از نظر لازاروس، ارزیابی شناختی فرد از معنی یک رویداد (نه از رویداد به تنهایی)، زمینه را برای تجربه هیجان آماده میسازد. شرر (۱۹۹۴، ۱۹۹۷) با لازاروس موافق است که برخی از تجربیات زندگی موجب هیجان میشود در حالی که تجربیات دیگر موجب آن نمیشوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
-دیدگاه دو سیستمی:
طبق دیدگاه باک[۵۶] (۱۹۸۴) پاسخ این سوال که چه چیزی موجب هیجان میشود این است که انسان‌ها دو سیستم همزمان دارند که هیحان را فعال و تنظیم می‌کنند. در دیدگاه دوسیستمی بیان میکند که سیستم اول زیستی است و منشا آن به تاریخ تکامل باستانی گونه بر میگردد اطلاعات حسی به سرعت و خودکار و ناهوشیار توسط ساختارهایی (لیمبیک) پردازش میشوند و بعد از آن اطلاعات حسی به صورت هوشیار و تعبیری و ارزیابی توسط گذرگاههای مغزی پردازش میشود، این دو سیستم هیجان مکمل هم هستند (نه رقیب هم) و برای فعال کردن و تنظیم کردن تجربه هیجان با هم کار میکنند.
آیا میتوانیم هیجان‌های خود را به صورت ارادی کنترل کنیم ؟
باید بگوییم برای پاسخ دادن به این سوال کلی، که برخی هیجان‌ها صرفا برای ما پیش می‌آیند، و بنابراین ما نمی توانیم خودمان را مسئول احساس ها، فیزیولوژی، امیال و رفتارهای متعاقب آن بدانیم(اکمن[۵۷]، ۱۹۹۲)
از احساس هیجان تا عمل
وقتی در مورد روش خاصی تصمیم گیری شد، مدار هیپوکامپ مغز، کرتکس حرکتی را فعال میکند، و این به رفتار منجر میشود پژوهش جدید اضافه میکند که سیستم لیمبیک به عضلاتی که جلوه‌های صورت را کنترل میکنند به واکنش‌های سیستم خودمختار و درون ریز و به سیستم‌های انگیختگی کلی نیز دسترسی مستقیم دارد (جان مارشال ۲۰۰۵، سیدمحمدی ۱۳۹۲).
۲-۳-۲ ابرازگری هیجانی
-مبانی
شامل تغییرات رفتاری همراه هیجان نظیر تغییرات چهره، صدا، ژست‌ها وحرکات بدن است. لبخند زدن، اخم کردن، گریه کردن یا گریز نمونه‌هایی از ابراز هیجان میباشند (گروس[۵۸] وهمکاران، ۲۰۰۰) کینگ و امونز سه بعد اساسی در ابرازگری هیجانی مطرح کرده اند. این سه بعد شامل ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمت است (کینگ وامونز، ۱۹۹۰) در بین حیطه های گوناگون هیجان، سبک های ابراز هیجان نیز از حیطه های مهم تمرکز در آسیب شناسی و روان درمانی است (چان و هورنفر[۵۹]، ۲۰۰۶)
فرش واتر۲۰۰۳، به نقل از زارع وشفیع آبادی (۱۳۸۶) معتقد است که بیان یک هیجان خود به خود و به تنهایی می‌تواند فرد رابه عمق آن هیجان و زیر بنای آن نزدیکتر کند چنان که گویی با بیان هیجان‌های خود به مغز اجازه دسترسی به زیر بنای آن داده می‌شود. ابراز هیجان تاثیر زیادی بر روابط بین فردی دارد (کندی مور و واتسون ۲۰۰۱، به نقل از میرصالح و همکاران).
از مولفه‌های ابرازگری هیجانی ، هیجان مثبت و همچنین هیجان منفی میباشد(فریدریکسون[۶۰] و لوینسون[۶۱]، ۱۹۹۹) و فریدریکسون و جوینر[۶۲] (۲۰۰۲) نشان دادند که فیلم دارای هیجان مثبت سریع تر از فیلم غمناک یا خنثی، آزمودنی‌ها را به سطوح خط پایه قلبی – عروقی برمی گرداند. بنابراین القای هیجان مثبت روش خوبی برای کاهش اثرات فیزیولوژیکی هیجان منفی قبلی است.
همچنین افراد دارای هیجانات مثبت برای کنارآمدن با مشکلات راه حل پیدا می‌کنند و بیش
از افراد دارای هیجانات منفی خود را عقب می‌کشند ودقیق تر به مشکل نگاه می‌کنند(به نقل از بهرامی و همکاران، ۱۳۸۶). بسیاری محققین هیجان خواهی را صفتی که ویژگی آن جستجوی هیجانها و صورت تجربه های متنوع، تازه، پیچیده و شدید و میل اقدام به خطرهای جسمانی، اجتماعی، قانونی و مالی به خاطر خود این تجربه‌ها میباشد تعریف میکنند(اسچوتز و سیدنی[۶۳]، ۲۰۰۹ ) از طرفی پژوهشگران معتقدند توانمند بودن افراد از نظر هیجانی، روبه روشدن آنها را با چالشهای زندگی آسان میکند (کینگ[۶۴]، ۱۹۹۰).
همچنین، به اعتقاد برخی از محققین ابراز آشکار هیجانات توسط افراد، اطلاعاتی را به دیگران میدهد و
پاسخهایی را از آنان فرا میخواند و این امر روابط اجتماعی افراد را طوری شکل میدهد که به طور مستقیم روی سلامت فردی، رضایت از تعامل و سازگاری با رویدادهای آسیبزا و تهدیدکننده چون مصرف مواد مخدر تأثیر میگذارد. ( بونانو و کلتنر،۱۹۹۷) همچنین محققین نشان داده‌اند از میان اختلالات روانپزشکی ناگویی خلقی، جزء اختلالاتی است که در ارتباط با اختلال سوء مصرف مواد توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. افراد با درماندگی عاطفی و هیجانی بیشتر، تمایل بیشتری به مصرف مواد مخدر و الکل دارندکه در پیشینه پژوهش به آن‌ها اشاره خواهد شد.
۲-۳-۳ کنترل هیجانی-مبانی(تعریف، عوامل موثر برآن)
کنترل هیجانی و ابرازگری هیجانی، دو سبک از سبک های ابراز هیجان هستند. کنترل هیجانی گرایش به بازداری در ابراز پاسخهای هیجانی است که به اشکال بازداری هیجانی (یا تمایل به بازداری و سرکوب هیجان تجربه شده)، نشخوار (یا تکرار ذهنی رویدادهای هیجانی ناراحت کننده)، کنترل پرخاشگری و کنترل خوش خیم (کنترل تکانه‌های آشفته کننده در طی انجام کار) می­باشد(راجر و نجاریان، ۱۹۸۹).کنترل، موضوعی است که اغلب در گفتگوها و تعامل‌های روزمره با دیگران مطرح میشود، افرادی که دارای میل زیاد به کنترل هستند گرایش دارند هر وقت که بخواهند به گفتگوها خاتمه دهند و معمولا این کار را بعد از اینکه حرف خودشان را زده باشند یا بعد از اینکه طرف مقابل را به درستی نقطه نظر خودشان قانع کرده باشند، انجام میدهند (یعنی بعد از برقرار کردن کنترل) (برگر[۶۵] ۱۹۹۰، برگر ۱۹۹۲).
پژوهشگران کنترل هیجان را راهبردهای مورد استفاده در کاهش، افزایش، سرکوب و یا ابقای هیجان میدانند و معتقدند کنترل هیجانی از ویژگی‌های فطری و ذاتی بشر است. در واقع هیجانات و کنترل هیجان از ارزیابی‌های مرتبط با اهداف، استانداردها، و ادراکات فرد ناشی میشود و این ارزیابی‌ها در طی تبادلات فردی – محیطی که فرد با جهان بیرونی برقرار میکند شکل می‌گیرند (اسچاتز[۶۶] و همکاران، ۲۰۰۶).
روتنبرگ و گراس[۶۷] مطرح کردندکه تنظیم هیجانی فرآیندی است که از طریق آن افراد هیجان‌های خود را به صورت هوشیار و ناهوشیار تعدیل میکنند تا به طور مناسب به تقاضاهای محیطی متنوع پاسخ دهند (روتنبرگ و گراس، ۲۰۰۴)
به اعتقاد گلمن (۱۹۹۵) افرادی که درماندگی عاطفی و هیجانی بیشتری دارند، آگاهی چندانی از عواطف خود ندارند و در نتیجه با این احساس که هیچ کنترلی بر زندگی احساسی خود ندارند هیچ گونه تلاشی به عمل نمی آورند. یکی از مولفه‌های کنترل هیجانی نشخوار ومرور ذهنی میباشد، بسیاری از مردم معتقدند زمانی که افسرده می‌شوند باید تلاش کنند تا بر درونشان متمرکز شوند، زیرا فکر می‌کنند چنین ارزیابی و تمرکزی به آنان بینش می‌دهد تا بتوانند راه حلی را برای مشکل شان بیابند. بنابراین دچار نشخوار فکری[۶۸] شده که خود منجر به تداوم افسردگی می‌گردد. شواهد نشان می‌دهدکه نشخوار فکری پیامدهای آسیب زای زیادی به دنبال دارد، از جمله : حل مسئله ضعیف، انگیزه پایین، بازداری از رفتارهای مؤثر، و تمرکز و شناخت به هم ریخته را باعث میشود(نولن، ۱۹۹۳، به نقل از بهرامی وهمکاران، ۱۳۸۶) به اعتقاد کینگ وهمکارش یک ساختار مرتبط با هیجان، کنترل هیجانی یا گستره‌ای است که یک فرد معمولاً راهبردهای گوناگونی را برای کنترل وقوع طبیعی واکنشهای هیجانی به کار میگیرد(کینگ وامونز، ۱۹۹۰) وکمپاس و همکارش سه ساختار مهار[۶۹]، محدودیت[۷۰] و سرکوبی[۷۱] را به عنوان اشکال کنترل رفتاری مطرح کرده اند.
کنترل هیجان با ادراک صحیح هیجانی یعنی همان خودآگاهی هیجانی شروع میشود زمانی که شخص ادراک هیجانی مناسبی داشته باشد و بتواند به صورت سریع و دقیق تغییرات خلقی و هیجانی محیط خود را شناسایی کند گستره‌ای اطلاعات را در جهت کنترل و مقابله با احساسات به دست می‌آورد. کنترل هیجانی به شخص اجازه میدهد تا در مقابل محرکات محیطی بهتر فکر و عمل کند
(جنا آبادی، ۱۳۸۸) پژوهشگران کنترل هیجان را راهبردهای مورد استفاده در کاهش، افزایش، سرکوب و یا ابقای هیجان میدانند و معتقدند کنترل هیجانی از ویژگی‌های فطری و ذاتی بشر است. در واقع هیجانات و کنترل هیجان از ارزیابی‌های مرتبط با اهداف، استانداردها، و ادراکات فرد ناشی میشود و این ارزیابی‌ها در طی تبادلات فردی –محیطی که فرد با جهان بیرونی برقرار میکند شکل می‌گیرند (اسچاتزوهمکاران، ۲۰۰۶) افراد توانمند ازنظر کنترل هیجانی، احساسهای خود را تشخیص میدهند، مفاهیم ضمنی آن را درک میکنند و به گونه مؤثرتری حالتهای هیجانی خود را برای دیگران ابراز میدارند (گلمن ۲۰۰۴). تحقیقات نشان میدهد که بواسطه تنظیم هیجانی وکنترل آن افراد قادر به درک پیامدهای رفتاری خود، خانواده و گروه های همسالان خواهند بود (پارکس و همکاران، ۲۰۰۷).
همانطورکه محققین نشان داده‌اند که موقعیتهای هیجانی میتواند به عنوان یک فاکتور مهم با عوامل بیرونی مثل افراد، مکانها و موقعیتهای مختلف با اعتیاد همراه باشد (میشل[۷۲] و همکاران، ۲۰۰۷) .
۲-۴ سیستم مغزی رفتاری
مغز علی رغم ظاهر نه چندان مهم خود پیچیده ترین عنصر در جهان میباشد به راستی در نگاه اول بسیار دشوار است بپذیریم مسئول کنترل و هماهنگی همه اعمال ما چنین چیزی میباشد مغز در برگیرنده ذهن ماست که حافظه، هیجان، فکر وآرزو، ناامیدی و… را داراست (سعدلو پاریزی، ۱۳۸۵) با نگاهی به تحقیقات گسترده نشان میدهد که در چند دهه اخیر تحقیقات گسترده‌ای در زمینه روانشناسی شامل تلاش‌های گسترده‌ای در ارتباط و نقش مبنای زیست شناختی و مغز در سلامت روان انسان و از جمله اعتیاد بوده است، و اگرچه پژوهش اندکی یافت شد که نشان از رابطه اعتیاد به اینترنت و سیستم فعالساز رفتاری داشت. ولی پژوهش‌هایی از جمله پژوهش (ویلسون و ایوانز،۲۰۰۲) نشان داد که بزهکاران به نحوی رفتارمیکنند که حساسیت فزاینده آنها به نشانه‌های پاداش، منجر به کاهش توجه به نشانه‌های تنبیه می‌شود، مشخصه‌ای که غلبه پاداش نامیده میشود و از آنجا که سیستم فعالساز رفتاری به محرک‌هایی نظیر پاداش و سیستم بازداری رفتاری به محرک‌های همچون عدم پاداش و تنبیه حساس است می‌توان گفت ؛ نقش سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازدارنده رفتاری، بر ایجاد گرایش دختران فراری به سمت تغییرات تقویتی مثبت هم چون، هیجان طلبی در اعمال بزهکارانه ومانند اعتیاد مورد توجه قرار میگیرد. (کامرانی فکور و رسول زاده،۱۳۹۳)
همچنین در پژوهش فرانکن همکاران (۲۰۰۶) سطوح سیستم فعالساز رفتاری که شرایط آسیب شناسی روانی را از طریق درگیری بیمار گونه در رفتارهای گرایشی همچون مصرف مواد یا الکل، مهیا میکند و به صورت کلینیکی مراجعه کرده بودند با نمرات گروه کنترل (افراد سالم ) مورد مقایسه قرار گرفت نتایج نشان داد گروهی که اعتیاد داشتند نمره بالاتری را در سیستم فعالساز رفتاری دریافت کردند (به نقل از باباپور و همکاران، ۱۳۹۰)
با توجه به مطالب گفته شده به تعریفی از سیستم‌های مغزی رفتاری می‌پردازیم:
۲-۴-۱ تعریف سیستم‌های مغزی / رفتاری
سیستم فعالساز رفتاری به عنوان سیستم گرایشی زیربنای رفتار نزدیکی است که در پاسخ به نشانه های شرطی و غیرشرطی پاداش فعال می‌شود (کارر[۷۳]،۲۰۰۴، به نقل از کارسازی و همکاران، ۱۳۹۳) این سیستم شامل سه مؤلفه: پاسخ دهی به پاداش[۷۴]، سائق[۷۵] و، جستجوی سرگرمی[۷۶] است. پاسخ دهی به پاداش مرتبط با پاسخ مثبت به رخداد و یا انتظارپاداش است. مؤلفه سائق مرتبط با پیگیری پایدار محرک های لذت بخش و در نهایت مؤلفه جستجوی سرگرمی مرتبط با جستجوی هیجان و میل به رویارویی با رویداد های جدید است (اسکیرز و سانفی[۷۷]، ۲۰۰۶) سیستم فعالساز رفتاری فرد را در جهت نوعی مقابله وتلاش دررفع موانع وجستجوی اهداف خوشایند نیز سوق میدهد. (تجریشی و بافقی، ۱۳۸۶)مؤلفه “فعال ساز رفتاری؛ گرایش به پول، اعتیاد به مواد، شریک جنسی متعدد و رویداد‌های اجتماعی لذت بخش را میسنجد(بک[۷۸] و دیگران، ۲۰۰۹). حساسیت سیستم فعال ساز رفتاری نشان دهنده تکانشگری و زود انگیختگی[۷۹] فرد می‌باشد (آمودیو[۸۰] و دیگران، ۲۰۰۷).
سیستم فعالساز رفتاری سامانه انگیزشی- اشتیاقی[۸۱] مغز قلمداد شده، نقش آن برانگیختن رفتار تمایلی و گرایشی در پاسخ به محرکهای اشتیاقی شرطی و غیرشرطی است(کر، ۲۰۰۴) پایه عصب روانشناختی
این سامانه دربرگیرنده مسیر مزولیمبیک به هسته (VTA) دوپامین[۸۲] است که از منطقه تگمنتال بطنی[۸۳] آکومبنس[۸۴] جسم مخطط[۸۵] و در نهایت به قشر پیش پیشانی[۸۶] گسترده است این مسیر به مسیر پاداش[۸۷] معروف است (گری، ۱۹۹۳).
سیستم فعال ساز رفتاری از لحاظ ساختاری شامل چندین مسیر دوپامینرژیک و مدارهای کورتیکو استریاتو- پالیدو تالامیک[۸۸] است. پایه‌های نوروآناتومی این سیستم کورتکس پیشانی، بادامه و عق ده‌های پایه میباشد و توسط محرک‌های خوشایند مرتبط با پاداش یا حذف تنبیه فعال میشود(برنر وهمکاران، ۲۰۰۵). در نهایت احساسات مثبتی چون خوش بینی و شادی را به دنبال خواهد داشت اما فعالیت افراطی این سیستم با برخی اختلالات تکانشی در ارتباط است(گبل[۸۹] وهمکاران، ۲۰۰۰).
سیستم بازداری رفتاری به محرک‌های شرطی تنبیه و فقدان پاداش ومحرک‌های ترس آور ذاتی پاسخ می‌دهد و فعالیت زیاد آن موجب فراخوانی حالت اضطراب، افزایش آمادگی برای عمل، بازداری رفتار جاری، افزایش توجه و برپایی می‌گردد و دو مؤلفه رفتاری آن اجتناب فعل پذیر[۹۰] و خاموشی[۹۱] است (آمودیو و دیگران، ۲۰۰۷).
سیستم بازداری رفتاری موجب بازداری یا اختلال در رفتار جاری فرد میشود و در مواجهه با اهداف متعارض(گرایشی- اجتنابی) فعال و منجر به بروز رفتارهای اجتنابی و پاسخهای رفتاری، شناختی و زیستی اضطراب میگردد (گری و مکناوتون[۹۲]، ۲۰۰۰).
سیستم بازداری رفتاری به محرک‌های شرطی تنبیه و فقدان پاداش ومحرک‌های ترس آور ذاتی پاسخ می‌دهد و فعالیت زیاد آن موجب فراخوانی حالت اضطراب، افزایش آمادگی برای عمل، افزایش توجه و برپایی می‌گردد (آمودیو و دیگران، ۲۰۰۷) این سیستم نقش تصمیم گیرنده را در شرایطی که عموما با اهداف متعارض رو به رو هستیم، برعهده دارد (بین سیستم فعالساز گرایشی و جنگ و گریز اجتنابی) (بک و دیگران، ۲۰۰۹)
باتوجه به تعاریفی که گفته شد و وهمچنین نتایج پژوهش (کوچونگ[۹۳] و همکاران، ۲۰۱۴) نشان داد که گرفتن نمره سیستم فعالساز رفتاری با خطر ابتلا به اعتیاد به اینترنت همبستگی داشت و همچنین مطالعه (عبدی همکاران ،۱۳۹۰) ،که نتایج پژوهش در این رابطه نشانگر بالا بودن سطح فعالیت سیستم فعالساز رفتاری پیرو آن برافراشتگی بالاتر در بعد شخصیتی سایق درافراد سیگاری نسبت به افراد سالم بود در قسمت پیشینه پژوهشی به بیان پیشینه‌های داخلی و خارجی در این رابطه می‌پردازیم:
ب )پیشینه پژوهشی
پژوهش‌های داخل کشور
باتوجه به هدف پژوهش که در رابطه با ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و سیستم­های مغزی/ رفتاری با نشانگان اعتیاد به اینترنت میباشد به بررسی پیشینه پژوهش‌های که در داخل کشور در این رابطه انجام شده است می‌پردازیم.
در مطالعه دادی پور و همکارن (۱۳۹۳ )که در بررسی اینترنت و عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان انجام شده بود حاکی از آن بود که دلایل استفاده از اینترنت توسط کاربران به ترتیب دانلود عکس و فیلم های روز دنیا، دسترسی به مقالات و پژوهش، چک کردن صندوق پستی شخصی )ایمیل( ، چت کردن و دریافت آخرین اخبار علمی، سیاسی، و اقتصادی جهان بود. هم چنین بیشترین استفاده از اینترنت در کاربران عادی بحث های علمی و در کاربران معتاد به اینترنت چت کردن و چک کردن پست الکترونیک و دیدن عکس و فیلم های روز دنیا بود به نظر می رسد هر چه از کاربر عادی به کاربر معتاد پیش می رویم از استفاده های علمی کاسته و بر میزان استفاده از اینترنت در بحث و گفتگو و دانلود عکس و فیلم افزوده می شود.
خواجه موگهی وعلاسوند (۱۳۸۹ )، در پژوهشی با عنوان بررسی متغیرهای شخصیتی پیش بینی کننده اعتیاد به اینترنت در میان کاربران اینترنت حاضر به همکاری کافی نتهای شهر اهواز و مراکز آموزش کامپیوتر ، دریافتند که ۸۶ درصد از کاربران مورد مطالعه، اعتیاد به اینترنت دارند، در کل، به نظر میآید صفتهای شخصیتی افراد، پیش بینی کننده آسیب پذیری در برابر اعتیاد به اینترنت میباشد.
بسیاری از مطالعات به تاثیر هیجانات وسبک‌های ابراز هیجان در اعتیاد گزارش داده‌اند از جمله( جدیدی و بهاری،۱۳۸۷)گزارش دادند که افراد وابسته به مواد روانگردان و وابسته به اینرنت اغلب دارای مشکلات و تعارضات هیجانی و درونی ، ناتوانی در کنترل هیجانات گوناگون (به ویژه هیجانات منفی ) تکانه‌های برون ریزی، مشکل در ابراز وجود، عزت نفس پایین، احساس بی کفایتی، ضعف روانی واخلاقی و خود محوری، مهارت‌های مقابله‌ای پایین جهت چالش وحل مشکلات، عدم انطباق با موقعیت‌های زندگی و غفلت از موضوعات عملی وارتباط با مردم، استفاده از تخیل در کارها و منزوی و کناره گیر هستند (جدیدی و بهاری، ۱۳۸۷)
همچنین نتایج حاصل از پژوهش تمنایی فر و همکاران (۱۳۹۱) نشان داد که بین روان رنجورخویی و اعتیاد به اینترنت و همچنین بین برونگرایی با اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. این یافته‌ها با یافته­های پژوهشهای هاردی وییتی (۲۰۰۷)، گامبور و اس (۲۰۰۸) همخوانی دارد.
بر اساس یافته های پژوهش خدایی و همکاران (۱۳۹۰) ، در بررسی نمره کل هوش هیجانی نتایج حاکی از آن بود که افرادی که در رفتارهای مصرف مواد درگیر شده اند، هوش هیجانی پایین تری دارند، به این معنی که این افراد در توجه به اطلاعات هیجانی، ادراک صحیح آنها،پردازش درست و مدیریت مطلوب هیجانها در بطن روابط بین فردی با دشواریهایی مواجه هستند. این دشواریها باعث میشود که فرد در رویارویی با موقعیتهای تنیدگی زای زندگی، توانایی تحلیل، تصمیم گیری و انتخاب رفتار صحیح را از دست داده و به سوی رفتارهای سازش نایافته کشیده شود. در این مفهوم میتوان سوء مصرف مواد را به عنوان یک مکانیزم دفاعی ناپخته قلمداد نمود که افراد با هوش هیجانی پایین در مواجهه با موقعیتهای مشکل به آنها متوسل میشوند.
بنظر می رسد که افراد دارای هیجان خواهی بالا، از طریق رفتار بی بند و بارانه سهل انگارانه) که شامل فعالیت های خطرناک ، شیوه غیرمتعارف زندگی ) ، و عدم پذیرش یکنواختی می باشند،و بر روی نیاز برای تجارب جدید و متنوع تمرکز می کنند. بازداری زدائی میل به رهاکردن خود از قید و بندهای اجتماعی به خاطر لذت جویی است و استفاده مداوم از جهان مجازی امکان فرار از حدود اجتماعی را بدون سرزنش اطرافیان و یا تنبیه قانون فراهم می سازد.(خانجانی و اکبری ،۱۳۹۱)
از آنجا که یکی از اهداف این پژوهش بررسی رابطه کنترل هیجانی و نشانگان اینترنت میباشد و از آنجا که ملاک‌های اعتیاد به اینترنت همپوشی بسیاری با اعتیاد دارد به پژوهشی مبنی بر این ارتباط اشاره میشود: حیدری و همکاران (۱۳۹۲) دریافتند که مؤلفه های کنترل هیجانی از جمله بازداری هیجانی، کنترل پرخاشگری و نشخوار ذهنی با تابآوری در برابر مصرف مواد مخدر رابطه معنادار دارد. به این معنی که بازداری هیجانی، کنترل پرخاشگری و نشخوار ذهنی بالاتر در دانش آموزان پسر دبیرستانی با تابآوری پایینتر در برابر مصرف مواد مخدر همراه است. در پژوهش دیگری در این همین موردبه تاثیر کنترل خود به دلیل اینکه به کودکان و نوجوانان اجازه می‌دهد تا رفتارشان را در غیاب حمایت و نظارت بزرگسالان اداره کنند، بسیار مؤثر است و به آنها می‌آموزد تا نسبت به رفتارشان احساس مسئولیت کنند و در نتیجه این حس مسئولیت سبب می‌شود تا از لحاظ روانی نیز بهبود یابند، اشاره شده است (نریمانی، ۱۳۹۱).
پژوهشگران(شیخی، ۲۰۱۴) دریافتند که استفاده افراطی از اینترنت باعث ایجاد اختلال تحلیل خاکستری مغز خواهد شد اختلالی که روز به روز در حال افزایش است و باعث کاهش توانایی کاربران در جلوگیری از بروز احساسات و همچنین ناهنجاری‌های رفتاری میشود(شادور و پاشا، ۱۳۹۴) که همانطور که مشاهده میشود میتواند در کنترل هیجانات تاثیر گذار باشد.
همچنین در پژوهش غفاری و احدی (۱۳۸۶) نتایج نشان داد که با افزایش خودآگاهی هیجانی و مهار تکانه، و به تبع آن هوش هیجانی کلی، میزان کاربری اجباری اینترنت و کناره گیری اجتماعی در کاربرانی که مور آموزش قرار گرفته بودند، به طور معناداری کاهش پیدا کرد.
بررسی نتایج پژوهش حسنی ویزدی (۱۳۹۴) ، نشان داد که سبکهای مختلف ابراز هیجان با پیامدهای مرتبط با سلامت جسمانی و روانشناختی در ارتباط میباشند. به عنوان مثال بازداری هیجانیِ تجارب آسیب زا موجب تنیدگی در بدن و افزایش فعالیت تنی، ضربان قلب، هدایت الکتریکی پوست دستگاه قلبی- عروقی و دستگاه تنفسی میشود.(به نقل از حسنی و یزدی،۱۳۹۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...