راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع اثربخشی آموزش نرمافزار انبک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان- فایل ۲۴ |
۴۸/۰
با توجه به جدول (۴-۳) تفاوت میانگین پیشآزمون با پسآزمون توانایی خواندن در گروه آزمایش (۷۸/۴-) با آماره t (90/3-) در سطح ۰۱/۰ معنیدار میباشد. با توجه به منفی بودن آماره t میتوان گفت که میانگین توانایی خواندن گروه آزمایش از پیشآزمون به پسآزمون افزایش یافته است. تفاوت میانگین گروه کنترل (۰۴/۱) با آماره t (74/0) معنیدار نیست؛ بنابراین با توجه به این یافتهها بخشی از فرضیه سوم تایید میشود و میتوان گفت که آموزش نرمافزار انبک بر توانایی خواندن کلی کودکان نارساخوان موثر است.
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
پیشدرآمد
پس از جمع آوری دادهها و تجزیه و تحلیل آن در فصل چهارم، در این فصل بحث و نتیجهگیری درباره یافتههای به دست آمده، مقایسه نتایج با دیگر تحقیقات انجام شده، تفسیر و تبیین نتایج، بیان محدودیتهای پژوهش حاضر و ارائه پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده و همچنین پیشنهادهایی برای استفاده از نتایج به دست آمده ارائه شده است.
بحث و نتیجهگیری
نارساخوانی ترکیبی از ناتوانیها و مشکلاتی است که فرایند یادگیری را در یک یا چند زمینه از جمله خواندن، نوشتن و هجیکردن تحت تاثیر قرار میدهد و میتوان گفت که به طور واضحی در میان ناتواناییهای یادگیری شیوع بیشتری دارد (باعزت، ۱۳۸۷). با توجه به تعریف ناتواناییهای یادگیری، اختلال در زمینه شناختی، پردازش اطلاعات و فکر کردن از ویژگیهای عام کودکان ناتوان در یادگیری است. این ناتواناییهای شناختی شامل اختلال در توجه، حافظه و تفکر راهبردی است (افروز، ۱۳۸۵). تحقیقات انجام شده (هالاهان و کافمن، ۱۹۸۵) نشان میدهند که کودکان ناتوان در یادگیری با اختلال جدی در حافظه مواجه هستند و علت اصلی اختلال حافظه در کودکان ناتوان در یادگیری به ناتوانی آنان در چگونگی به خاطر سپردن اطلاعات است. بسیاری از این دانش آموزان به دلیل ضعف در جریان تفکر راهبردی و عدم استفاده مطلوب از شیوه بازخوانی، یادآوری و تعمیم ذهنی (برای مرور، باز شناسی و تعمیم اطلاعات دریافتی) یادگیرندههای منفعل هستند (افروز، ۱۳۸۵).
به طور تقریبی هر بعد از زندگی انسان به حافظه بستگی دارد. افرادی که نمیتوانند اطلاعات را رمزگذاری، ذخیره و یا رمزگردانی کنند برای بقای زندگی خود باید به سایرین متکی باشند. به این دلیل که یادگیری به حافظه بستگی دارد و هر گونه نقصان و کاستی در هر بخش و بعد از حافظه میتواند کودکان و نوجوانان را از اکتساب ضروری مهارتها و دانش برای موفقیت در زندگی پیشگیری کند. همچنان که انبوهی از تحقیقات بیان کردهاند واضح است که مشکل در حافظه، موجب مشکل در یادگیری میشود (دهن، ۲۰۰۸). در مطالعه کارکردهای شناختی انسان در طی ۳۵ سال اخیر، ﺣﺎﻓﻈﻪ فعال یکی از با نفوذترین سازهها میباشد، به طوری که حافظه فعال به عنوان یکی از عوامل مهم در امر یادگیری اﺳﺖ (ماسورا، ۲۰۰۶). فعال بودن حافظه به ابعاد متعددی از یادگیری تحصیلی، به ویژه ظرفیت محدود ناشی از آن، مربوط میگردد. هر چند تفاوتهای فردی وجود دارد اما به طور کل ظرفیت حافظه فعال به طور کامل، کم استفاده است، حتی در افرادی که حافظه فعال نرمال دارند (کوان، ۲۰۰۱)؛ لذا همیشه بر ظرفیت محدود حافظه فعال در نگهداشتن اطلاعات تاکید میگردد. در حالی که به صورت همزمان اطلاعات مشابه یا اطلاعات دیگری را نیز پردازش میکند (سوانسون،۲۰۰۰)، چرا که حافظه فعال نقش اساسی را در کارکرد شناختی و یادگیری بازی میکند، یادگیری موفقیتآمیز به صورت عمده یک کارکرد از حافظه فعال افراد است (به نقل از دهن، ۲۰۰۸). مشکلات در حافظه کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری به دلیل عدم استفاده آنها از راهبردهای مختلف است؛ برای مثال افراد عادی به هنگام شنیدن فهرستی از کلمات جهت به خاطرسپاری، نامها را پیش خود تکرار میکنند و یا آنها را مقولهبندی میکنند ولی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری احتمالا از این راهبردها به طور خود به خودی استفاده نمیکنند؛ بنابراین باید این راهبردها را با بهره گرفتن از روشهای مختلف آموزش ببینند که نتایج تحقیقات مختلف حاکی از بهبود عملکرد تحصیلی آنها با آموزش این راهبردها است (حسینخانزاده، ۱۳۹۲). در واقع بیشتر از آنچه که به نظر میرسد حافظه فعال در زندگی ما تاثیر گذار است و برای پی بردن به اهمیت آن کافی است به زندگی روزمره افراد توجه نمود که مستلزم یادآوری و نقش حافظه میباشند. اگر چه تحقیقاتی در ارتباط با نقش حافظه فعال در اختلالات یادگیری و یا مقایسه حافظه فعال کودکان ناتوان یادگیری با کودکان عادی انجام شده، اما به حافظه فعال به عنوان یک مداخله درمانی و یا مکمل در امور آموزشی کمتر توجه شده است. بدین ترتیب و با توجه به آن چه گفته شد پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش نرمافزار انبک بر حافظه فعال کودکان نارساخوان صورت گرفته است و نتایج به دست آمده به شرح زیر است:
فرضیه اول: آموزش نرمافزار انبک بر بهبود حافظه فعال کودکان نارساخوان موثر است.
برای بررسی این فرضیه ابتدا از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه حاکی از تفاوت گروه آزمایش و کنترل در حافظه فعال (۸۳/۴۷) در سطح ۰۰۱/۰ بوده است؛ بنابراین میتوان گفت که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ حافظه فعال در پسآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد؛ همچنین نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که در دو مولفه پردازش و اندوزش بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین میتوان گفت که آموزش نرمافزار انبک توانسته است حافظه فعال (هر دو مولفه پردازش و اندوزش) دانش آموزان نارساخوان را افزایش دهد. در ارتباط با اثربخشی آموزش نرمافزار انبک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان پژوهشی با این عنوان یافت نشد. اما در رابطه با نقش و اهمیت حافظه فعال در عملکرد افراد ناتوان یادگیری و نیز اثربخشی نرمافزار انبک بر بهبود حافظه پژوهشهایی موجود است که نتایج آنها مرور میگردد.
دارن و همکاران (۲۰۱۳) در پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر آموزش حافظه فعال بر بهبود کلی کودکانی با حافظه فعال پایین، نتیجهگیری کرد کودکانی که آموزش تطبیقی را به اتمام رساندند پیشرفتهای قابل توجهی در آزمون حافظه کوتاهمدت فضایی-دیداری و حافظه فعال دیداری-فضایی و کلامی داشتند نسبت به کودکانی که آموزش غیرتطبیقی را تمام کرده یا هیچ مداخلههای دریافت نکرده بودند. شکوهی یکتا و همکاران (۲۰۱۳) نیز در پژوهشی به بررسی آموزش حافظه فعال دیداری-فضایی بر اساس علوم عصبشناختی و تاثیر آن بر توجه کودکان نارساخوان پرداختند و نتایج حاکی از آن بود که آموزش حافظه فعال دیداری فضایی گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل غنیتر ساخته و همچنین تاثیری انتقالی در تکالیف اجرایی توجه همچون توجه صرف، هشیاری بصری و سرعت بصری دیده شد که بعد از آموزش بهبود یافتهاند. ملبی و هولم (۲۰۱۳) در پژوهشی تاثیر آموزش حافظه فعال را به عنوان ابزاری برای پیشرفت توانایی شناختی و دستاوردی مدرسهای بر اختلال نارسایی توجه/فزونکنشی و دانش آموزانی با دیگر مشکلات شناختی همچون ناتوانی خواندن مورد بررسی قرار دادند. این برنامه آموزشی بهبود کوتاهمدت و قابل اعتمادی در هر دو نوع حافظه کلامی و غیرکلامی فعال نشان داد.
آقابابایی و عابدی (۱۳۸۹) در پژوهشی اثربخشی آموزش حافظه فعال بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی را مورد بررسی قرار دادند و نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حافظه فعال میتواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی را بهبود بخشد. یانلو و همکاران (۲۰۱۳) در پژوهشی به کودکان نارساخوان آموزش حافظه فعال شامل حافظه دیداری فضایی، حافظه کلامی و تکالیف اجرایی مرکزی ارائه دادند؛ نتایج نشان دادند که آموزش حافظه فعال به طور چشمگیری عملکرد تکالیف حافظه فعال آموزش ندیده (از جمله دیداری فضایی، حوزه کلامی و اجرایی مرکزی) را در کودکان نارساخوان افزایش میدهد؛ مهمتر از آن تکالیف قافیهای دیداری و تسلط بر خواندن به نحو قابل ملاحظهای با آموزش بهبود یافت. اسپیرونلی و همکاران (۲۰۰۸) در مطالعهای با تصویربرداری از مغز نارساخوانان در هنگام خواندن، نقایصی را در حافظه فعال کلامی و بدعملکردیهایی در لوب پیشانی-گیجگاهی و پیشانی-آهیانهای نشان دادند. پژوهش گتروکل و لامنت (۲۰۰۶) نشان داد که حافظه فعال با یادگیری و پیشرفت تحصیلی رابطه دارد و ضعف حافظه میتواند در ایجاد مشکلات یادگیری موثر باشد و این کودکان دارای مشکلات معنادار در حافظه فعال هستند.
ﺳﻮاﻧﺴﻮن و ژرمن (۲۰۰۶) ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻛﻮدﻛﺎن ﻋﺎدی در ﺳﻨﺠﺶﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺴﺎیل ﻛﻼﻣﻲ (ﺳﺮﻋﺖ، ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻛﻼﻣﻲ، ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻛﺎری دﻳﺪاری-ﻓﻀﺎﻳﻲ و ﺣﺎﻓﻈﻪ درازﻣﺪت) ﺑﻬﺘﺮ از ﻛﻮدﻛﺎن دﭼﺎر ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮی رﻳﺎﺿﻲ و ﺧﻮاﻧﺪن و ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻫﺮ دو ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ (ﻳﺎدﮔﻴﺮی رﻳﺎﺿﻲ و ﺧﻮاﻧﺪن) میباشد. ﻣﻚ ﻧﺎﻣﺎرا و واﻧﮓ (۲۰۰۳) در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪای ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان دﭼﺎر ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮی در ﻫﺮ دو ﺗﻜﻠﻴﻒ (ﻳﺎدآوری ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﻳﺎدآوری روزﻣﺮه) ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺿﻌﻴﻔﻲ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ داﻧﺶآﻣﻮزان ﻋﺎدی داﺷﺘﻨﺪ. کاتیاون کارولی و همکارانش (۲۰۰۳) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که نارساخوانی با نوع خاصی از استعداد دیداری-فضایی در ارتباط است که توانایی پردازش اطلاعات دیداری-فضایی کلی را در مقایسه با اطلاعات جزیی غنیتر میکند. ﻛﻴﺒﻲ، ﻣﺎرﻛﺲ، ﻣﻮرﮔﺎن و ﻻﻧﮓ (۲۰۰۴) از ﺑﺮرﺳﻲ ارﺗﺒﺎط ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﻲ ﺧﻮاﻧﺪن و ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻛﺎری درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻮدﻛﺎن دﭼﺎر ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﻲ ﺧﻮاﻧﺪن، اﺧﺘﻼل آﺷﻜﺎری در ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻛﺎری دارﻧﺪ. در مطالعهای جفری بیندر و رابرت نوبی (۲۰۰۴) عملکرد مغزی افراد نارساخوان و FMRI از روش عادی را در زمان انجام فعالیتهای زبانی با هم مقایسه کردند؛ نتایج بیانگر این بود که در افراد نارساخوان محل پردازش این فعالیتها مکانی غیر از مکان پردازش آنها در افراد عادی است. بال و اسکریرف (۲۰۰۱) نشان دادهاند که کودکانی که ریاضیات آنها ضعیف است، در کارکردهای اجرایی از جمله بازداری پاسخ و حفظ اطلاعات در حافظه فعال دچار مشکلات زیادی هستند.
با نگاهی به تحقیقات گذشته اگر چه تحقیقهای مرتبط با اثربخشی آموزش حافظه فعال بر بهبود توانایی خواندن دانش آموزان محدود بوده، اما میتوان به درستی به این نکته دست یافت که تاثیر بهبود حافظه فعال به عنوان یک ویژگی شناختی مهم در دانش آموزان ناتوان یادگیری همواره مورد تایید قرار گرفته است.
در تبیین فرضیه حاضر میتوان گفت دانش آموزانی که حافظه فعال خود را ارتقا میدهند، قادر میشوند تا از راهبردهای حافظه در به یاد سپردن تکالیف درسی استفاده کنند؛ از سویی یافتهها حاکی از آن است که محدودیت حافظه فعال میتواند در اثر آسیب چند وجهی مناطق حسی قشر پشتی آهیانهای، تخریب دیگر مناطق قشر پشتی آهیانهای و نظیر آن در قشر پیشانی پیش آید (به نقل از خدا پناهی ۱۳۹۱). در حقیقت حفظ، یادآوری، تشخیص موضوعات و به کاربستن آموختههای پیشین مهمترین فعالیت ذهنی انسان در زندگی فردی و اجتماعی است که این موضوع میتواند دلیل موجهی برای اثربخشی آموزش حافظه فعال به دانش آموزان نارساخوان باشد.
به وضوح، حافظه یکی از اشکال یادگیری و یا نتیجه و دلیل یادگیری تلقی میشود و نیز در مباحث مربوط به ماهیت هوش و ساختار هوش از حافظه به عنوان مهمترین عامل نام برده میشود. واقعیت آن است که حافظه در همه اشکالش، اعم از این که سمعی و بصری یا عملی و حرکتی باشد، به مثابه بستر تبلور و هوشمندی آدمی مطرح میشود و بدون حافظه امکان ارزیابی و آزمون هوشی مقدور نخواهد بود. علت اصلی اختلال حافظه در کودکان ناتوان یادگیری به ناتوانی آنان در چگونگی به خاطر سپردن اطلاعات است و نه ضعف در توان هوشی آنها. از آنجا که حافظه فعال به توانایی افراد در یکپارچهسازی اطلاعات وارد شده به حافظه کوتاهمدت و ارتباط آن با اطلاعات پیشین اشاره دارد، در تبیین این فرضیه میتوان گفت که این نوع از حافظه در ذخیرهسازی و بازیابی مطالب درسی نقش بسزایی دارد. این موضوع که افراد بتوانند مطالب یادگرفته شده را به حافظه سپرده و در زمان مناسب اطلاعات ذخیره شده را بازیافت کنند مهارتی است که دانش آموزان نارساخوان در آن ضعف دارند؛ به عبارت دیگر این دانش آموزان نمیتوانند اکتسابات آموزشگاهی و اطلاعات دریافتی را به گونهای که باید، طبقهبندی و سازماندهی نموده و به صورت منظم و روال منطقی به ذهن بسپارند.
در راستای تقویت حافظه نرمافزار انبک این امکان را به دانش آموزان میدهد تا با افزایش میزان توجه و دقت، توانایی به خاطر سپاری (حفظ)، یادآوری و تشخیص و بازشناسی همزمان محرکهای شنیداری و دیداری ارائه شده را داشته باشند. از آنجایی که این نرمافزار به گونهای ساخته شده است که در صورت لزوم قادر به ارائه همزمان محرکهای متنوعتر و دشوارتر و یا بیش از دو محرک میباشد، رفته رفته به دانش آموزان کمک میکند جریان تفکر راهبردی خویش را ارتقا داده و برای تبدیل شدن به یادگیرندههایی فعال از شیوه بازخوانی، یادآوری و تعمیم ذهنی استفاده مطلوب نمایند؛ این امر خود منجر به بهبود حافظه فعال دانش آموز میگردد و با تعمیم توانایی اکتساب شده به تکالیف درسی خواهد توانست به طور همزمان متون درسی را ببیند و بخواند. با رفع مشکلات ذکر شده و افزایش مهارت خواندن، این دانش آموزان به تدریج قادر خواهند شد که بر برخی دیگر از مشکلات همراه با نارساخوانی اعم از مشکلات نوشتاری، اختلال در سازماندهی مطالب، بیرغبتی در خواندن و … غلبه کنند.
فرضیه دوم: آموزش نرمافزار انبک بر توانایی خواندن کودکان نارساخوان موثر است.
در ابتدا برای بررسی این فرضیه از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد اما چون شیب رگرسیون توانایی خواندن در دو گروه برابر نمیباشد برای بررسی تفاوت گروهها در توانایی خواندن کلی از آزمون t دو نمونه مستقل و نمونههای وابسته استفاده شد؛ نتایج نشان داد که بین نمرات پسآزمون گروه آزمایش و کنترل از لحاظ توانایی خواندن تفاوت معنیداری وجود دارد. بدین معنی که آموزش نرمافزار انبک توانسته است موجب افزایش توانایی خواندن کلی دانش آموزان نارساخوان شود. اما بر اساس نتایج آزمون t بخشی از فرضیه دوم تایید شد و در واقع میتوان گفت که آموزش نرمافزار انبک بر توانایی خواندن کلی کودکان نارساخوان موثر است اما تاثیری بر مولفههای خواندن ندارد. با توجه به تازگی و جدی بودن موضوع در رابطه با اثربخشی آموزش نرمافزار انبک بر افزایش توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان پژوهشی با این عنوان یافت نشد؛ از این رو نتایج پژوهشهایی مرور میگردد که در رابطه با اثربخشی نرمافزار انبک بر مولفههایی همچون هوش و حافظه فعال در بیماریها و مشکلات مختلف وجود دارد.
نتایج به دست آمده در این تحقیق به طور ضمنی با نتیاج پژوهشهای پریگ و همکاران (۲۰۰۹)، شوایتزر و همکاران (۲۰۱۱)، سوزان و همکاران (۲۰۱۰)، جیگی و همکاران (۲۰۰۸) همسو بوده است. شوایتزر و همکاران (۲۰۱۱) در مطالعهای با بهره گرفتن از نرمافزار انبک به بررسی افزایش کنترل شناختی و عاطفی از طریق آموزش حافظه فعال پرداختند و نتایج از مزایای انتقالپذیر تکالیف دشوار حافظه فعال حمایت کرد. سوزان و همکاران (۲۰۱۰) در پژوهشی تکالیف انبک را به دو گروه از افراد عادی آموزش دادند، نتایج نشان داد که آموزش در هر دو گروه باعث میشود که این گروهها نسبت به گروه گواه که هیچ آموزشی را دریافت نکردند بهبود بیشتری در هوش سیال خود نشان دهند. پریگ و همکاران(۲۰۰۹) در یک مطالعه امکان افزایش هوش سیال در افرادی با ناتوانیهای عقلی را به کمک آموزش حافظه فعال بررسی کردند. نتایج نشان دهنده افزایشی چشمگیر در حل تکالیف هوش سیال بعد از آموزش بود. هاروی و همکاران (۲۰۰۵) در مطالعهای بر کنترل شناختی و منابع مغزی افراد افسرده که در حین (MRI کارکردی) از تکالیف انبک استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که بیماران افسرده در مقایسه با افراد سالم که تکالیف انبک را انجام ندادند، برانگیختگی وسیعتری در قشر مغز پیشپیشانی جانبی و سینگولیت قدامی نشان میدهند. جیگی و همکاران (۲۰۰۸) در پژوهشی برای بررسی افزایش هوش سیال از طریق آموزش حافظه فعال از نرم افزار انبک استفاده نمودند و نشان دادند که میزان افزایش در هوش سیال به شدت به مقدارآموزش بستگی دارد.
نتایج پژوهش حاضر با پژوهش چویی و تامسون (۲۰۱۲) همسو نبود که با بهره گرفتن از نرمافزار انبک نتیجه گرفتند آموزش حافظه فعال میزان هوش را در بزرگسالان جوان افزایش نمیدهد، همچنین با نتایج پکر و همکاران (۲۰۱۳) همسو نبود که نقش کارایی در حافظه فعال اشیاء را با پاسخ به تکالیف تصویری انبک را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که یک تکلیف حرکتی همزمان به طور قابل ملاحظهای در حافظه اشیای با کاربرد یا بدون کاربرد تداخل ایجاد نمیکند و کاربردهای حرکتی نقشی در حافظه فعال دیداری ندارد.
در تبیین نتایج به دست آمده میتوان گفت که با توجه به آنچه در پیشینه پژوهش آمد در ارتباط با نارساییهای مربوط به حافظه فعال در افراد نارساخوان و همچنین اثربخشی نرمافزار انبک در بهبود حافظه فعال در اختلالات دیگر، جای تعجب نیست که به واسطه آموزش این نرمافزار حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان ارتقا یافته و این امر در نهایت منجر به بهبود توانایی خواندن این دانش آموزان شود. از آنجا که در ارتباط با اثربخشی این نرمافزار در کودکان ناتوان یادگیری ایران پژوهشی انجام نشده و همچنین بیشتر مطالعات انجام شده در ایران در حوزه ناتواناییهای یادگیری بر ناتواناییهای ریاضی تمرکز داشتهاند، این مطالعه میتواند گامی موثر در پیشرفت کودکان نارساخوان باشد.
محدودیتهای پژوهش
زمان دوره آموزش: از آنجا که شروع دوره آموزشی در اواسط اسفند ماه سال ۱۳۹۱ آغاز شد و به دلیل طولانی بودن تعداد جلسات آموزش که باید ۴روز در هفته به دانش آموزان ارائه میشد و همچنین به این دلیل که سال تحصیلی جاری به دلایلی تا اواخر اردیبهشت ماه سال جاری به پایان میرسید، لذا پیگیری نتایج در ماههای بعد و همچنین تشخیص پایداری تغییرات ایجاد شده، ناممکن شد.
روش نمونهگیری: به دلیل عدم دسترسی به تمامی دانش آموزان نارساخوان جامعه مورد مطالعه، در نمونهگیری اولیه برای شناسایی دانش آموزان نارساخوان از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد.
عدم کنترل عوامل موثر: این طرح توانایی ضعیفی در کنترل عوامل موثر دیگری همچون امکان دریافت خدمات آموزشی جانبی دیگر داشت.
تازگی موضوع: به دلیل جدید بودن موضوع و نرمافزار انبک پیشینه تحقیقاتی کمی به خصوص در ایران موجود بود.
عدم ارزیابی جنبههای مختلف: چون استفاده سودمند از نرمافزار انبک بسیار زمانبر بوده و فرایند تحقیق در مدارس اجرا شده، بنابراین افزایش تعداد جلسات آموزشی غیرممکن بوده و بررسی متغیرهای وابسته بیشتر دشوار و خارج از حوصله دانش آموزان در زمان محدود میباشد.
پیشنهادها
پیشنهادهای این پژوهش در دو بخش پژوهشی و کاربردی بیان خواهد شد.
پیشنهادهای پژوهشی
۱- پیشنهاد میگردد که کارایی این نرمافزار روی دانش آموزان دختر نارساخوان نیز اجرا گردد و در صورت امکان به مقایسه عملکرد هر دو جنس در این حوزه پرداخته شود.
۲- برای تعیین میزان پایداری آموزش نرمافزار انبک بهتر است که یک مرحله پیگیری نیز در نظر گرفته شود.
۳- این پژوهش بر روی دیگر گروههای با ناتوانی یادگیری (مانند مشکلات در نوشتن و ریاضی) بررسی گردد.
۴- در انجام پژوهشهای مشابه پیشنهاد میگردد در صورت امکان از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شود.
۵- به علاقمندان توصیه میشود که پژوهشهای مشابه را در شرایط کنترل شده و مناسبتری به غیر از مدارس و در شرایط کلینیکی نیز انجام دهند.
۶- به دلیل این که کار با نرمافزار انبک مستلزم دقت و توجه فراوان است، به علاقمندان پیشنهاد میشود از این نرمافزار برای افزایش میزان توجه کودکانی که دارای اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه میباشند، استفاده نمایند.
پیشنهادهای کاربردی
با توجه به تاثیرگذاری آموزش نرمافزار انبک بر حافظه فعال و توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان پیشنهاد میشود که آموزش این نرمافزار به صورت یک روش درمانی مجزا و یا همراه در مراکز درمانی، مدارس و یا حتی در منازل مورد استفاده قرار گیرد. مربیان و درمانگران با بهره گرفتن از این نرمافزار به تدریج میتوانند علاوه بر ارتقای حافظه فعال، سایر مشکلات شناختی این دانش آموزان اعم از توجه و تمرکز را بهبود بخشند که این امر خود به تنهایی میتواند نقش به سزایی در یادگیری و به خاطر سپردن مطالب درسی داشته باشد. درمانگران محترم میتوانند با صرف کمی وقت برای ارائه محرکهای متنوعتر، میزان علاقه دانش آموزان را برای کار با آموزش نرمافزار انبک افزایش داده و در نهایت بخش بزرگی از مشکلات این دانش آموزان را برطرف سازند. در نهایت پیشنهاد میشود که این نرمافزار توسط دست اندرکاران آموزش و پرورش در مدارس با دانش آموزان ناتوان یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.
منابع
منابع فارسی
۱- احمدپناه، م. و پاکدایانا، پ. (۱۳۸۶). نارساخوانی: مروری بر پژوهشهای اخیر، پژوهش در حیطه کودکان استثنایی، ۳، ۳۵۲-۲۳۷٫
۲- استرنبرگ، ر. (۲۰۰۶). روانشناسی شناختی، ترجمه، خرازی، سیدکمال و حجازی، الهه .(۱۳۸۷). تهران: سمت.
۳- افروز، غ. (۱۳۸۵). اختلالات یادگیری، تهران: پیام نور.
۴- انوشهپور، ا. (۱۳۸۶). روش تدریس فارسی ابتدایی. تهران: روان.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-08] [ 08:32:00 ب.ظ ]
|