سازمان­یافتگی: براساس پرسشنامه مسئولیت­ پذیری از سوال ۳۳-۳۱-۱۴-۹-۷-۵- سنجیده می­ شود.
پیشرفت­گرایی: براساس پرسشنامه مسئولیت­ پذیری از سوال۳۰-۱۴-۱ سنجیده می­ شود.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
ایجاد و رشد هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان به عنوان یکی از کارکردها و اهداف مهم نظام­های آموزشی و برنامه ­های درسی در مقاطع مختلف دانشگاهی می­باشد. در واقع سیاستگذاران و برنامه­ ریزان آموزشی از طریق پرورش و رشد قابلیت ­های مرتبط با هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان تلاش می­ کنند تا مجموعه ­ای از مهارت­ های فردی و اجتماعی مورد نیاز برای زندگی در قرن بیست و یکم، که عصر سرشار از تغییرات و تحولات سریع و شتابان است را در دانشجویان به وجود آورند. بر این مبنا حتی می­توان گفت که موفقیت هر نظام آموزشی در حوزه هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان عملاً باعث پایه­ریزی و شکل­ گیری یک جامعه انسانی می­ شود که از شاخص­ های توسعه ­یافتگی اجتماعی و فرهنگی برخوردار می­باشد. بدیهی است این امر به منزله یک هدف مهم، زمانی اتفاق می­افتد که برنامه­ ریزان درسی نظام آموزشی در مقاطع مختلف دانشگاهی، در این حوزه احساس وظیفه نموده و بتوانند از طریق مختلف نسبت به آموزش و درونی ساختن قابلیت ­های هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان اقدام نماید.مطالب این فصل در چهار بخش ارائه می­گردد. بخش اول مبانی نظری مرتبط با هوش اخلاقی که شامل هوش و انواع هوش، تبیین مفهوم اخلاق، هوش اخلاقی،اصول هوش اخلاقی بوربا و لینک و کیل و فواید هوش اخلاقی می­باشد.در بخش دوم مبانی مرتبط با سرمایه اجتماعی که شامل تاریخچه سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، تئوری­پردازان و تعریف آن از سرمایه اجتماعی، تعریف مفهومی سرمایه و سرمایه اجتماعی و … می­باشد. در بخش سوم مبانی نظری مرتبط با مسئولیت­ پذیری که شامل تببین مفهوم مسئولیت و مسئولیت­ پذیری، مسئولیت­ پذیری از منظر جامعه­شناختی و روان­شناسی، اهمیت و جایگاه مسئولیت­ پذیری از منظر اسلام، مسئولیت­ پذیری اجتماعی، ابعاد و مؤلفه­ های مسئولیت­ پذیری می­باشد و در بخش چهارم شامل ادبیات تحقیق و سوابق پژوهشی مرتبط با مسئله و در آخر بحث و نتیجه ­گیری فصل می­باشد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱ بخش اول: هوش اخلاقی
۲-۱-۱هوش
هوش[۲۸] یکی از مفاهیم بنیادین در علم روانشناسی است که مطالعات و تحقیقات بسیاری راجع به آن صورت گرفته است ولی با وجود این کوشش­ها به لحاظ پیچیدگی و چند ساختی بودن و نیز عوامل متعدد دخیل در آن هنوز صاحبنظران به همسویی یکی در مورد ابعاد هوش و حتی تعریف دقیقی از آن دست نیافته اند (صمدی، ۱۳۸۵).
هوش یکی از با ارزشترین ویژگی­های آدمی است، نقش مهمی در توانایی­ها و کارایی­های ما ایفا می­ کند و تمام فعالیت­های ما را تحت تأثیر قرار می دهد.
هوش مجموعه استعدادهایی است که به وسیله آن شناخت­هایی به دست می آوریم، آنها را حفظ می­کنیم و عناصر تشکیل دهنده فرهنگ خود را، برای حل مسائل روزانه و برای سازگاری سریع با محیط ثابت و در حال تغییر به کار می بریم.
برخی از فعالیت­های ذهنی که به طور معمول در تعریف هوش گنجانده می­شوند و کم و بیش به وسیله آزمون­های هوش اندازه گیری می­شوند شامل این موارد است:
الف) توانایی یادگیری و بهره­ گیری از تجربه
ب) توانایی تفکر انتزاعی و استدلال
ج) توانایی سازش و انطباق با محیط
د) توانایی سازمان بخشیدن به اطلاعات
هـ)توانایی حل مشکل (گنجی، ۱۳۹۰: ۱۰۲).
ولی از هوش تا­کنون تعریف واحدی که مورد توافق همه صاحب­نظران باشد؛ به دست نیامده است. هوش چیزی است که ارزیابی و اندازه ­گیری آن کار ساده­ای نیست؛ چون انواع متفاوتی دارد. در سال (۱۹۸۳ م) دکتر “هاوارد گاردنر[۲۹] ” استاد دانشگاه­ هاوارد مفهوم جامع­تری از هوش ارائه داد و آن را چند هوشی نامید. تئوری او با نظریات سنتی کاملاً مغایر بود. او یک طبقه بندی هفتگانه اولیه از هوش ارائه نمود:
هوش زبانشناختی: یعنی مهارت کار کردن با زبان و کلمات. گاهاً می­بینیم که بعضی قادر به تکلم به چندین زبان مختلف هستند؛ در حالی که بعضی در یادگیری یک زبان هم درمانده­اند.
هوش منطقی و ریاضی: حل مشکلات به طریقی کاملاً منطقی.
هوش موسیقی: قابلیت فکر کردن در قالب نت­های موسیقی و ریتم.
هوش فضایی: حل مشکلات به صورت بصری در مغز فرد.
هوش فیزیکی: داشتن توانایی در حرکت عضلات و سایر حرکات ورزشی.
هوش میان فردی: توانایی شناخت احساسات؛ حالات و عواطف دیگران و مهارتهای اجتماعی.
هوش درون فردی: اطلاع از خودمان؛ احساسات و افکار خودمان. به طور کلی هوش را توانایی حل و فصل امور و مسائل به طرزی عقلانی و اصلاح و تلفیق رفتار با تغییرات محیطی نامید (تومین، ۱۳۷۲: ۱۲۶).
بنابراین نمی­ توان تعریف واحد و مشخصی از هوش ارائه داد که مورد توافق همه صاحبنظران باشد.اما عناصری از هوش وجود دارد که مورد توافق اکثریت قرار گرفته است. گیج و برلاینر[۳۰] (۱۹۹۲) عناصر فوق را به سه دسته تقسیم کرده ­اند:
۱٫توانایی پرداختن به امور انتزاعی، منظور این است که افراد باهوش بیشتر با امور انتزاعی( اندیشه­ها، نماد­ها، روابط، مفاهیم، اصول) سروکار دارند تا امور عینی(ابزار مکانیکی، فعالیتهای حسی)

 

    1. توانایی حل کردن مسائل، یعنی توانایی پرداختن به موقعیت­های جدید، نه فقط دادن پاسخهای از قبل آموخته شده به موقعیتهای آشنا.

 

    1. توانایی یادگیری، به ویژه یادگیری انتزاعیات، از جمله انتزاعیات موجود در کلمات و سایر نمادها و نیز توانایی استفاده از آنها (سیف، ۱۳۸۴: ۵۷۸).

 

هوش مجموعه استعدادهایی است که با آنها شناخت پیدا می­کنیم، شناختها را به یاد می­سپاریم و عناصر تشکیل­دهنده فرهنگ را به کار می­بریم تا مسائل زندگی روزانه را حل کنیم و با محیط ثابت و محیط در حال تغییر سازگار شویم(گنجی، ۱۳۸۲: ۲۱).
۲-۱-۲ انواع هوش
در مورد انواع هوش نظریات گوناگونی توسط متخصصان و صاحب­نظران مربوطه بیان شده که در ذیل به برخی آنها اشاره می گردد:
هوش هیجانی یا هوش عاطفی[۳۱] (EI) : در سال ۱۹۹۰ مقاله ای توسط سالووی و مایر منتشر شد که در آن اصلاح هوش هیجانی برای اولین بار استفاده شد. آنان EI را به عنوان توانایی درک و بیان هیجانات، استفاده از هیجانات و مدیریت آن تعریف کردند (چرنیس[۳۲]، ۲۰۰۲)
بارآن[۳۳] (۱۹۹۷) ، نظریه­پرداز دیگری است که هوش هیجانی را به عنوان مجموعه ­ای از ظرفیت­ها،­ قابلیت­ها و مهارت­ های غیرشناختی که توانایی­های فرد را در موفقیت­آمیزی با مقتضیات و فشارهای محیطی افزایش می­ دهند وی هوش هیجانی را در پنج مقوله کلی تعریف می­ کند: ۱- بهره هیجانی درون شخصی شامل قاطعیت، استقلال، خودآگاهی و خودشکوفایی ۲- بهره هیجانی بین شخصی شامل همدلی و مسئولیت­ پذیری اجتماعی ۳- بهره هیجانی قابلیت سازش­یافتگی شامل انعطاف­پذیری، آزمون واقعیت و توانایی حل مسأله ۴- بهره هیجانی مدیریت تنیدگی شامل مهار تکانه،­ تحمل تنیدگی ۵- بهره هیجانی خلق عمومی شامل امیدواری و شادمانی
با توجه به نظریه پیاژه که هوش را توانایی سازگاری و انطباق با محیط می­داند، به نظر می­رسد که یکی از عوامل موثر در سازگاری اجتماعی، هوش باشد. بنابراین هوش هیجانی به عنوان علل مهمی در قدرت سازگاری و پذیرش اجتماعی می ­تواند نقش ایفا کند.
همچنین بار­آن (۲۰۰۵) مفهوم هوش هیجانی – اجتماعی (ESI) را مطرح کرده است که عملکردهای هیجانی اجتماعی را که منجر به سلامت روانی و نهایتاً موفقیت در تحصیل می­شوند را اندازه گیری می­ کند.(پورشهریاری، ۱۳۸۷) هوش معنوی : برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ توسط استیونز مطرح شد و به توسط ایمونس[۳۴] در سال ۱۹۹۹ گسترش یافت.
زوهر و مارشال[۳۵] (۲۰۰۰) هوش معنوی را به عنوان هوشی که به حل مشکلات، معنا و ارزش می­دهد تعریف می­ کنند که با بهره گرفتن از آن می­توان اعمال و زندگی را در بافتی که از لحاظ معنا عمیق­تر و وسیع­تر باشد، قرارداد و به کمک آن می­توان سنجید که کدام راه و روش زندگی از دیگر راه ­ها و روش­ها کاراکتر، موثرتر و معنادارتر است.
ایمونس(۲۰۰۰) پیدایش سازه هوش معنوی را به عنوان کاربرد ظرفیت­ها و منابع معنوی در زمینه­ ها و موقعیت عملی در نظر می­گیرد. به عبارتی، افراد زمانی هوش معنوی را به کار می­برند که بخواهند از ظرفیت­ها و منابع معنوی برای تصمیم گیری­های مهم و اندیشه در موضوعات وجودی یا تلاش در جهت حل مسائل روزانه استفاده کنند. او هوش معنوی را چارچوبی برای تشخیص و سازمان­دهی مهارت ­ها و قابلیت­هایی که مستلزم کاربرد انطباقی معنویت است تعریف می­نماید او پنج مؤلفه برای هوش معنوی پیشنهاد می­ کند که شامل این موارد است:
۱- ظرفیت تعالی، گذشتن از دنیای جسمانی و مادی و متعالی کردن آن
۲- توانایی ورود به حالت های معنوی از هوشیاری
۳- توانایی و آراستن فعالیت­ها، حوادث و روابط زندگی روزانه همراه با احساس تقدس
۴- توانایی استفاده از منابع معنوی برای حل مسائل زندگی
۵- توانایی رفتار فضیلت مأبانه مانند بخشش، سپاسگذاری، فروتنی و احساس شفقت.
علاوه بر موضوع هوش مذکور برخی دیگر از متخصصان نوع خاصی از هوش تحت نام هوش مصنوعی[۳۶] را مطرح کرده اند.
هوش مصنوعی: عبارت است از بررسی روش­های استفاده از سیستم­های مبتنی بر رایانه جهت انجام وظایف یا حل مسائلی که به طور معمول توسط قوای ذهنی انسان­ها انجام می­شوند. توسعه چنین سیستم­هایی که از هوش انسان تقلید می­ کنند انگیزه اصلی محققان هوش مصنوعی است.
بادن[۳۷] هوش مصنوعی را به معنای مطالعه ساخت یا برنامه­ ریزی رایانه­هایی می­داند که آنها را قادر به انجام انواع کارهایی می­ کنند که ذهن می ­تواند انجام دهد.
مینسکی[۳۸] (۱۹۶۸) در تعریفی مشابه هوش مصنوعی را علم ساخت ماشین­هایی می­داند که کارهایی انجام می­ دهند که اگر انسان بخواهد انجام دهد باید از هوش خود استفاده کند( فان[۳۹]، ۲۰۰۳) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...