کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



بررسی شاخص های برازش مدل

زمانی که مدل دارای ویژگی­های همانندی باشد امکان آزمون آن و ارزیابی مدل فراهم می­ شود. در رابطه با قدرت برازش و اعتبار مدل، شاخص­ های مختلفی مورد ارزیابی قرار گرفت که همانطور در جدول ۴-۲۰ نشان داده شده تمام شاخص­ های مورد بررسی نشان می­دهد که مدل از برازش قوی برخوردار است:
جدول ۴- : برازش مدل

 

مدل NFI RFI IFI TLI CFI RMSEA
تخمین مدل .۹۴۴ .۹۴۵ .۸۶۸ .۸۷۰ .۹۶۴ .۰۸۹
میزان قابل قبول عدد نزدیک به ۱ عدد نزدیک به ۱ عدد نزدیک به ۱ عدد نزدیک به ۱ عدد نزدیک به ۱ عدد زیر۱/۰

در جدول فوق مقادیر پارامتر استاندارد برای هر یک از عوامل بدست آمده که نشان دهنده بار عاملی آنها روی متغیر پنهان مربوطه ترسیم گردیده است. بنابراین نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی فوق و بررسی بارگیری گویه ­ها حاکی از تایید ساختار نظری و اصلی مدل فوق دارد. در جدول فوق خلاصه­ای از خروجی­های نرم افزار AMOS18 در رابطه با ضرایب هریک از مسیرها و میزان تبیین کنندگی و ارتباط برای هر مسیر نشان داده شده است. بنابراین ضرایب هر مسیر نشان دهنده میزان ارتباط هر یک از ابعاد روی متغیر پنهان می­باشد. در قسمت پیوست، تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم و ماتریس کواریانس و ماتریس همبستگی و ضرایب رگرسیونی استاندارد و غیر استاندارد به صورت مفصل نشان داده شده است. در زیر به توضیح هریک از شاخص ­ها پرداخته می­ شود:
پایان نامه
۱- NFI (شاخص نرم شده برازندگی)
بنلر و بونت مقادیر NFI برابر یا بزرگتر از ۹/۰ را در مقایسه با مدل صفر، به عنوان شاخص خوبی برای برازندگی مدل­های نظری توصیه کرده ­اند. مقدار NFI در این مدل برابر با ۹۴/۰ می باشد که حاکی از برازش خوب مدل می باشد. فرمول محاسبه NFI بصورت زیر است:
رابطه (۴-۱)

۲- RFI (شاخص نسبی برازندگی)
بالون(۱۹۸۶)، مقادیر RFI نزدیک به ۱ را به عنوان شاخص خوبی برای برازندگی مدل­های نظری توصیه کرده ­اند. مقدار RFI در این مدل برابر با ۹۴/۰ می­باشد که حاکی از برازش خوب مدل می­باشد. فرمول محاسبه RFI بصورت زیر است:
رابطه (۴-۲)

۳-IFI (شاخص فزاینده برازندگی)
بالون(۱۹۸۹)، مقادیر IFI نزدیک به ۱ را به عنوان شاخص خوبی برای برازندگی مدل­های نظری توصیه کرده ­اند. مقدار IFI در این مدل برابر با ۸۶/۰ می­باشد که حاکی از برازش خوب مدل می­باشد. فرمول محاسبه IFI بصورت زیر است:
رابطه (۴-۳)

۴- TLI (ضریب تاکر- لویس)
بالون(۱۹۸۹)، مقادیر TLI نزدیک به ۱ را به عنوان شاخص خوبی برای برازندگی مدل­های نظری توصیه کرده ­اند. مقدار TLI در این مدل برابر با ۸۷/۰ می­باشد که حاکی از برازش خوب مدل می­باشد. فرمول محاسبه TLI بصورت زیر است:
رابطه (۴-۴)

۵- CFI (شاخص تطبیقی برازندگی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 11:28:00 ق.ظ ]




لا تصلح العائلات إلا بتربیۀ البنات : از نوشته های دیگر عائشه تیموریه که به صورت نثر بوده و آن را در مجله « الآداب» روز شنبه برابر ۹ جمادی الثانی سال ۱۳۰۶ منتشر ساخته است ، تحت عنوان «لاتصلح العائلات إلا بتربیۀ البنات » ( خانواده جز با تربیت دختران اصلاح نمی شوند ) می باشد .
موضوع مقاله انتقاد از بانوان متجددی است که در آرایش افراط می کنند و بالعکس وظایف خانه را فرو می نهند و تازه به این گونه رفتار نیز می بالند . ( به نقل از زیاده ؛ ۱۹۸۳ : ۱۶۶ )
گزیده ای از آن را این چنین می آوریم : « تربیت را همچون گنج هایی برای زندگی می دانم ، بنابراین بر هر فرد بزرگواری واجب می باشد که به طور کامل به راه های ارزشمند گرایش پیدا کند و از گوهرهای بی همتای آن استفاده نماید . بنابراین ظاهر فرد شرقی را جز از طریق آنچه که در مقابل او از مصالح وجود دارد نمی بینیم که او خودش را به آن ویژگی ها متمایز نموده است و توجه نمودن به حکم باری تعالی باعث نشاط می باشد . مبنای آبادی و عمران این جهان بر اساس وجود زن و مرد نهاده شده است ، آنچه شگفت آور می باشد شهریست که دختران جوانش را با زیور آلات کاذب آراسته است و زیبایی آنها را با طلا و جواهر آلات دو چندان نموده است و می پندارد که این مسأله باعث زیبایی آنها می شود ، حال آنکه حوادث باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای آنها می گردد ؛ چرا که این زیور آلات جز کبر و غرور که موجب کشیده شدن به عرصه ی فسق و فجور می گردد ثمره ای برای آنها نخواهد داشت و آن به دلیل بازداشتن چشمان بصیرت آنها از ادراک امور و عدم عملکرد آنها در نتایج حوادث و عواقب امور می گردد . » (فواز ؛ ۱۳۸۶ : ۳۰۶ )
پایان نامه - مقاله - پروژه
در این کتاب تیموریه زنان را به مشارکت با مردان در کارها دعوت می کند و مسئولیت را در تأخیرش بر مرد القا کرده و می گوید : « چرا دست حیرت در نیازمندی بلند می کنید ؛ مانند کسی که معنایی را گم کرده است . » ( خضر ؛ ۱۹۶۲ : ۱۹۹ )
عائشه تیموریه در زمینه ی دعوت به مشارکت زن و مرد و طلب حقش در عمل بر تمام کسانی که بعد از او می آیند ، سبقت گرفت . (همان : ۱۹۹ )
در هر حال عائشه را باید پیشگام نهضت هایی دانست که به آزادی زنان در مصر انجامید به همین سبب نویسندگان معاصر وی یا نسل بعدی در او به چشم اعتبار می نگریستند ، کسانی که چون باحثۀ البادیه و خلیل مطران در سوگ او شعر سرودند . ( به نقل از زیاده ؛ ۱۹۸۳ : ۳۶،۳۵ )
۳-۲-۶ ۰ مرگ عائشه تیموریه
عائشه تمام طول دوران زندگیش را در مصر سپری کرد و سال های پایانی عمر خویش را به مطالعه تفسیر قرآن و احادیث نبوی پرداخت . او یکی از چهره های برجسته شعر عصر نهضت و پیشوای بانوان شاعره به شمار می رود که ارزش کلمه و اندیشه را می دانست و آن چه واضح است این است که وی بذر فکر و اندیشه را کاشت و در طول دوران زندگی اش ، تاریخ را از اندیشه ی خود سرشار کرد . ( به نقل از زیاده ؛ ۱۹۸۳ : ۶۵ )
مرگ دو فرزند عائشه ، تأثیر شدیدی بر روحیه ی وی نهاد و این حوادث عاملی شد که شاعر از نظر روحی در اندوهی افزون فرو رود ، به گونه ایی که دچار ضعف روحی و جسمی شد تا این که هشت سال پس از مرگ پسرش به علت سکته ی مغزی در دوم ماه مه سال ۱۹۰۲ م در سن شصت و دو سالگی دیده از جهان فرو بست . اشعار عائشه در بر گیرنده ی قرن ها بود و باید بگوییم که او رهبریت زنان مصر را بر عهده داشت . ( خواسک ؛ ۱۹۹۹ : ۱۸ )
فصل چهارم
بررسی معنا و مفهوم اومانیسم و سیر تاریخی آن
فصل چهارم
بررسی معنا و مفهوم اومانیسم و سیر تاریخی آن
مقدمه
انسان ، این شاه بیت غزل خداوندی و مرغ باغ ملکوت و اشرف مخلوقات می تواند به مدد اندیشه و روان به بالاترین مرتبه رسد و از فرشتگان برتر شود ؛ اما کشمکش های طبیعی و تمایلات حیوانی ، گاهی او را از اوج به حضیض و از عزت به ذلت می رساند و از پایگاه رفیع خلیفه ی الهی به اسفل السافلین می کشاند که در زمره ی « کالأنعامِ بَل هُم أضَلُّ » در می آید . سیمای اخلاقی انسان در حضیض همان چهره ایی است که شاعران مختلف در هر دیار و مکانی در چشم انداز اشعار خود نگارگر آن می باشند .
انسان پوینده ، همیشه از واقعیت ها به حقایق و از آنچه که هست به آنچه که باید باشد ، گرایش دارد و یک انسان معتقد به آفرینش جهان هستی و کائنات همه وقت در آیینه ی آرزوهایش ، تصویری از کمال مطلوب و زندگی دلخواه را مجسم می کند ، تصویری که او را برای نیل به بزرگی و کمال به تلاش و تکاپو وا می دارد و همواره در گوش جانش این نغمه را زمزمه می کند و نوید می دهد که :
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
( حافظ ؛ ۱۳۷۳ : ۱۸۳ )
همچنین مولای متقیان حضرت علی ( ع ) در مورد انسان می فرمایند : « از پدری فانی ، اعتراف دارنده به گذشت زمان ، زندگی را پشت سر نهاده ، مسکن گزیده در جایگاه گذشتگان و کوچ کننده ی فردا ، به فرزندی امیدوارند که چیزی از او به دست نمی آید ، و رونده ی راهی که به نیستی ختم می شود ، در دنیا هدف بیماری ها ، در گرو روزگار ، در تیررس مصائب ، گرفتار دنیا ، وام دار نابودی ها ، اسیر مرگ ، هم سوگند رنج ها ، همنشین اندوه ها ، آماج بلاها ، به خاک درافتاده ی خواهش ها ، و جانشین گذشتگان است . » ( دشتی ؛ ۱۳۸۴ : ۳۷۱ )
آرمان گرایی ، میل به رهایی از تنگناها و جهش به سوی افق گسترده و بی انتهای حقیقت ها و نیل به کمال است . پیامبران ، اولیاء ، فلاسفه و دانشمندان راستین ، تندیس هایی از عظمت و مظاهری از کمالند که از قدیمی ترین دامنه ی تاریخ ، در معبر فرهنگ انسانی ، الهام بخش انسان ها بوده اند .
۴-۱ ۰ اومانیسم
در بررسی در زمینه ی آثار و نتایج شعر نو در دوره ی معاصر با مبحثی به نام اومانیسم می رسیم که در جای خود مقوله ای بسیار مفصل و پیچیده ای از عقاید و نظریات فیلسوفان و نظریه پردازان مغرب زمین ( یونان ، رم ، انگلیس و آلمان و … ) از قرن پانزدهم میلادی تا کنون می باشد ، که از ذکر آن ها خودداری نموده و فقط به یک تعریف لغوی کوتاه و چند تعریف مفهومی برگرفته از عقاید دو صاحب نظر در این زمینه بسنده می کنیم ، زیرا هدف آشنایی کلی با این واژه است .
ریشه ی این واژه humilis به معنی خاک یا زمین است و humanus به معنی خاکی یا انسانی است . از اواخر دوران باستان و قرون وسطی محققان و روحانیون میان dirinitas به معنی حوزه هایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشأت گرفته و humanitas یعنی حوزه هایی که به قضایای علمی زندگی دنیوی مربوط می شود ، فرق گذاشتند .
از آن جا که این حوزه ی دوم بخش اعظم الهام و مواد خام خود را از نوشته های رمی ، و به طور فزاینده ، یونان باستان می گرفت ؛ مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را اومانیست ها می نامیدند . ( دیویس ؛ ۱۳۷۸ : ۱۷۰ )
پس از رنسانس کوشش بر آن شد که مفهوم و ارزش گم شده ی انسان دریافت شود . این کوشش ها اندک اندک همه ی زمینه های زندگی فردی و اجتماعی انسان را فرا گرفت و از درون آن گرایش فرهنگی دیگری پدید آمد که انسان گرایی نامیده شد . ( مختاری ؛ ۱۳۷۸ : ۳۵۰ )
اومانیسموس اصطلاحی بود که احتمالاً به وسیله ی یک متخصص تعلیم و تربیت به نام ایمانوئل نایتامر ، در اوایل قرن نوزدهم وضع شد تا برنامه ی درسی دبیرستان و دانشگاه را – که از قرون وسطی تا آن زمان به علوم انسانی – معروف بود ، توصیف کند . این برنامه مطالعه ی تاریخ ، ادبیات و فرهنگ مردمانی بود که به زبان یونانی و لاتین باستان صحبت می کردند .
اما دیری نگذشت که همراه رنسانس تمدن یونانی – رمی و ارزش های آن ، به وسیله ی اومانیست ها ترویج شد و به بررسی و مطالعه ی پیرامون انسان و مسائل انسانی در اجتماع پرداختند و به تدریج اومانیست ها ، همان ، انسان گرایی شد . اینان آموزگاران و پژوهنگان حرفه ای قرن پانزدهم میلادی در ایتالیا بودند . ( دیویس ؛ ۱۳۷۸ : ۱۵۵ )
۴-۲ ۰ نظریه درباره اومانیسم
سیــمونذر : سیـمونذر معتقد بود که اومانیـسم دریافت تازه و مهمی از شأن انسان به عنوان موجودی معقول است و اومانیـسم ماهـیت انسان را در آزادی کامل فکری و اخلاقی نشان داده است . اومانیـسم تا اندازه ای واکنش در مقابل استـبداد کلیـسایی ، و تا اندازه ای تلاش به منظور یافـتن نقـطه ی وحدت برای کلیه ی افکار و کردار انـسانی در چارچوب ذهنی بود ، که به آگاهی از قوه ی فائقـه ی خود رجـوع می کرد . ( دیویس ؛ ۱۳۷۸ : ۳۱ )
یاکوب بوکهارت : یاکوب بوکهارت دانشمند سوئیسی – آلمانی زبان که خود را از فرزندان دل بسته ی این سنت می دانست ، اومانیسم را کشف انسان و جهان تعریف می کند . ( دیویس ؛ ۱۳۷۸ : ۴۲ )
مضامین ادبیات معاصر به مسائل گوناگون زمان ، معضلات اجتماعی و مسائل انسانی اختصاص دارد و می توان گفت ادبیات معاصر به طور کلی به ویژه شعر در رابطه تنگاتنگی با مسائل گوناگون امروز جهان معاصرش قرار گرفته است و در بردارنده ی تاریخ اجتماعی و روان شناختی وقای می باشد و به موضوعاتی چون آزادی و رهایی ، لزوم بیداری ملت ها و آزادی زنان و … اختصاص دارد .
۴-۳ ۰ اومانیسم و سیر تاریخی آن
واژه ی اومانیسم به معنای انسان گرایی یا انسان مداری است ؛ اما در باب معنای اصطلاحی آن چنان تنوعی وجود دارد که برخی از اندیشمندان گفته اند : واژه ی فلسفی اومانیسم ، همانند سایر اصطلاحات فلسفی که دوره های موازی ، تاریخی عقلی و کاربردی عمومی دارند ، از تنوع فراوانی تعاریف رنج می برد ، تعاریفی که وقتی آن ها را یک جا و در کنار هم لحاظ می کنیم ، به نظر می آید که هیچ فردی را نمی توان یافت که اومانیست نباشد . واژه ی اومانیسم ، ناظر به مجموعه ای از مفاهیم در باب طبیعت ، ویژگی های معرِّف ، نیروها ، تعلیم و تربیت و ارزش های افراد بشری است . ( زرشناس ؛ ۱۳۷۸ : ۵۴ )
اومانیسم در معنای خاص آن ، جنبشی فلسفی و ادبی است که در نیمه ی دوم قرن چهاردهم در ایتالیا پدید آمد و به کشورهای دیگر اروپا کشانده شد . اومانیسم فلسفه ای است که ارزش ها یا مقام انسان را ارج می نهد و او را میزان همه چیز می شناسد و سرنوشت انسانی و حدود و علایق طبیعت آدمی را موضوع قرار می دهد . ( دیویس ؛ ۱۳۷۸ : ۱۶۷ )
هدف این جنبش فرهنگی آن بود که با توجه به متون کلاسیک فرهنگ باستانی روم و یونان همچون ویرژیل و هومر نیروهای درونی انسان را شکوفا ساخته ، دانش و زندگی اخلاقی و دینی انسان ها را از قیومیت کلیسا آزاد نماید . ( همان : ۱۶۸ )
اما اومانیسم معنای عام و متداول نیز دارد که فراتر از یک جنبش ادبی – هنری بود ، بلکه عبارت است از ، یک شیوه ی فکری و حالت روحی که شخصیت انسان و شکوفایی کامل وی را بر همه چیز مقدم می شمارد ، و عمل موافق با این حالت و شیوه ی فکر . این معنا از اومانیسم ، یکی از مبانی و زیر ساخت های دنیای جدید به شمار می آید و در بسیاری از فلسفه ها و مکاتب پس از رنسانس تا به امروز وجود داشته است ، هرچند که ظهور و بروز آن در برخی مکاتب فلسفی و سیاسی نظیر پرگمانیسم ، اگزیستانسیالیسم ، پرسیونالیسم ، مارکسیسم و لیبرالیسم بیشتر بوده است . این مفهوم را به دشواری می توان یک مکتب خاص و مستقل مانند بقیه ی مکاتب فلسفی به شمار آورد ، بلکه اومانیسم نگرشی پر نفوذ است که در بسیاری از آراء و نظریه های فلسفی ، دینی ، اخلاقی ، ادبی – هنری و نیز در دیدگاه های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی مغرب زمین ، از رنسانس به این سو ریشه دوانیده است . در یک کلام ، از انتهای قرن نوزدهم به بعد ، مراد از اومانیسم ، طریفه ای است که ابعاد خاص جوهر باور اومانیستی ، نظیر تفرد انسانی ، روش علمی ، عقل و خودمختاری در نظام های فلسفی ای چون اگزیستانسیالیسم ، مارکسیسم و پراگمانیسم ، جمع شده اند . ( براون ؛ ۱۳۸۴ : ۷۳ )
بر این اساس سبز فایل یا عصر مدرن که حدود نیمه ی قرن چهاردهم میلادی به بعد ظهور کرده است ، دوران اومانیسم به معنای بشر مداری یا انسان سالاری نامیده می شود . در این دوره مفهوم نفسانی بشر به عنوان مدار و معیار همه ی امور در نظر گرفته می شود .
در سبز فایل ، آدمی با نیاز ها و خواست ها و آرمان ها و تمایلاتش مبنا و معیار همه چیز پنداشته می شود و به تعبیری ، انسان ، خدا می شود . مارتین نویر باخ فیلسوف آلمانی ماتریالیست قرن نوزدهم می نویسد : « برای بشر ، خدا همان بشر است . »مارتین هیوگر نیز در تعریف سبز فایل که دوران سیطره ی اومانیسم است ، چنین می نویسد : « دورانی که ما آن را مدرن می خوانیم ، با این حقیقت تعریف می شود که انسان ، مرکز و ملاک تمامی موجودات است . » ( همان : ۷۶ )
محوریت تمام عیار و همه جانبه ی انسان در تفکر اومانیستی و در حقیقت تکیه زدن انسان به جای خداوند متعال و طرد خدای متعال و دین و سنت تا بدان حد است که ژان پل سارتر اعلام می دارد : فلاسفه ی اومانیسم برای رهایی از چنگال خداپرستی ،تصور نوعی وجود متعال را کنار نگذاشتند ، بلکه صرفاً نام آن را تغییر داده اند . ( دیویس ؛ ۱۳۷۸ : ۱۷۰ )
به غیر از انسان مداری که هسته ی اصلی اندیشه ی اومانیسم را تشکیل می دهد ، مولفه های دیگر نیز در این شیوه ی تفکر وجود دارد که برخی از آن ها از قرار زیر است :
اعتقاد به عقل ، شک گرایی و روش عملی به عنوان ابزار کشف حقیقت و ساختن جامعه ی انسانی .
تأکید بر عقل و اختیار به عنوان ابعاد بنیادین وجود انسان .
بنا نهادن جامعه بر مبنای خود مختاری و برابری اخلاقی .
اعتقاد به جامعه ی باز و تکثر گرا .
تأکید بر دمکراسی .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ق.ظ ]




۲-۲-۱- خاور میانه کلاسیک و سنتی ، محدوده و کشورها
اهمیت این منطقه یکی در دوران جنگ جهانی دوم زمانی که مقر متفقین در قاهره، معروف به مقر خاورمیانه که شامل بخشهای وسیعی از شمال وشرق آفریقا، ایران،ترکیه و تمامی کشورهای عربی و نیز شرق کانال سوئزمی شد،ودوم، وجود ذخائر نفتی این منطقه که بیش از یک چهارم تولیدات نفتی جهان رادربر داشت برای اروپاییان وآمریکایی ها روشن شد.نفوذ ژئوپلیتیکی خاورمیانه و شمال آفریقا در مشرق تا افغانستان وپاکستان واقیانوس هندودر مغرب تا صحراوشاخ آفریقا گسترش یافته است. هیچ یک از گروهبندیهایی که توسط دولتها به عمل آمده از نظر تعدد حوزه های ژئوپلیتیکی به پای این منطقه نمی رسد. (محمودی،۱۳۹۲؛۵)
پایان نامه - مقاله - پروژه
خاورمیانه وشمال آفریقاحدوداً بین عرضهای ۲۰ تا۴۰ درجه شمالی دریک منطقه انتقالی بین آب وهوای استوایی وآب و هوای عرض متوسط قرار گرفته اند که غلبه خشکی و نیز حداقل مقدار باران، جمعیت نسبی کم ونامتجانس از نظرتوزیع و وجودکوچ گرایی سنتی (نومادیسم)، ازویژگیهای غالب این منطقه به شمارمی آیند. (الاسدایر ودراسیدل،۱۳۷۰؛۲۰)
به واسطۀ این شرایط آب و هوایی،منابع آبی اعم از جاری و زیر زمینی محدود است، در نتیجه اغلب منازعات منطقه ای که گاه جنبۀ بین المللی پیدا می کند بر سرمنابع آبی می باشد. ازگذشته های دورکمبودآب باعث زد و خوردهای محلی می گردید و امروزه نیز منازعات شدید بین المللی بر سرتخصیص منابع آب در چند حوزۀ رودخانه ای وتعداد زیادی کشمکشهای محلی برسر آب وجود دارد.  اکثریت کشورهای خاورمیانه در آسیا قرار دارند ولی دارای پیوندهای محکمی با اروـ مدیترانه،یا جهان آفروـ اقیانوس هند و یا هردو هستند. همۀ این کشورها به غیرازقبرس و اسرائیل ولبنان اسلامی هستند و همچنین فقط ایران،اسرائیل ،ترکیه و قبرس عرب نیستند. از نظرجغرافیایی اصطلاح خاورمیانه با آن محدوده ای که امروزه مدنظرمی باشد، یک غلط مصطلح است. اگرقلمرو خاوررا بخواهیم ازدید دیگری(باختر)تقسیم کنیم قاعدتاً به خاور نزدیک،خاورمیانه وخاور دور منقسم خواهد شد. بر این اساس آنچه امروزه خاورمیانه نامیده می شود از نظر جغرافیایی،خاور نزدیک می باشد نه خاورمیانه.(همان)
محدوده این منطقه، ازجنوب اروپا (تمدن صنعتی) بااعمال نفوذ شوروی سابق آغازگشته وبا عبور از مرزایران،دریای سیاه را درمی نورددو با گذشتن ازداردانل وشمال ترکیه ونیز کانال سوئز مشخص می گردد.
بر این اساس،در یک سوی محدوده تعیین شده اروپا و در سوی دیگر آسیا قرار دارد. بنابراین با در نظر گرفتن این محدوده آنچه که امروزه به غلط خاورمیانه معروف است،بایدخاورمیانه نامیده شود.درکل می توان گفت رواج این اصطلاح غلط در نتیجه اعمال نفوذ شکل گرفته وگسترش یافته است.در اوج جنگ جهانی دوم (۱۹۴۲)که مرزمیان شرق و غرب مشخص گردید،چرچیل عنوان نمود، کشورهایی که در محدوده شرق، دارای نفت هستند ودر اطراف کانال سوئز قرار دارند،باید باعنوان کشورهای خاورمیانه معرفی گردند.(همان)
۲-۲-۲- خاور میانه مدرن ، محدوده و کشورها
آغاز تاریخ مدرن خاورمیانه و نشانه های مدرنیزاسیون به پدیده هایی چون استعمار و امپریالیسم به عنوان آغازگر تأثیرپذیری گسترده جوامع خاورمیانه از پدیده های غربی، صنعتی شدن، شهرنشینی، گسترش بهداشت، سکولاریسم، تمرکز و استقرار و سیاسی شدن جوامع اشاره می کند. هر یک از این پدیده ها را می توان با اشاره به تعداد کارخانه ها و بیمارستان ها، رشد جمعیت شهرها، کاهش تعداد نهادهای مذهبی یا درس های مذهبی در مدارس، واحدهای جدید و تمرکزیافته تر اداری و سازمان ها و نمایندگی های جدید خارجی (نظیر کنسول گری ها و سفارت خانه ها) به صورت کمی در آورد. بر همین مبنا می توان مدرنیزاسیون را به شیوه ای علمی ارزیابی نمود.(زنگنه و پایه ،۱۳۹۰؛۲۰۰)
از نظر پاپه، خاورمیانه نمونه ای عالی برای مطالعه موردی نظریه های مدرنیزاسیون است. تاریخ مدرن خاورمیانه با حمله ناپلئون به مصر در سال ۱۷۹۸ آغاز می شود و از آن زمان یک دوره انتقالی - بین سنت ومدرنیته – شروع می شود که در برخی مناطق هنوز در همین مرحله باقی مانده است. از این منظر دوره انتقال بدین دلیل تکمیل نشده است که هنوز همه مراحل ضروری برای رسیدن به نمونه غربی یا مدرن جامعه طی نشده است. در ارتباط با خاورمیانه، دوگانگی سنت و مدرنیته در مذهب، فرقه، جنسیت و نواحی چغرافیایی تجلی دارد. بر همین مبنا یهودیان و مسیحیان در مقایسه با مسلمانان و مناطق شهری در مقایسه با حومه نشین ها مدرن تر تلقی می شوند و در درون هر یک از این طبقه ها زنان کسانی هستند که در مسیر مدرنیته عقب تر هستند.(همان)
دیدگاه هایی که در مورد مدرنیزاسیون در خاورمیانه مطرح شده اند، در یک طیف گسترده رهیافت های تحقیقاتی قرار دارند. در یک سوی طیف، «خوش بین ها» قرار دارند که موفقیت مدرنیزاسیون در خاورمیانه را پیش بینی می کنند. در سوی دیگر این طیف، «بدبین ها» قرار دارند که آینده را برای خاورمیانه کماکان با غلبه نگاه های سنتی پیش بینی می کنند. این گروه دارای دو فرض اساسی مشترک هستند: یکی این که جوامع غربی همواره به دنبال کسب منفعت از غربی شدن هستند و دوم این که توانایی جامعه برای غربی شدن کامل بستگی به گستره نخبگانش دارد.(همان،۲۰۱)
در مورد دیدگاه های جایگزین، پاپه دیدگاه «تعامل بین جوامع غربی و غیرغربی» را مطرح می کند که ترکیبی از اثرات «انسان شناسی فرهنگی» و «رهیافت های انتقادی به هرمنوتیک و ادبیات» بر تاریخ نگاری است. انسان شناسی فرهنگی خواهان تعریف مجدد برخی از تصورات نظریه های نوسازی است. بدین دلیل که این تصورات در تحلیل رویدادها غیرمرتبط به نظر می رسند. «انتقادگرایی ادبی» و «هرمنوتیک پس از استعمار» نیز خواهان کنارگذاشتن بیشتر تصورات ایدئولوژیکی نظریه های مدرنیزاسیون به دلیل اشتباه و ناسازگاری آن ها با رویدادهای تاریخی هستند.(همان)
با اتخاذ دیدگاه مورد نظر، بسیاری از تصورات طرفداران نظریه مدرنیزاسیون زیر سؤال می رود. تاریخ دنیای غیرعرب شاهد رعایت بیشتر برابری و اصول دموکراتیک در گذشته نسبت به زمان حال حاضر است. تغییرات از بالا و تنها به وسیله نخبگان داخلی یا خارجی اعمال نمی شوند، بلکه منشأ این تغییرات در خاورمیانه اغلب از درون جامعه و از روندهایی ناشی شده که سابقه ای بیش از زمان تماس غربی ها با این جوامع دارند. به علاوه با مدرنیزاسیون موقعیت زنان در جامعه همواره بهبود نیافته و می تواند بدتر هم بشود. و قدرت قبیله ای نیز همیشه کاهش نیافته است. گذشته در برابر تغییر رام می شود و تخریب آن همیشه همراه با پیشرفت نیست. در بسیاری موارد، با وجود این که تغییرات شگرفی به وسیله استعمارگرایی و پس از آن ملی گرایی ساخته و پرداخته شده، اما روابط اولیه جامعه تا حد گسترده ای دست نخورده باقی مانده اند. به همین نحو، سکولاریسم همواره بخش مکمل مدرنیزاسیون نبوده است. مذاهب در برابر فن آوری ها و حتی در برابر مباحث مدرنیزاسیون منعطف بوده اند و حتی در بسیاری از مناطق، خود مذهب یک نیروی قوی در تحولات سیاسی و اجتماعی- فرهنگی بوده است. در مجموع دیدگاه جایگزینی که پاپه ارائه می دهد خواهان انعکاس نظرات و روایات کسانی است که مورد هجمه قرار گرفته اند.(همان،۲۰۲)
۲-۲-۳- خاور میانه بزرگ ، محدوده و کشورها
از آنجا که منطقه خاورمیانه هر بار به واسطه نیاز قدرتهای استعماری شکل جدیدی از تقسیم بندی را به خود می گرفت و برخی اوقات کشورهایی همچون ترکیه و قبرس را نیز شامل می شد- و حتی تونس، لیبی و مراکش را هم در بر می گرفت- در اواخر قرن بیستم و اویل قرن بیست و یکم(قرن حاضر)، براساس خواسته قدرت استعماری وقت (آمریکا) نامزد تغییر در مرزهایش برای چندمین بار از زمان خلق این واژه شد. این نیاز پس از آن احساس شد که آمریکا برای بسط هژمونی خود بر منطقه حساس و ژئوپلتیک خاورمیانه، به قطب بندی و حتی جداسازی یک بخش از بخشهای دیگر منطقه نیاز داشت. (www.rahtousheh.com)
ریشه این نیاز آمریکا نیز به مسایلی بر می گشت که این کشور آن را مانعی بر سر راه بسط سلطه خود بر منطقه می دید. بروز و ظهور انقلاب اسلامی در ایران در اواخر دهه هفتاد قرن گذشته و خصلت ضد استعماری این انقلاب در شرایطی که آمریکا بزرگترین رقیب استراتژیک خود در جهان را از پیش رو برداشته می دید، مانع اصلی سلطه آمریکا بر منطقه محسوب می شد. از این رو، واشنگتن سعی داشت نقشه سیاسی خاورمیانه را از طریق طراحی نقشه جدید جغرافیایی این منطقه تحت عنوان “خاورمیانه بزرگ” تغییر دهد.به عقیده برخی از محققان، طرح خاورمیانه بزرگ، پس از شکست یک طرح قبلی به نام “خاورمیانه جدید” تدوین شد.
اصطلاح “خاورمیانه جدید” از اسم کتابی گرفته شده است که توسط  “شیمون پرز” وزیر خارجه اسبق اسرائیل، پس از ترور “اسحاق رابین” در سال ۱۹۹۳ نگاشته شد. در این کتاب اصول و اهداف طرح صلح خاورمیانه جدید بیان شده است(محمودی،۱۳۹۲؛۱۳)
در این طرح، مسائل باید تنها از طریق مذاکرات سیاسی پیگیری می شد، ولی پس از یک دهه مشخص شد که اولا، لزوما آنچه از بیرون منطقه و به وسیله قدرت های مسلط ارائه می شود، نمی تواند در همه مناطق به اجرا درآید، ثانیا حذف ملت ها با هدف ایجاد نظم جدید، غیرقابل اجراست. به همین خاطر، پس از شکست طرح خاورمیانه جدید، آمریکا طرح خاورمیانه بزرگ را با نگاه از بالا برای ایجاد نظم، و تغییر به نگاه از پایین و تمرکز بر روی سطوح پایینی جوامع منطقه مطرح نمود. (همان)
اصطلاح خاورمیانه بزرگ را، همانند واژه خاورمیانه که از طرف غربی ها مطرح شد، اولین بار نومحافظه کاران آمریکا طراحی و وارد اصطلاحات علوم سیاسی کرده اند. این واژه حاصل اندیشه غرب در تقسیم جهان از لحاظ اهمیت ژئوپلیتیک است. هر چند در سند طرح خاورمیانه بزرگ به طور روشنی بیان نشده است که منطقه “خاورمیانه بزرگ” شامل چه کشورهایی می شود، ولی چنین به نظر می رسد که از دیدگاه طراحان، خاورمیانه بزرگ از مغرب در آفریقای شمالی و شاخ آفریقا به سمت کشورهای عربی، ترکیه، ایران، افغانستان و جمهوری های شوروی سابق در قفقاز و آسیای مرکزی امتداد و گسترش یافته و پاکستان، بنگلادش و سرزمین های دیگر را تا مرزهای چین در بر می گیرد. به این ترتیب، خاورمیانه بزرگ شامل کشورهای متعددی می شود که دارای ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیار متفاوت هستند اما نظریه پردازان آمریکایی با کاربرد این اصطلاح به دنبال نقطه اشتراکی در میان همه کشورهای مذکور هستند. (شهرکی،۱۳۸۷: ۷۸-۸۰)
انتخاب اصطلاح “خاورمیانه ی بزرگ” از جانب استراتژیست های آمریکایی، برای در برگرفتن کلیه ی کشورهایی است که در تحولات جهان اسلام تأثیر گذار می باشند. بنابراین در تعیین حدود خاورمیانه بزرگ توسط نظریه پردازان راهبردی ایالات متحده و احتمالاً با مشورت اسرائیل، از کشورهای شمال آفریقا مانند مراکش و الجزایر تا کشورهای آسیای میانه مانند ازبکستان و تاجیکستان و دیگر کشورهای منطقه مانند افغانستان و پاکستان و حتی بنگلادش و اندونزی نام برده می شود. از دیدگاه این نظریه پردازان، موضوعی که در حوزه این کشورها تهدید اصلی علیه امنیت و بقای اسرائیل و تثبیت هژمونی ایالات متحده در قرن ۲۱محسوب می شود، سلاح های کشتار جمعی نیست، بلکه رفتار جدید مسلمانان ناشی از تحول بنیادین فرهنگ و اعتقاد سیاسی آنان است.(همان)
۲- ۳- ویژگیهای ژئوپلیتیک خاور میانه
از جمله مناطق حیاتی و مؤثر در معادلات ژئوپولیتیک جهانی، منطقه خاورمیانه است.خاورمیانه را مرکز دنیای قدیم می دانند، مرکزی که در دل آن منطقه خلیج فارس، به منزله (هارتلند ) جهانی قرار دارد.
تحولات خاورمیانه و خیزش جریان اسلام گرایی در منطقه، کی چالش معنایی را موجب شده که اگر آن را با آسیب دیدگی نظم سیاسی منطقه های جهانی و قدر تهای بزرگ نوظهور درکنار هم قرار دهیم، ابعاد بیشتری از تحولات آشکار می شود. مهم ترین و عمیق ترین بحرا نهای سیاسی جهان معاصر در این منطقه رقم می خورد و چالشهای مهم ژئوپلیتیکی از عوامل شکننده ،و تشدید کننده و تداومگر بحران در این حوزه جغرافیایی است. چشم انداز موجود ازخیز شهای مردمی، بیانگر آغاز تحولات و لرز شهای ژئوپلیتیکی گسترده در فضای خاورمیانه وشمال آفریقاست و جغرافیای سیاسی منطقه را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.
نتیجه نهایی مبیّن آن است که ضمن تغیر شیوه ها و ابزارهای اِعمال قدرت در عرص ههایژئوپلیتیکی نوین، کشورهای تر یکه و ایران به عنوان دو مدل حکومتی، رقابت بسیار سختی درشکل دادن جغرافیای سیاسی جدید خاورمیانه خواهند داشت. در واقع، ویژگ یهای ژئوپلیتیک وپای های قدرت و نقش و اهداف و استراتژ یهای سیاسی امنیتی و اقتصادی ایران و ترکیه به
گونه ای است که به اصلی ترین بازیگران منطقه خاورمیانه تبدیل شده اند. (قدسی ، ۱۳۹۱) .
قدرت و رقاب تهای قدرتی برای ایجاد برتری نسبت به رقیبان،پیوسته هسته مرکزی مباحث و کارکرد ژئوپلیتیک پویا بوده است برتر یخواهی، سلطه جویی و یا ایجاد کنترل بر امور منطقه، بخشی از جهان یا بر کل جهان در اصطلاح،( هژمونی( Hegemony گفته می شود که هدف اصلی در باز یهای ژئوپلیتیک است. )مجتهدزاده،۱۳۸۱؛۱۳۷)
۲-۳-۱- خاور میانه قبل از جنگ سرد
منطقه خاورمیانه دغدغه اصلی سیاست های جهان است. بیش از ۲۰ کشور مجاور دریای مدیترانه هستند که این امر بر تنوع، پیچیدگی و حساسیت شرایط منطقه می افزاید. منطقه خاورمیانه بیش از آن که یک موقعیت جغرافیایی باشد بیشتر در برگیرنده مفهوم سیاسی است و این امر اهمیت استراتژیک این منطقه را از دید دنیای غرب مطرح می کند. تروریسم، فرهنگ جنگ، دخالت های خارجی، خصومت آشکار غرب و اسلام، تسلیحات کشتار جمعی و دولت های فاقد مقبولیت مردمی، عوامل در هم تنیده شرایط ویرانگر در منطقه قلمداد می شوند. تاکنون تلاش های چندجانبه بین کشورهای دو طرف اقیانوس اطلس (ایالات متحده و اروپا) به منظور دفع خطرات و تهدیدات منطقه از طریق نهادهای موجود مانند NATO، Eu، G8 و UNصورت پذیرفته است.(عرفی ،۱۳۹۰؛۶۲)
آغاز فرایند تغییر شکل نقش ناتو حتی به قبل از فروپاشی شوروی اشاره دارد و از یک سازوکار امنیت جمعی جنگ سرد به یک سازمان جدید با دیدی کلنگر در امور امنیتی که توجه را به ابعاد سیاسی معطوف می کند تغییر ماهیت داده است.(همان)
۲-۳-۲- خاور میانه و دوره جنگ سرد
شاید جامع ترین تعریف پیرامون جایگاه خاورمیانه طی دوران جنگ سرد و نظام دو قطبی حاکم بر جهان را «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور اسبق امریکا ارائه کرده است.وی پیش بینی کرده بود: در دوران حاضر قدرت نظامی و اقتصادی هر کشور بستگی و ارتباط کامل با نفت دارد. در نتیجه منطقه خلیج فارس در دهه پایان قرن حاضر (بیستم) منبع و منشاء تمام حوادث توفان زا خواهد بود. هرگاه اتحاد شوروی (روسیه فعلی) قدرت بستن شیرهای نفت خاورمیانه را به دست آورد، مسلماً قدرت به زانو درآوردن ممالک صنعتی غرب را نیز خواهد داشت. برای نیل به این مقصود، به هیچ وجه سلطه و استیلابر ممالک منطقه مذکور مشابه اشغال خاک افغانستان ضرورتی ندارد، بلکه شوروی ها با توسل به طرق دیگر از قبیل فشارهای سیاسی خارجی یا ایجاد شورش و طغیان های داخلی به سهولت قادر خواهند بود غرب را از این منابع محروم کنند. (سجادی،۱۳۸۶؛۱۳)
نیکسون با اشاره به اینکه همه گونه انرژی های جایگزین ممکن است تنها پاسخگوی بخشی از نیازهای بشری باشند، می افزاید: در حال حاضر که ما در «عصر نفت» زندگی می کنیم، تا ده ها سال آینده منطقه خلیج فارس همچنان از اهمیت استراتژیکی بسیار شگرفی برخوردار خواهد بود، به این عبارت که یکی از مناطق پرآشوب و بی ثبات و ناآرام که به ویژه در معرض شدیدترین تهدیدهای توام با محاصره است و در عین حال به صورت حیاتی ترین مراکز جهانی مورد توجه قرار گرفته است، همانا منطقه خلیج فارس خواهد بود.(همان)
در حقیقت در دوران شکوفایی صنعتی جهان، عامل انرژی و سوخت به مثابه خون و تغذیه کننده سیستم اقتصادی بوده و قدرت اقتصادی به نوبه خود زیربنا و پایه قدرت نظامی است. کشور بریتانیای کبیر در قرن نوزدهم بزرگ ترین قدرت صنعتی جهان محسوب می شد و در نتیجه اولین قدرت سیاسی و نظامی نیز شناخته می شد. کشور مزبور را می توان در حقیقت جزیره یی مستقر روی منابع عظیم زغال سنگ دانست و از آنجا که در قرن نوزدهم زغال سنگ تنها نیروی محرکه انقلاب صنعتی به شمار می رفت، لذا این کشور به صورت قابل توجهی از دنیای زمان خود جلو افتاده بود. به موازات اینکه زغال سنگ و نیروی محرکه حاصل از آن جای خود را به نفت می داد، بریتانیای کبیر یعنی اولین قدرت بزرگ جهانی زغال سنگ جای خود را به کشور ایالات متحده امریکا یعنی اولین قدرت بزرگ جهانی نفت واگذار کرد. نخستین چاه نفت جهان در سال ۱۸۵۹ میلادی در ایالت پنسیلوانیای امریکا حفر شد و با توجه به منابع عظیم نفتی امریکا، این کشور بزرگ ترین تولیدکننده و صادرکننده نفت جهان شناخته شد. پس از چندی نفت و مشتقات حاصل از آن که باعث تولید هواپیما، کشتی، تانک و کامیون با سوخت بنزین شد، از ضروریات و الزامات نظامی در جهان شد. در جریان جنگ بین الملل اول ژرژ کلمانسو نخست وزیر فرانسه گفت: نفت مانند خون برای پیروزی در جنگ ضروری است و سپس مارشال فوش از فرماندهان نظامی ارتش فرانسه تاکید کرد: هرگاه نفت در اختیار نداشته باشیم قطعاً در جنگ شکست می خوریم و بعدها لرد کرزن۱۶ وزیر خارجه اسبق بریتانیا نیز گفت: متفقان در جنگ جهانی اول و دوم تنها سوار بر موجی از نفت به سمت پیروزی پیش رفته اند.(همان)
۲-۳-۳- خاور میانه بعد از جنگ سرد
روند‌های توسعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به امنیت پایدار وابسته است و چنانچه در مقیاس ملی، امنیت بستر توسعه و توسعه به ثبات امنیتی کمک می‌کند، در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نیز امنیت شرط نخستین سایر فعالیت‌هاست. از این رو واحد‌های سیاسی در هر منطقه ژئوپلیتیک به ثبات امنیتی حساسیت ویژه‌ای نشان می‌دهند.(قالیباف ،۱۳۸۸ ؛۱۲)
تاریخ تحولات خاورمیانه در دهه‌ های اخیر نشان می‌دهد که تأمین امنیت و ثبات، مهمترین اولویت کشورهای منطقه و قدرت‌های فرامنطقه‌ای بوده است.‏(همان)
فروپاشی نظام دوقطبی در نتیجه سقوط اتحاد شوروی سابق و حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی از جمله حوادثی بودند که در دهه‌ های اخیر تاثیر شگرفی بر مفاهیم امنیتی گذاشته و منطقه خاورمیانه را دستخوش دگرگونی‌های چشمگیری کردند. در واقع با فروپاشی شوروی سابق، الگوی امنـیتی خاورمیانه که براساس مؤلفه‌های دوران جنگ سرد تدوین شده بود از بین رفت و الگوهای امنیتی آمریکا نیز برای خاورمیانه که بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مورد توجه قرار گرفت و در حضور مستقیم نظامی در منطقه خلاصه می‌شد، کمکی به حل مشکلات امنیتی منطقه نکرد.(همان،۱۳)
از مهم‏ترین اهداف کشورهای غربی برای شکل‌دهی و تثبیت مهندسی امنیتی جدید منطقه، تلاش و ایجاد اجماع نسبی برای مهار و نابودی جنبش‏های اسلامی یا دست کم تبدیل آنان به یک نهاد سیاسی بود که در طرح «خاورمیانه جدید» دولت بوش جایگاه مهمی داشت.‏ در هر حال این عامل ضعف و ناکارآمدی برخی دولت‌های منطقه در توسعه ملت‌های خود، در کنار عواملی نظیر بحران هویت، سوءاستفاده از قدرت و سرکوب‌های گسترده، نبود دموکراسی واقعی، تضاد طبقاتی و ضعف نظامی در میان برخی کشورهای خاورمیانه است که نه‌ فقط باعث شده توان مقابله دولت‌های منطقه با حضور و مداخله گسترده بیگانگان از آنها سلب شود، بلکه این دولت‌های ضعیف، خود به عنوان عوامل تشدید بحران عمل کرده و زمینه‌ مداخلات فزاینده قدرت‌های بزرگ در منطقه خاورمیانه را فراهم کرده‌اند.(همان) ‏
نکته مهمی که در ثبات امنیتی خاورمیانه کمتر به آن پرداخته شده، «امینت نگهداری» است. قدرت‌های مداخله‌گر در عراق و افغانستان بر امنیت‌سازی متمرکز شده‌اند. در حالی که امنیت نگهداری، امری پایدار در منطقه است که صرفاً از عهده کشور‌های منطقه بر می‌آید و اساساً طرز تلقی قدرت‌های فرامنطقه‌ای از امنیت به ناپایداری ثبات امنیتی و سیاسی می‌ انجامد. از این جهت می‌توان گفت که ایران به‌عنوان بازیگر اثر‌گذار در منطقه خاورمیانه، با رویکردی عقلانی، ثبات امنیتی را در منطقه در راستای امنیت ملی خود ارزیابی می‌کند؛ امری که از دید بازیگران دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.(همان)‏
در شرایط کنونی نیز استمرار مناقشه اعراب و رژیم صهیونیستی، مناقشات مرزی، بحران آب، بحران در عراق و لبنان، رقابت‌های تسلیحاتی، افزایش شکاف‌های قومی و مذهبی، افزایش فعالیت‌های تروریستی، از
نقشه ۲-۲- خاورمیانه .منبع: www.wikipedia.com
مهمترین عواملی هستندکه منجر به بروز ناامنی‌ها و بی‌ثباتی‌ها در منطقه خاورمیانه می‌شوند.‏ علاوه بر آن، بی‌ثباتی اجتماعی در برخی کشورهای منطقه و تسری آن به حوزه‌های اجتماعی مجاور هم از مهم‌ترین دغدغه‌های امنیتی است. در این رابطه، ایران به‌طرز چشمگیری از فرایند‌های تولید بحران اجتماعی همسایگان خود رنج می‌برد. سیاست‌های امنیت ایران در چارچوب معاهدات دو جانبه در الگو‌‌های سنتی به اجرا درمی‌آید این طرز تلقی از امنیت جمعی، کارآیی خود را از دست داده و بی‌تردید به جایگزین‌های بهتری نیازمند است. برخی معتقدند امنیت جهانی، در گرو امنیت منطقه راهبردی خاورمیانه بوده و کلید امنیت خاورمیانه در دست ایران است، زیرا کشور جمهوری اسلامی ایران در کنار حمایت از جنبش‌های ظلم ستیز منطقه‌ای و تأثیرگذاری بر آنها از بعد معنوی، خود دارای ژئوپلیتیک منحصربه فردی است که از مهمترین ویژگی‌های آن، استقرار در منطقه‌ای حائل است که به آن یک نقش برجسته گذرگاهی بخشیده است؛ گذرگاه میان قاره‌های بزرگ جهان، میان چند قلمروی بزرگ جغرافیایی و میان چند حوزه دیرینیه فرهنگی. از سوی دیگر، وجود ذخایر عظیم سوخت‌های فسیلی در زیر بستر خلیج فارس و اعماق خاک کشور‌های منطقه و نیاز روزافزونی که جهان به این منابع دارد، موجب شده است که موقعیت ژئوپلیتیکی ایران تبدیل به یک موقعیت ژئواستراتژیک در جهان شود، به گونه‌ای که انطباق موقعیت‌های ممتاز ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک بر یکدیگر، کشور ایران را به عنوان یکی از نواحی پر اهمیت جهان مطرح کرده است. «گراهام فولر» نیز در کتاب «قبله عالم» ژئوپلیتیک ایران را مرکز جهان قلمداد می‌کند و تلقی خود را بر نقشه چاپ شده روی جلد کتاب خود نشان می‌دهد.(همان)
۲- ۴- تحولات ژئوپلیتیک خاور میانه
توجه به وضعیت خاورمیانه از دیدگاه «الگوی غربی» مدرنیته، خواه از شرق باشد خواه از غرب، شیوه ای را که این جوامع مانند دیگر مناطق دنیا برای رویارویی با مشکلاتی مشابه در سطح جهان اتخاذ می کنند نادیده می گیرد. قسمت اعظم این مشکلات «پیامدهای امپریالیسم اروپایی» است. با وجودی که این دیدگاه در طرفداری از مدرنیزاسیون دیگر منسوخ شده است، اما همچنان ذهن کسانی را که در پی منافع خود هستند، به خود مشغول کرده است.یکی از تاثیرگذارترین کتاب ها در مورد مدرنیزاسیون کتاب «گذر از جامعه سنتی» دانیل لرنر است. او در فصل مدرن شدن خاورمیانه می گوید: «آنچه از غرب می آید، انگیزه هایی قوی است برای یادآوری جامعه سنتی در خاورمیانه، به منظور بازسازی جامعه ای مدرن که به طور موثر بتواند در جهان امروز تعامل داشته باشد. برای این کار مدل غربی همچنان بهترین مدل است. باید دید غرب چگونه است، و خاورمیانه باید تلاش کند همان گونه باشد.» از دید لرنر، امریکا باید مدل مدرنیزاسیون خود را به جوامع «سنتی و ایستا» ارائه کند و آنان را در مسیر توسعه قرار دهد. لرنر که به کمک آژانس اطلاعاتی ایالات متحده درباره روانشناسی مقابله، مطالعه کرده بود، کشورهای خاورمیانه را به عنوان دشمنان امریکا در نظر می گرفت و این دشمنی را هم با ناسیونالیسم عربی و هم با مفهوم «ضداستعمارگری» آسیب شناسی کرد. (صدریا،۱۳۸۹؛۹).
۲-۴-۱- فروپاشی عثمانی
یکی از آثار جانبی مهمتر تغییرات سیاسی شدید در خاورمیانه ، به قدرت رسیدن تدریجی قبیله ترکی کوچکی بود که به نام یکی از نخستین رهبران آن شناخته می شد.
عثمانی ها اصالتاً از شمال غرب آناتولی بودند. این ناحیه فاصله چندانی با قسطنطنیه با شکوه که بیشتر حاکمان رویای فتح آن را در سر پرورانده بودند ، نداشت . عثمانی ها از افول قدرت سلجوق ها در آناتولی منتفع شد. پسر یکی از رؤسای محلی به نام عثمان قلمرو های جدیدی را فتح کرد و کمر به شکست امپراتوری بیزانس بست. عثمانی ها به سرعت در سراسر آناتولی گشترش پیدا کردند وتا سال ۱۳۴۵م ، از تنگه باریک بسفر عبور کرده ، وارد اروپا شده بودند. در سال ۱۳۸۹م ، در نبرد کوزوو به پیروزی قاطعی دست یافتند و در غرب بالکان مسلط شدند. سوابق تاریخی نشان می دهد پیشروی های عثمانی در اروپا در کنار سکونت آناتولی های همراه سربازان در شهرهای عمده اروپا همواره باعث خشم عمیق مردم محلی نشد. در حقیقت ، دهقان بالکان به زودی متوجه شد فتوحات مهاجم مسلمان منجر به آزادی وی از قدرت فئودالی مسیحی می شود ، قدرتی که باجگیری ها و سوء استفاده های مختلف آن با افزایش زمین های متعلق به صومه های بدتر شده بود. عثمانی شدن اکنون مزایای پیشبینی نشده ای را در اختیار وی قرار می داد. کمترین آن نظم و قانون بود. آن گونه که یک مسافر فرانسوی نوشت:«کشور امن است و هیچ گونه گزارشی از دزدی در جنگل ها و راه ها وجود ندارد» این بیش از آن چیزی است که درباره سایر حوزه هایمسیحیت در آن زمان میتوتن گفت.با این حال ، هنوز اصل کار دور از دسترس بود. بالاخره ، در سال ۱۳۵۳م و پس از محاصره جانکاه دو ماهه ای ، قسطنطنیه به تصرف سلطان محمد فاتح در آمد که بیست و دو سال داشت وی آن را پایتخت جدید خود اعلام کرد. این شهر تدریجاً استانبول نامیده شد . اسم جدید تحریف قسطنطنیه اصلی بود که بعداً استینوپل ، استین پل و نهایتاًاستانبول تلفظ شد . چنان چه عثمانی ها را فاصله زمانی چهار قرنی از عباسیان جدا نکرده بود ، آنان نیز مسلماً دست کم در قرن نخست ، خود شایسته عنوان محترمانه خلافت علیا بودند . عثمانی ها از دشت های آناتولی عرض اندام کردند و یک امپراتوری جهانی شدند .
آنان خاورمیانه را تحت حکومت خود در بالکان در شمال غرب تا حجاز در جنوب تا شمال آفریقا شامل مصر ، لیبی ، تونس و الجزایر متحد کردند. دولت رسمی استانبول را اروپاییان با نام باب عالی (ابتدا باب همایون و سپس باب علی به زبان ترکی عثمانی ، برگرفته از یکی از دروازه های وزیر بزرگ ) می شناختند از آنجا بود که بخش اعظم خاور میانه و شمال آفریقا اداره می شد. فقط ایران خارج از حیطه کنترل عثمانمی ها بود . در این کشور در سال ۱۵۰۱م ، یک صوفی پیکار جوی شیعه به نام اسماعیل که در آن زمان سیزده سال داشت ، عرض اندام و سلسله صفویه را تأسیس کرد. دو ران عثمانی را می توان به طور کلی به سه دوره تقسیم کرد. دوره نخستکه اوایل تأسیس این سلسله در حدود سال ۱۲۸۰م ، تا پایان حکمرانی سلیمان اول (۱۵۶۶-۱۵۲۰م) را در بر می گیرد ، شاهد رشد بی سابقه قدرت ، اعتبار و بزرگی قلمروهای امپراتوری بود. این دوره مصادف با حکمرانی ده سلطان نخست این سلسله است که همه آن ها به طور کلی کار گزاران توانمند ، فرماندهان نظامی موفق و حاکمان خرد مندی بودند. همچنین در این دوره ، از رهگذر راهکارها و فناوری نظامی ، «امپراتوری باروت » به تمام معنا شدند و سرزمین ها را در اروپا فتح کردند.این مهارت هارا وجود پیاده سواری به نام ینی چری که سپاهیانی بسیار منظبط و تعلیم دیده بودند ،تقویت می کرد. بسیاری بسیاری از آن ها در کودکی به خدمت امپرتوری در آمدند و برای تبدیل شدن به کارگزاران یا سربازان آتی تربیت شده بودند. ینی چری ها که از سلاح گرم بر خوردار بودند ، «از تاکتیک های دسته های سربازان یونانی برای ترکیب انبوه قدرت آتش تفنگ با توپخانه استفاده می کرد».
در دوره دوم که از حدود پس از ۱۵۶۶م ، آغاز و تا اوایل ۱۸۰۰م ، طول کشید، از بسیاری جهات شروع پایان امپراطوری است. این دوره زمان شکست های نظامی مکرر، عقب نشینی از قلمروها و کاهش وسعت ، نزول توان اداری و توسعه نیافتگی صنعتی بود.بیشتر عقب گردهای ارضی نظامی در اروپا بود .ناکامی درتصرف وین در سال ۱۳۸۲م ، یک عقب نشینی وسیع ارضی دیگر درپیمان ۱۷۱۸م واگذاری دریای کریمه به روسیه در سال ۱۷۷۴م واگذاری مصر به ناپلئون در سال ۱۷۹۸م درسال ۱۷۹۱م ، که مصر بازپس گرفته شده ، محمدعلی حاکم نونو گرای آن به قدرتگرفت که حکومت عثمانی ها رابر مصر وسوریه به چالش کشید.همچنین یک رشته سلطان های بی کفایت بودند که از نیمه دوم قرن شنزدهم به اریکه نشستند.بسیاری از آنها اغلب بیشتربه تعقیب لذیذ دنیوی علاقمند بودند تا رسیدگی به امورحکومت .الگوی افول قدرت عثمانی در ارتباط با اروپا روشن است . برتری در قرون پازدهم و شانزدهم ، برابری درقرن هفدهم وابتدای قرن هجدهم و افول یکنواخت پس ازآن به طوری که امپراتوری عثمانی نها” به ((مردبیماراروپا))تبدیل شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




از تئوری نقش ها چنین استنباط می شود که انتظارات ذی نفعان محیطی تا حدی با توجه به خصوصیات و ویژگی های فردی مدیران شکل می گیرد.به عبارتی دیگر ذی نفعان با مشاهده الگوهای رفتاری و تحلیل شخصیت مدیر نقش های خاصی را برای وی متصور می شوند و انتظار ایفای آنها را دارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ب) ساخت نقش از طریق تعامل:
دیدگاه دیگری که در باب شکل گیری نقش های مدیران وجود دارد دلالت بر این نکته دارد که نقش بصورت مداوم بر اثر تعاملات شغلی مدیران با ذی نفعان ساخته می شود. به عقیده طرفداران این دیدگاه شکل گیری نقش ها و الگوهای رفتاری مدیران از طریق تعامل با ذی نفعان و در قالب گفتگوها و نفوذهای دو طرفه به وجود می آید. مدیران و ذی نفعان به عنوان طرفین تعامل به تبادل پیام ها و انتظارات می پردازند و مدیران در این تعامل نه تنها می بایست خواست های ذی نفعان را لحاظ کند، بلکه می بایست تلاش کند تا کارها را بنابر میل و تشخیص خود به انجام برساند. در حقیقت تعامل بین مدیر و ذی نفعان،فرایند دائمی برای آزمایش و یادگیری است، چرا که اصولا انتظارات متغیرند و این باعث پویایی نقش می شود. مشاهده رفتارهای کاری مدیران نشان می دهد که این افراد در مقابل تقاضاها و موانع شغلی یا محیطی اغلب پیشقدم می شوند. به عبارتی یکی از طرقی که به ایجاد نقش می انجامد پیشقدمی و آغازگری مدیران است. به این معنا که مدیران می توانند بدون اینکه تحت تاثیر انتظارات ذی نقعان محیطی باشند به ایفای نقش بپردازند. توجه به این پیشقدمی نشان می دهد که تا چه اندازه مدیر از محیط تاثیر می پذیرد و یا برآن تاثیر می گذارد.همانطور که پیش از این مطرح شد انتظارات ذی نفعان محیطی نقش حائز اهمیتی در شکل گیری رفتاری مدیران دارد. ذیلا برخی از ویژگی های اثرگذار ذی نفعان مطرح می شود(Ibid:339):
الف) اقتدار و فاصله ذی نفعان از مدیر:
در تشریح تاثیرگذاری ذی نفعان بر نقش های مدیران توجه به دو بعد لازم است:یکی فاصله آنها نسبت به پست سازمانی مدیر و دیگری اقتدار رسمی ذی نفعان .منظور از فاصله، موانع سازمانی است که حوزه فعالیتی مدیر و ذی نفعان را جدا می کند.و منظور از اقتدار رسمی در این فرایند، تفاوت موجود در قدرت سازمانی مدیر و ذی نفعان است.روشن است که هر چه این فاصله قدرت بیشتر باشد مدیر شانس کمتری برای تغییر و یا تعدیل انتظارات ذی نفعان خواهد داشت. همچنین هرچه موانع سازمانی بین مدیر و ذی نفعان بیشتر باشد، توان مدیر در نفوذ به ذی نفعان برای تغییر انتظارات کمتر خواهد بود.
ب) منابع در دسترس ذی نفعان:
یکی از دلایلی که می تواند توجیه کننده تاثیر ذی نفعان بر نقش های مدیران باشد،منابعی است که توزیع آنها از کانال ذی نفعان محیطی صورت می پذیرد، وبه سبب همین امتیاز ذی نفعان می توانند در شکل دهی به نقش های مدیران موثر باشند.
ج) تنوع ذی نفعان:
در محیط هرچه تنوع ذی نفعان و نیز انتظاراتشان بیشتر باشد، مدیر باید زمان بیشتری را صرف کسب رضایت مندی آنها بنماید. همچنین ممکن است رویارویی با طیف گسترده ای از انتظارات متعارض به بروز تضاد در نقش های مدیران منجر شود.
د) تغییر گروه ذی نفعان:
با کم شدن یا اضافه شدن افراد یا گروه ها به جمع ذی نفعان انتظارات نیز تغییر می کند. در چنین وضعیتی مدیران می توانند جهت ایفای نقش های دلخواه با آغازگری سعی کنند تا انتظارات و امیال ذی نفعان را در جهت مطلوب خود هدایت کنند.
ه)شدت انتظارات:
در صورتی که انتظار ذی نفعان از مدیران شدت کمی داشته باشد مدیر می تواند با رفتارخود انتظارات آنها را به نحو دلخواه شکل دهد.
۱۱-۱-۲- مهارت های مدیریتی:
مطالعات پیرامون الگوهای رفتاری مدیران با اهداف گوناگون دنبال شده است. یکی از اهداف عمده مطالعه نقش ها والگوهای رفتاری مدیران شناسایی مهارت های شغلی مدیران در جهت توسعه نظام مدیریت در سازمان هاست(Montgomery,1985:82-111).شناخت آنچه مدیران در عمل انجام می دهند به مسوولان آموزش و توسعه مدیریت را می دهدتا دوره های آموزشی تکنیک های توسعه را هر چه بهتر اداره کنند. مدیران برای انجام وظایف و نقش های خود قابلیت و ظرفیت های ویژه ای دارند که بایستی از این ظرفیت ها در انجام و ایفای هر چه بهتر نقش های خود استفاده کنند. روشن است هر چه مدیر از قابلیت های بیشتری برخوردار باشد بهتر می تواند نقش های مدیریتی خود را به انجام برساند.
ماهیت پیچیده سازمان های امروزی و تخصصی شدن تمام فعالیت های سازمانی باعث شده است که دیگر مدیریت به عنوان مجموعه ای از وظایف و مسئولیت های ساده مطرح نباشد، بلکه اندیشمندان آن را یک حرفه و تخصص می دانند که باید توسط شخصی متخصص و ماهر به انجام برسد.این شخص با کسب مهارت ها و توانایی های خاص مدیریتی قادر خواهد بود تا در این حرفه موفق باشد.مدیران در انجام وظایف خود دست به فعالیت هایی می زنند که اساسا نیازمند به پشتوانه ای قوی به نام مهارت هستند . آنان برای اینکه بتوانند به تعهدات خود جامه عمل بپوشانند، می بایست مجهز به مهارت های رهبری، مذاکره، حل تضاد و سایر مهارت های خاص مدیریتی باشند(Mintzberg,1973:188).
توسعه مهارت های مدیریتی از جمله مقوله هایی است که در دهه گذشته توجه شایانی به آن شده است. بصورتی که توجه به این مهارت ها مبنای طرح ریزی دوره های آموزشی چه در سطح دانشگاه ها و چه در سطح سازمان ها شده است. اهمیت توسعه مهارت های مدیران بدان سبب است که مدیران رکن اساسی سازمان در دستیابی به اهداف سازمانی و جامعه هستند. از این رو مدیران هر چه بیشتر در انجام تعهدات خود موفق تر باشند، فواید اجتماعی بیشتری حاصل می شود.برخی از اندیشمندان توسعه مهارت های مدیریت را تنها شرط بقای سازمان ها و محیط پیچیده می دانند(Hamlhin & etal, 2002:751) .
۱-۱۱-۱-۲- مهارت‌های سه گانه مدیران:
کارایی و اثربخشی عملکرد مدیران، مستلزم استفاده از مهارت های مدیریتی است. مهارت(Slill)، عبارت است از توانایی تبدیل دانش به کنش به طوری که به یک عملکرد مطلوب منجر شود. رابرت کاتز مهارت های مورد نیاز مدیران را به فنی، انسانی، وادارکی طبقه بندی کرده است(katz,1995:236). مهارت به توانایی های قابل پرورش که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس می شود، اشاره می کند.بنابراین منظور از مهارت،توانایی به کار بردن موثر دانش و تجربه شخص است. ضابطه اصلی مهارت، اقدام و عمل موثردر شرایط متغیر است( علاقه مند،۱۳۸۸: ۲۵)
- مهارت فنی (Technical Skill): مهارت فنّی عبارت از توانایی مدیر در کاربرد دانش تخصصی یا تخصص‌های ویژه است.(پارسائیان واعرابی،۱۳۸۴: ۹). مهارت‌های تخصصی از راه آموزش رسمی، کارورزی و تجربه به‌دست می‌آیند. ویژگی بارز مهارت فنّی آن است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می‌توان دست یافت؛ ‌زیرا این نوع مهارت، ‌ماهیّتا دقیق، ‌مشخص، ‌دارای ضوابط عینی و قابل اندازه‌گیری است. بنابراین کنترل و ارزشیابی آن، هم در طی فرایند آموزش و هم در مرحله کاربرد، ‌آسان است.(علاقه مند، ۱۳۸۸: ۲۵).
مهارت انسانی(Human Skill): مهارت انسانی به‌معنی توانایی در کارکردن، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه است(Rabinz,1998:10). این مهارت، در نقطه مقابل مهارت فنّی قرار دارد. در مهارت فنّی کار کردن با اشیا و وسایل مطرح است؛ ولی در مهارت انسانی، کارکردن با مردم مد نظر است.
-مهارت ادراکی(Conceptual Skill): مهارت ادراکی (مفهومی) یعنی، ‌توانایی ذهنی برای درک و تجزیه و تحلیل پیچیدگی‌های سازمان و فهم همه عناصر و اجزای تشکیل دهنده‌ی کار و فعالیت سازمانی به‌صورت یک کل واحد (سیستم) است.(علاقه مند، ۱۳۸۸: ۲۶).
۲-۱۱-۱- ۲- ارزش نسبی مهارت‌ها
همه مشاغل مدیریت، مستلزم کاربرد این مهارت‌ها است؛ ولی با توجه به سطوح مختلف مدیریت، ‌ارزش نسبی آن‌ها متفاوت است. مدیران رده سرپرستی به مهارت فنّی قابل ملاحظه‌ای نیاز دارند، ‌زیرا که وظایف آن‌ها غالبا ایجاب می‌کند که زیردستان خود را راهنمایی کنند، یا آموزش دهند. در مقابل، ‌مدیران رده بالای سازمان چندان نیازی به مهارت‌های فنّی ندارند؛ ‌بلکه وظایف تصمیم‌گیری، ‌برنامه‌ریزی و سازماندهی ایجاب می‌کند که مهارت ادراکی قابل ملاحظه‌ای داشته باشند. مهارت‌های انسانی، ‌تقریبا لازمه کار مدیران در همه رده‌های مدیریت است. شکل زیر میزان نسبی مهارت‌های مورد نیاز برای عملکرد اثربخش در رده‌های مختلف مدیریت را نشان می‌دهد:(علاقه مند، ۱۳۸۸: ۲۷).
شکل ۲-۲:مهارت های مورد نیاز مدیران(علاقه مند، ۱۳۸۸)
۳-۱۱-۱-۲- انواع مهارت های مدیریتی از دیدگاه هنری مینتزبرگ:
مینتزبرگ مهارت های لازم برای مدیران را به ۸ دسته تقسیم بندی کرد این مهارت ها عبارتند از :
۱- مهارت های ارتباط با همکاران[۱۸]:شامل برقراری ارتباط نزدیک و اثربخش با همکاران، ایجاد شبکه های منسجم تعاملاتی برای کسب اطلاعات، برقراری روابط رسمی و غیر رسمی، مذاکره، مشورت و مهارت سیاسی.
۲- مهارت های رهبری: توانایی برانگخیتن رفتار کارکنان در جهتی دلخواه و توانایی حل مشکلات ناشی از اختیارات و وابستگی های شغلی.
۳مهارت های حل تعارض: مهارت ارتباطی شامل میانجیگری بین افراد و مهارت تصمیم گیری شامل اداره ناملایمات و فشارها.
۴- مهارت های پردازش اطلاعات: ایجاد شبکه های غیر رسمی اطلاعات، شناسایی منابع اطلاعات و استخراج نیازهای اطلاعاتی ازآنها، معتبرسازی اطلاعات سیستم و ایجاد مدل های فکری اثربخش.
۵مهارت های تصمیم گیری در شرایط مبهم: توانایی تصمیم گیری به موقع، شناخت موقعیت از جهات مختلف و برنامه ریزی برای آن، توانایی ارزیابی عواقب سوئ ناشی از تصمیم گیری و توانایی انتخاب بهترین گزینه.
۶-مهارت تخصیص منابع: توانایی انتخاب از میان انواع تقاضاها برای صرف منابع، توانایی تخصیص درست زمان کاری خود و تعیین فعالیت های کارکنان در قالب ساز و کارهای سازمانی.
۷- مهارت های کارآفرینی: توانایی کشف مشکلات ناپیدا و نیز فرصت های محیطی و توانایی انجام تغییرات و تحولات در سازمان.
۸- مهارت خویشتن شناسی: توانایی شناخت درست و عمیق شغل، حساسیت نسبت به تاثیر شغل بر سازمان و یادگیری فردی از طریق کشف استعدادهای درونی (Mintzberg, 1973:188-193).
۱۲-۱-۲ رویکرد نقش های مدیریت:
در دهه ۱۹۷۰ پس از مطرح شدن تئوری سیستم ها و تئوری اقتضایی افق های تازه ای پیش روی پژوهشگران گشوده شد. یکی از موضوعات مهم نظریه نقش ها بود. نظریه ای که پس از طرح، پژوهش های بسیاری را موجب گردید. اولین کسی که بطور جدی نقش های مدیران را مطرح کرد مینتزبرگ بود.او با مشاهده رفتار مدیران به این نتیجه رسید که مدیران ایفاگر این سه نقش اصلی هستند: نقش های ارتباطی، نقش های اطلاعاتی و نقش های تصمیم گیری. البته پژوهشگران دیگر مانند لوتانز[۱۹]،کویین[۲۰]، یوکی[۲۱] و دیگران تقسیم بندی های دیگری از نقش های مدیران ارائه داده اند. با توجه به پیشرقت های حاصله از دهه ۱۹۷۰ به بعد روشن شد که یک الگوی رفتاری جوابگو نیست بلکه بهترین سبک یا الگو با توجه مقتضیات محیط معرفی می شود. لذا معرفی انحصاری نقش هایی خاص با اصول اقتضایی در تعارض است. بدین لحاظ مطالعه پیرامون نظریه نقش ها و تبیین رابطه نقش با محیط به توسعه هر چه بیشتر این تئوری خواهد انجامید.
۱۳-۱-۲- نظریه نقش ها مدیران:
یکی از نظریه‌های جدید در مدیریت، نظریه نقش‌های مدیران است. اساس این نظریه آن است که باید با ملاحظه آنچه مدیر انجام می‌دهد، فعالیت‌ها یا نقش‌های وی را معین کرد.(رضائیان،۱۳۷۹: ۷۳). هنری مینتزبرگ یکی از کسانی است که در اواخر دهه ۶۰ میلادی، با بررسی کار پنج تن از بالاترین مقامات اجرایی، یافته‌های نمادین در مورد شغل مدیران را مورد تردید قرار داد. برای نمونه برخلاف دیدگاه‌های حاکم در آن زمان، که مدیران را افرادی اندیشمند و فکور می‌پنداشتند که قبل از تصمیم‌گیری با دقت و بطور سیستماتیک به پردازش اطلاعات می‌پردازند، مینتزبرگ دریافت که مدیران مورد مطالعه او، درگیر فعالیت‌های بسیاری هستند که این فعالیت‌ها متغیر، بدون الگو و کوتاه مدت هستند و مدیران زمان کمی برای اندیشیدن عمیق در اختیار دارند، زیرا مدام با وقفه‌هایی روبرو هستند؛ مثلا زمان نیمی از فعالیت‌ها، به نه دقیقه نمی‌رسید. مینتزبرگ علاوه بر این شناختها و برای تعیین اینکه مدیران بر اساس الگوی مدیر واقعی، چه کارهایی انجام می‌دهند، طرحی طبقه‌بندی‌شده را ارائه می‌دهد؛ که این طرح را معمولا نقش‌های مدیریتی مینتزبرگ می‌نامند. مینتزبرگ نتیجه می‌گیرد که مدیران ده  نقش متفاوت؛ ولی بسیار مربوط به هم را اجرا می‌کنند. این ده نقش را می‌توان تحت سه عنوان اصلی روابط بین افراد، انتقال اطلاعات و تصمیم‌گیری، گروه‌بندی کرد.(اعرابی و رفیعی،۱۳۷۹: ۲۳).
۱۴-۱-۲-پژوهش های انجام شده پیرامون نقش های مدیران:(پژوهش هنری مینتزبرگ):
کلاسیک ها وظایف مدیریت را شامل برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت وهماهنگی، گزارش دهی و بودجه بندی[۲۲] می دانستند.بعدها گروهی از پژوهشگران چنین ادعا کردند که رفتار مدیران منطبق با وظایف کلاسیک ها نیست. از این و برخی از نظریه پردازان معاصر مدیریت بر آن شدند که برای توصیف واقعی فعالیت های مدیران به مطالعه آنچه مدیران در عمل انجام می دهند بپردازند. یکی از برجسته ترین پژوهشگرانی که در این راه به نتایج قابل توجه ای دست یافت هنری مینتزبرگ بود. او در سال ۱۹۷۳ با مشاهده رفتارهای کاری ۵ مدیر ارشد موضوعات قابل تاملی را به محافل علمی و سازمانی عرضه نمود. نتایج پژوهش وی با استقبال فراوان مواجه شد طوریکه برخی از پژوهشگران دیگر در راه وی قدم گذاشتند و به توضیح و تفسیر رفتارها و نقش های مدیران پرداختند. پژوهشگران با هدف های مختلفی چون جهان شمولی تئوری نقش ها، شناسایی مهارت های لازم برای مدیریت، معرفی نقش های جدید برای مدیران، اصلاح نظام های رفتاری مدیران وغیره از روش تحقیق و چارچوب نظری مینتزبرگ بهره جستند و در کشورها و صنایع مختلف به مطالعه پیرامون ماهیت کاری مدیران پرداختند . مینتزبرگ در پژوهش خود با بهره گرفتن از متدلوژی پژوهش مستقیم [۲۳] به توصیف و تفسیر کارهای مدیران پرداخت. روش وی در جمع آوری اطلاعات مشاهده ساخت یافته غیرمشارکتی بود. وی با بهره گرفتن از این روش به جمع آوری اطلاعات پرداخت و سعی کرد تا با تحلیل ژرف نگر نقش های واقعی مدیران را بیان کند. مینتزبرگ نتایج پژوهش خود را در کتابی تحت عنوان ماهیت کار مدیران منتشر کرد. در این کتاب نقطه نظرات مینتزبرگ بطور جامع آورده شده است. بطور کلی نتایج پژوهش وی در این کتاب حول موضوعات زیر عنوان شده است: الف)خصوصیات منحصر به فرد مدیران ب)نقش های مدیران ج) افتضائات کاری مدیران.
۱-۱۴-۱-۲- خصوصیات منحصر به فرد کارهای مدیران:
مینتزبرگ خصوصیات کارهای مدیران را از جنبه های مختلفی مورد بررسی قرار می دهد. این جنبه ها عبارتند از: کمیت و راه و روش کاری مدیران، الگوهای کاری، وسایل ارتباطی و تعاملات سازمانی. با توجه به این ابعاد مینتزبرگ به نتایج متعددی در باب صفات کاری مدیران دست یافت. به زعم مینتزبرگ مهمترین صفات کاری مدیران عبارتست از:اختصار[۲۴]، تنوع[۲۵]، پراکندگی[۲۶]. کارهای مدیران از آن جهت مختصر است که نیمی از فعالیت های کاری آنان کمتر از ۹ دقیقه بطول می انجامد و تنها ۱۰ درصد کارهای مدیران بیش از یک ساعت طول می کشند.مدیران همچنین در طول روز فعالیت های متنوعی را انجام می دهند.این فعالیت ها در قالب جلسات داخل و خارج از برنامه، مکالمات تلفنی، کارهای دفتری، تهیه، تنطیم مراسلات و غیره به انجام می رسند. به عقیده مینتزبرگ این ویژگی با سطح سازمان کاملا در ارتباط است. به این معنا که در سطوح پایین تر سازمان از تنوع کاری افراد کاسته می شود و افراد بیشتر به فعالیت های محدود و معین مشغولند.مدیران اغلب تمایل به انجام فعالیت هایی دارند که بصورت زنده هستند، به این معنا که آنها بیشتر به فعالیت های جاری، خاص، تعریف نشده، و غیر تکراری می پردازند. برخی دیگر از اندیشمندان در تایید این ادعای مینتزبرگ می گویند مدیران زمان کاری ندارند و بیشتر دوست دارند تا برحسب اقتضاء،شرایط، الگوهای رفتاری خود را شکل دهند. این ادعا از جهاتی ثابت می کند که متغیرهای محیط داخلی و خارجی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری الگوهای کاری مدیران دارند.مدیران در تعاملات خود با سایرین از ۵ مکانیزم ارتباطی استفاده می کنند. این مکانیزم ها عبارتند از : مکاتبات، تلفن، جلسات برنامه ریزی نشده، جلسلا برنامه ریزی شده و سرکشی ها وماموریت ها. برخی از این مکانیزم ها موجب برقراری تعاملات رسمی و برخی دیگر موجب تعاملات غیررسمی می شوند. نتایج پژوهش مینتزبرگ نشان می دهد که مدیران تمایل بیشتری به تعاملات شفاهی دارند و بیشتر زمان کاری خود را در تعاملات صرف این گونه روابط می کنند. البته سهم هر یک از این مکانیزم ها با توجه به زمان تخصیص ودفعات تکراردر پژوهش مینتزبرگ مشخص شده است و مخاطبین مدیران اغلب عبارتند از:بالادست ها، عاملین خارجی سازمان و زیردستان. مینتزبرگ در مطالعه خود ماهیت و چگونگی ارتباط هر یک ازاین موارد را از ابعاد مختلف مانند زمان و اهداف، مورد توجه قرار داده است. نتایج نشان می دهد که مدیران بیشتر با زیر دستان خود ارتباط برقرار می کنند.(۶۴ درصد کل تعاملات) و زمان نسبتا زیادی را به این امر اختصاص می دهند(۴۸ درصد زمان کاری). اما از طرفی مدیران زمان به نسبت کمتری را به برقراری ارتباط با بالادست ها اختصاص می دهند(۷ درصد زمان کاری). لازم به ذکر است که اهداف ارتباطی با هریک از گروه ها با هم متفاوت است. برای مثال اغلب اهدافی که در تعامل با بالادست ها دنبال می شود تدوین استراتژی و بطور کلی موضوعات کلان سازمانی است. درخواست برقراری ارتباط از سوی مدیر اغلب با اهداف تبیین استراتژی، مذاکره، ارائه اطلاعات، سرکشی و تقاضا معرفی می شود.نتایج مطالعه مینتزبرگ نشان می دهد که اکثرمراجع درخواست کننده تعامل با مدیران طرف های مقابل هستند، به عبارتی مدیران اکثرا در واکنش به نیاز متقاضیان عکس العمل نشان می دهند.
۲-۱۴-۱-۲- نقش های مدیران:
نقش، مجموعه ای از رفتارهای سازماندهی شده است که خاص یک موقعیت و وضعیت مشخص است .مینتزبرگ بر این عقیده است که فعالیت های مدیریتی بطور کلی به سه دسته تقسیم بندی می شوند. برخی از این فعالیت ها در قالب روابط پرسنلی مدیر توجیه می شوند، برخی دیگر از این فعالیت ها موضوعات اطلاعاتی را محور قرار می دهند، و سیر فعالیت های مدیر مربوط می شوند به فعالیت های تصمیم گیری .از این رومینتزبرگ نقش های مدیران را به سه دسته زیر تقسیم می کند:
۱نقش های ارتباطی[۲۷]:مدیران به علت شغلی که دارند موجد روابط بین افراد و گروه ها می شوند.مجموعه نقش هایی که زیر مجموعه نقش ارتباطی هستند ذیلا توضیح داده می شوند:
نقش تشریفاتی[۲۸]:مدیر به عنوان شخصی که دارای مقام رسمی و ارشد در سازمان است، دارای یک سری وظایف تشریفاتی است. حضور در مراسم رسمی، اجتماعی، و قانونی و حتی دعوت از مدیران سازمان های دیگر از جمله این تشریفات محسوب می شوند. مدیر در واقع یک سازمان است و به سبب مقام و اختیاراتش در سازمان به عنوان یک عضو نمادین فعالیت دارد. وظایف و فعالیت هایی که شکل دهنده نقش تشریفاتی هستند عمدتا تکراری واز لحاظ تصمیم گیری، چندان اهمیتی ندارند. البته انجام این گونه تشریفات برای سهولت فعالیت های دیگر ضروری است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




 

ارتباطات درست

 

 

 

رعایت شان و احترام

 

 

 

سیستم انظباطی

 

 

 

سرعت، دقت و امنیت

 

 

 

شاخص های کمی

 

 

 

رفتار مشتری‌مدارانه فرد

 

 

 

اندازه‌گیری عملکرد فرد

 

 

 

ارزیابی ۳۶۰

 

 

 

مدیریت عملکرد مهم‌ترین و مرکزی‌ترین کارکرد اکثر مدل‌های منابع‌انسانی است. مدیریت عملکرد را می‌توان مجموعه‌ای از اقدامات و اطلاعات تلقی کرد که به منظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به هدفها به شیوه‌ای اقتصادی توام با کارایی و اثربخشی صورت می‌گیرد.
مدیریت عملکرد اصطلاح عامی برای آن دسته از فعالیت‌های سازمانی است که با مدیریت امور و مسئولیت‌های شغلی و رفتاری کارکنان سر و کار دارد. مدیریت عملکرد راهی برای تسهیل برقراری ارتباط و ایجاد تفاهم بین کارکنان و سرپرستان است و به پیدایش محیط مطلوب‌تر کاری و تعهد بیشتر نسبت به کیفیت خدمات منجر می‌شود.
دانلود پایان نامه
یکی از مهم‌ترین فازهای مدیریت عملکرد، ارزیابی عملکرد است. مصاحبه‌شوندگان نیز به اهمیت این کارکرد واقف بوده و تاکید نمودند که با تدوین ساختار مناسب ارزیابی عملکرد واقع گرایانه و قابل اجرا می‌توان تا حد زیادی سایر کارکردهای منابع‌انسانی را سامان دهی کرد.
مفاهیم مرتبط با راهبردها و اقدامات
راهبردها و اقدامات مجموعه برنامه‌های اجرایی و عملی جهت کاربردی نمودن مدل مورد بررسی در این تحقیق یعنی مدل مدیریت منابع‌انسانی مشتری‌مدار می‌باشد.
یکی از افراد مورد مصاحبه در مورد راههکارهای توسعه و کاربرد مدیریت منابع‌انسانی مشتری دار میگوید” جو مشتری ‌مداری شرط لازم است اصلی ترین راهکار این است که تمام دستورالعمل‌ها و ملاحظات از دیدگاه مشتری ‌مداری نوشته شود. منظر مشتری باید غالب شود و تعریف شود. آدم های خاص و نظام مشتری ‌مداری و … مهم تر است و باید ایجاد شود.”
همچنین فرد دیگری میگوید:" عملکرد مدیران مهم است چیزی جز این نیست در مشتری و در سه فاکتور بیشترین وزن هم نیروی‌انسانی دارد. به این دلیل هم از جنس احساس است و با آدم ارتباط برقرار می‌کند. بالاترین مدیر سازمان باید مشتری‌مدار باشد تا مشتری ‌مداری رخ می‌دهد تا زمانی که راس تغیییر نکند مسایل حل نمی‌شود.”
محقق از مجموعه مصاحبه‌های انجام شده با نخبگان صنعت بانکداری موارد زیر را درج نموده‌است.
جدول ۹: کدهای باز مستخرج در مورد راهبردها و اقدامات

 

 

کدهای نهایی

 

کدهای مستخرج

 

کدهای مستخرج

 

 

 

 

 

مشتری به عنوان سند بالادست

 

مشخص بودن شرایط ارتقا
تمدید قراردادمشروط
ایجاد شرایط پیشرفت فردی
ایجاد امنیت شغلی
اثر بخشی آموزش
تعیین شاخص های رضایت فرد
رعایت همه فانکشن های منابع‌انسانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم