کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
|
|
|
و اینکه آیا صورتهای مالی منتشر شده توسط شرکتها به طور شفاف ترتیبات خارج از ترازنامه را منعکس می کند.؟ به منظور پاسخ دادن به این سوالات کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) مطالعه در مورد شیوه های نسبتاً گسترده در رابطه با حیطه و مفهوم واژه خارج از ترازنامه را آغاز کرد و مجموع متنوعی از شیوه های تجاری را مورد بررسی قرار داد که به عنوان مفاهیم ضمنی خارج از ترازنامه مورد توجه قرار میگیرند. در این پژوهش سعی بر آن است که شیوه های مورد استفاده تأمین مالی خارج از ترازنامه توسط شرکتها، قوانین حسابداری موجود در ارتباط با این موضوع، چگونگی ثبت و انعکاس در گزارشهای مالی شرکتها و دلائل استفاده شرکتها از این نوع تأمین مالی و در نهایت چگونگی برخورد حسابرسان مستقل در جهت تشخیص و شناخت استفاده از این نوع تامین مالی توسط شرکتها مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. ۱-۴ اهمیت پژوهش امروزه تامین مالی خارج از ترازنامه (OBSF) یکی از جذاب ترین موضوعاتی است که در متون و کتب و نشریات تجاری و حسابداری دنیا به آن پرداخته می شود. این جذابیت بخاطر شناخت چگونگی فراهم آوردن سرمایه مورد نیاز جهت ادامه فعالیت شرکتهای می باشد. تامین مالی خارج از ترازنامه همان طور که از نام آن پیداست به معاملاتی اشاره دارد که اثری از آنها در صورتهای مالی نبوده و این گونه معاملات برای سرمایه گذاران کاملا شفاف و نمایان نیست. با توجه به تئوری بازارهای کارا که شالوده آن وجود اطلاعات کافی و شفاف در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات توسط شرکتها می باشد، معاملاتی از قبیل تامین مالی خارج از ترازنامه موجب تغییر در ساختار سرمایه شرکت از طریق تغییر در نسبتهای کلیدی و به تبع آن عدم امکان مقایسه عملکرد شرکتها می شود. با عنایت به اینکه استفاده از این نوع تامین مالی به دلیل عدم ثبت و انعکاس بدهیها و تعهدات عمده در صورتهای مالی ممکن است باعث ناتوانی در بازپرداخت بدهی ها و تعهدات و به تبع آن به وجود آمدن ابهام اساسی در ادامه فعالیت واحد تجاری شود و نهایت منجر به توقف فعالیتهای واحد تجاری شود به عنوان یک موضوع خاص می باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد، چرا که اولین نیاز سرمایه گذاران و اعتباران دهندگان اطلاعات شفاف، مربوط و قابل اتکاء میباشد که شرکتها معمولا بدلیل تضاد منافع میان سرمایه گذاران و مدیران تحت عنوان تئوری نمایندگی[۱۰] ممکن است اطلاعات مربوط و قابل اعتمادی را منتشر نکنند که این باعث بی اعتمادی سرمایه گذاران به بازار سرمایه و در نتیجه خروج از این بازار میشود، که البته سرمایه گذاران برای حل این مشکل متوسل به حسابرسی مستقل می شوند و متحمل هزینه های نمایندگی[۱۱] که تلاشی از سوی سرمایه گذاران برای کنترل مدیران است، می شوند با توجه به دلایل ذکر شده در بالا مورد بررسی و مداقه قرار گرفتن روش های معاملات خارج از ترازنامه، چگونگی ثبت و افشاء در صورتهای مالی توسط شرکتها و چگونگی برخورد حسابرسان مستقل با این موضوع دارای ابعاد مختلفی است که در این پژوهش به آنها پرداخته می شود.
۱-۵ نوع طرح و پژوهش پژوهش های علمی از نظر هدف پژوهش به سه دسته تقسیم می شوند: بنیادی؛ کاربردی؛ تحقیق و توسعه نتیجه تحقیق کاربردی کسب دانشی است که راهنما و دستور العملی برای فعالیتهای عملی خواهد بود، در حالیکه در تحقیق بنیادی هدف کسب دانش و آگاهی نو بدون در نظر گرفتن ارزش آنها در ایجاد تغییرات اجتماعی است. از آنجا که در این پژوهش با بهره گیری از دانش کنونی از روش کتابخانه ای مباحث نظری مطرح گردیده و به کاربرد موضوع تحقیق در سامانه های اطلاعاتی پرداخته شده است، این پژوهش از نوع نظری و کاربردی است. ۱-۶- متغیرهای پژوهش دراین پژوهش متغیر مستقل تشخیص استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه توسط شرکتها و متغیر وابسته آن شامل موارد زیر است: نسبتهای مالی شامل نسبتهای جاری، سریع و نقدینگی با بهره گرفتن از صورتهای مالی تغییر در ساختار سرمایه از طریق قابلیت پرداخت دیون با بهره گرفتن از گزارش حسابرسی تردیدی عمده در فرض تداوم فعالیت از طریق فزونی کل بدهی ها بر کل دارایی ها با بهره گرفتن از گزارش حسابرسی. ۱-۷ فرضیه های پژوهش در این پژوهش با توجه به اثرات استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه بر روی صورتهای مالی سه فرضیه زیر صورت بندی شده است: استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تغییر در نسبتهای کلیدی شرکتها می شود. استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تغییر در ساختار سرمایه از طریق قابلیت پرداخت دیون شرکتها می شود. استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تردیدی عمده در فرض تداوم فعالیت از طریق فزونی کل بدهی ها بر کل دارایی ها می شود. ۱-۸ قلمرو پژوهش ۱-۱-۸ قلمرو موضوعی موضوع پژوهش حاضر نوعی از تامین مالی توسط شرکتها تحت عنوان تامین مالی خارج از ترازنامه (OBSF)، روش های موجود و همچنین چگونگی تشخیص و شناخت استفاده از این نوع تامین مالی توسط حسابرسان مستقل می باشد. ۲-۱-۸ قلمرو مکانی: قلمرو مکانی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. ۳-۱-۸ قلمرو زمانی: صورتهای مالی و گزارشهای حسابرسی منتشر شده ۶ سال اخیر از (۱۳۸۰-۱۳۸۵) شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. ۱-۹ محدویت های پژوهش: با توجه به اینکه کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۵ مورد بررسی قرار گرفته اند واز میان آنها تعداد ۲۲۷ شرکت که در ارتباط با تامین مالی خارج از ترازنامه بوده اند انتخاب شدند که در نهایت ۱۰۰ شرکت به دلائل زیر مورد آزمون قرار گرفته اند . ۱-عدم ذکر مبلغ استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه توسط حسابرسان مستقل . ۲-عدم تهیه صورتهای مالی تلفیقی توسط شرکتها (مندرج در گزارش حسابرس ) و عدم دسترسی به اطلاعات شرکتهای وابسته و مشمول تلفیق . ۳-کمبود شدید منابع معتبر علمی در رابطه با موضوع در کشور . ۱-۱۰ روش پژوهش روش این پژوهش علیّ- قیاسی است بدین صورت که به منظور بررسی کلیه روابط علیّ ممکن از طریق بررسی اثرات فعلی و داده های قدیمی در جستجوی علل توجیه کننده موضوع پژوهش. ابتدا در مورد ماهیت تامین مالی خارج از تراز نامه و روش های استفاده از این نوع تامین مالی مطالعه و بررسی به عمل می آید و در پایان از طریق مطالعه میدانی درباره موضوع مورد بحث به جمع آوری اطلاعات می پردازد و با بهره گرفتن از آزمونهای آماری اطلاعات بدست آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از آنها نتیجه گیری می نماید. ۱-۱۱ روش جمع آوری اطلاعات بدلیل اینکه قصد آن است که امکان استفاده از تأمین مالی خارج از ترازنامه در شرکتها مورد بررسی قرار گیرد، به عنوان نمونه جامعه آماری، تعداد کافی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از روش های آماری انتخاب می شود، بدین ترتیب که اطلاعات مالی منتشر شده ۶ سال اخیر شرکتهای مذکور به همراه گزارش حسابرسی مورد بررسی قرار می گیرد و اطلاعات مربوط استخراج شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. ۱-۱۲ ابزار اندازه گیری اطلاعات برای اندازه گیری داده های جمع آوری شده نمونه آماری مورد نظر نرم افزار Excle و همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss استفاده شده است. ۱-۱۳ واژگان کلیدی و اصطلاحات تامین مالی Financing تامین منابع مالی مورد نیاز برای یک شرکت یا یک پروژه خاص تامین مالی خارج از تراز نامه (OBSF): off-balance sheet financing انواعی از معاملاتی است که به صورتی از نمایش کامل از رویداد مالی رخ داده در حسابها نشان داده نمی شود. شرکتها با اهداف خاص (SPE): Special purpose Entities شکلی از شرکتهای تجاری که به منظور اجرای فعالیتهای از قبل تعریف شده تشکیل شده اند. قانون ساربینز اکسلی (SOX): 2002 Sabanes-Oxley. ACT of دستورالعملی قانونی مصوبه سال ۲۰۰۲ کنگره آمریکا در مورد چگونگی سیستم موثر کنترلی گزارشگری مالی، استقلال حسابرس، مسولیت شرکت ها و چگونگی افشاءهای مربوط به ترتیبات خارج از ترازنامه توسط شرکتها. ساختار سرمایه Capital Structure . منظور در این پژوهش حقوق صاحبان ســــــهام می باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[شنبه 1400-08-08] [ 09:22:00 ب.ظ ]
|
|
در این معادله، ویسکوزیته برشی صفر است و دو پارامتر باقیمانده و برای بدست آوردن بهترین تناسب برای مجموعه دادهها تنظیم شدهاند. بوضوح، با افزایش نرخ برش مقادیر کاهش یافته ویسکوزیته برشی را تسلیم میکند. بسهولت مشاهده میشود که محدوده نیوتنی بوسیله دوباره بدست میآید. بعلاوه، وقتیکه ، معادله بالا به مدل تابع نمایی تغییر مییابد.
۴-۲-۲ رفتار ویسکو-پلاستیک سیال این نوع از رفتار سیال غیرنیوتنی بوسیله وجود تنش آستانهای ( که تنش تسلیم یا تنش تسلیم ظاهری نامیده میشود) که باید برای سیال از این حد تجاوز کند تا سیال تغییر شکل دهد ( برش) یا جریان یابد. برعکس، وقتیکه تنش خارجی اعمال شده کمتر از تنش تسلیم، ، باشد بسیاری از مواد مانند یک جامد الاستیک رفتار میکنند ( یا مانند یک جسم صلب با هم جریان مییابند). مسلماً، وقتیکه مقدار تنش تسلیم خارجی از مقدار تجاوز میکند، سیال رفتار نیوتنی (مقدار ثابت ) یا ویژگیهای نازک برشی از خود نشان میدهد، یعنی . بطور کیفی این نوع رفتار میتواند بصورت ذیل توجیه شود: چنین مادهای شامل ساختارهای سهبعدی دارای استحکام کافی برای پایداری در مقابل هر تنش خارجی کمتر از است و بنابراین مقاومت زیادی در مقابل جریان از خود نشان میدهد، اگرچه همچنان ممکن است بصورت الاستیک تغییرشکل یابد. برای تنشهای بالاتر از ، ساختار شکست مییابد و ماده مانند یک ماده ویسکوز رفتار میکند. در بعضی موارد، ساخت و شکست ساختار بازگشتپذیر است، یعنی، ماده میتواند مقدار تنش تسلیم خود (اولیه یا مقداری کمتر) را بدست آورد. یک سیال با منحنی جریان خطی با شرط سیال پلاستیک بینگهام[۲۸] نامیده میشود، و با یک مقدار ثابت ویسکوزیته توصیف میشود. بنابراین، در برش یک بعدی، مدل بینگهام بصورت زیر معرفی میشود:
(۴-۹-الف)
(۴-۹-ب)
از سوی دیگر، یک ماده ویسکو-پلاستیک که رفتار نازک برشی در سطوح تنش بالاتر از از خود نشان میدهد سیال شبهپلاستیک-تسلیمی[۲۹] نامیده میشود و رفتار این نوع از سیالات مکرراً توسط مدل سیال هرشل-بالکلی[۳۰] تخمین زده میشود. این مدل برای جریان برشی یکبعدی بصورت ذیل است:
(۴-۱۰-الف)
(۴-۱۰-ب)
یک مدل ویسکوزیته معمول دیگر برای سیالات ویسکو-پلاستیک، مدل کاسن[۳۱] است، که منشا اصلی آن مدل کردن جریان خون است، اما مشاهده شد که برای بسیاری از مواد دیگر نیز تقریب خوبی است. این مدل بصورت زیر معرفی میشود:
(۴-۱۱-الف)
(۴-۱۱-ب)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ممکن است نیترات پتاسیم برای جوانهزنی برخی از بذرها مضر باشد. نظر به این که کاهو برای جوانهزنی به نور و دمای پایین نیاز دارد، گزارش اثر بازدارندگی نیترات پتاسیم بر جوانهزنی بذرهای کاهو تا حدودی عجیب است (AOSA, 2000). سطوحی از نیترات پتاسیم که توسط ISTA برای تحریک جوانهزنی توصیه شده است و در اغلب تحقیقات نیز مورد استفاده قرار گرفته، ۱/۰ تا ۲/۰ درصد است و استفاده از غلظتهای بالاتر در مواردی باعث کاهش جوانهزنی شده است (Mahamoudzadeh & Bagheri, 2005). محققین بهمنظور ارزیابی تاثیر اسموپرایمینگ در تعدیل تنش شوری در مرحله جوانهزنی و رشد اولیه گیاه زیره سیاه یک آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور اسموپرایمینگ (تیمار با نیترات پتاسیم ۱۰۰ و ۲۰۰ میلیمولار به مدت ۱۲ و ۲۴ ساعت) و شوری (صفر، ۳- ، ۶- و ۹- بار) انجام دادند. نتایج نشان داد که سرعت، میانگین زمان و درصد نهایی جوانهزنی، وزنتر و خشک گیاهچه با افزایش سطوح شوری کاهش معنیداری داشتتند. به علاوه با افزایش غلظت نیترات پتاسیم، اثرات منفی بر روی خصوصیات جوانهزنی مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که برخلاف انتظار اسموپرایمینگ با نیترات پتاسیم نه تنها نقش تعدیلکننده ای در تنش شوری نداشته، بلکه با کاهش پتانسیل اسمزی محیط جوانهزنی بذر، در آن اختلال ایجاد می کند (شافع و شفیع زاده خولنجانی، ۱۳۸۹). در تحقیق حاضر نیز سطوحی از نیترات پتاسیم که به عنوان پرایمکننده بذور گیاه دارویی ماریتیغال مورد استفاده قرار گرفتند، موجب کاهش شاخص های جوانهزنی این گیاه در حضور و عدم حضور تنش شوری شدند.
۵-۲- شاخص های بیوشیمیایی کاهش و یا افزایش فعالیتهای بیوشیمیایی بذور یکی از راهکارهای مقابله و یا تحمل تنشها است. این راهکارها میتوانند با تغییر در فعالیت بسیاری از متابولیتها و نیز آنزیم های مختلف نظیر کاتالاز، آمیلاز و پراکسیداز و یا پروتئینهای گیاهچه بذور امکانپذیر باشند. جوانهزنی عبارت است از فعالشدن متابولیکی بذور و بیرون آمدن ریشهچه و ساقهچه که در نهایت منجر به تولید گیاهچه میشود. جوانهزنی بذر با جذب آب و فعالشدن متابولیسم در بافتهای جنینی شروع میشود. در مراحل اولیه، انرژی از طریق فرایند گلیکولیز تأمین میگردد و متابولیتهای مورد نیاز برای سنتز مواد جدید به وسیله چرخه پنتوز فسفات تولید می شود. بسیاری از هورمونها موجب ایجاد سیگنالهایی برای سنتز آنزیم های جدید شده و این آنزیمها باعث متابولیزهشدن مواد ذخیره شده در آندوسپرم میشوند (مثلاً تولید آلفا آمیلاز توسط جیبرلین). این مرحله به وسیله هورمونهای تحریککننده تقسیم و طویلشدن سلولی (سیتوکنین و اکسین) کنترل می شود. درضمن اجزای پروتوپلاسم مجدداً سازماندهی میشوند، تنفس میتوکندری و سنتز پروتئینها شدت میگیرد و بالاخره فرآیندهای رشد ادامه مییابد و منجر به ظهور ریشهچه میگردد (Larcher, 2001). تنش شوری باعث کاهش متابولیسم نشاسته در لپهها و کاهش انتقال ساکاروز از لپهها به محور جنینی می شود. کاهش شاخصهای جوانهزنی، ناشی از تغییر فعالیت آنزیم های تجزیهکننده ساکاروز میباشد (Inze & Montgu, 2000). تنش شوری با اثر بر روی تنظیمکنندههایی مثل جیبرلین، اکسین، آبسزیک اسید و تغییر در فعالیت آنزیم های متابولیسم کربوهیدراتها جوانهزنی را تحت تأثیر قرار می دهند. جیبرلینها سنتز آنزیمهای هیدرولیتیکی که در که در زیر لایه آئلرونی قرار دارند را افزایش میدهند. آنزیمهای سنتز شده به اندوسپرم انتقال یافته و سبب تجزیه غذایی ذخیرهای و تأمین انرژی لازم برای جوانهزنی میشوند (Kaur et al., ۲۰۰۲). آنزیم آلفا آمیلاز از آنزیم های حیاتی در متابولیسم کربوهیدراتها در فرایند جوانهزنی است که فعالیت آن تحت تأثیر عوامل محیطی قرار میگیرد. کاهش فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز تحت تأثیر تنش شوری سبب کاهش متابولیسم ذخایر غذایی بذر و در نتیجه کاهش رشد و طول گیاهچه گیاهان می شود (Dkhil & Denden, 2010). تأخیر در جوانهزنی و ظهور گیاهچه لوبیا چشمبلبلی در شرایط تنش شوری از کاهش فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز بود (Oliveira-Neto et al., 1998). در جوانهزنی تحت تنش شوری به دلیل افت فشار اسمزی، فرایند جذب آب مختل شده و در ادامه نیز از فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز بازداری می شود (Afzal, 2005). با توجه به مباحث ذکر شده، تنش شوری با اثر منفی خود بر روی فعالیت هورمون جیبرلین و آنزیم آلفا آمیلاز، باعث کاهش فعالیت بیوشیمیایی بذور و در نتیجه کاهش شاخصهای جوانهزنی گردیده است که با نتایج تحقیق فوق، مبنی بر اثر کاهشی تنش شوری بر روی هورمون جیبرلین و آنزیم آلفا آمیلاز همخوانی دارد. پروتئینها مولکولهای محتوی نیتروژن با اندازه بزرگ و ساختمان بسیار پیچیده هستند که قسمت اعظم آنها به واسطه هیدرولیز پیوند پپتیدی به تولید اسیدهای آمینه منجر میشوند. عمده پروتئینهای بذر از لحاظ متابولیکی غیرفعال هستند و صرفاً به عنوان منبع غذایی برای جنین در حال رشد که در حال جوانهزنی است، مصرف میشوند. پروتئینهایی که از لحاظ متابولیکی فعال هستند، درصد کمی از کل پروتئینهای بذر را در بر میگیرند، اما این پروتئینها از اهمیت زیادی در بذرهای در حال نمو و جوانهزنی بذر برخوردارند. در طیف وسیعی از گونه های گیاهی در پاسخ به تنشها، تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بسیاری اتفاق میافتد. تغییر در ساختن پروتئین و یا تخریب آن از جمله مراحل متابولیکی اساسی است که ممکن است از تنشها اثر پذیرد. یکی از تغییرات عمده بیوشیمیایی که در اثر کاهش رطوبت خاک در گیاهان زراعی روی میدهد، تغییر در میزان تولید پروتئینهای گیاهی در جهت تجزیه و یا جلوگیری از ساختن بعضی از آنها و نیز ساخت دسته کوچکی از پروتئینهای مخصوص تنش است. این موضوع، تغییر و اصلاح مهمی را در بیان ژن به وجود آورده که سبب فعال یا غیرفعال شدن تعدادی از آنزیمها می شود و به دنبال آن اجازه تغییر در ساختار مخصوص بافتهای گیاهی را میدهد (Heikkila et al., 1984). بهعلاوه، کاهش در فراوانی پلیریبوزومها با کاهش سنتز پروتئینها در ارتباط است؛ بروز تنش رطوبتی، وضعیت پلیریبوزومهای مؤثر در ساختهشدن پروتئینها را در بافتها تغییر میدهد. تعداد پلیریبوزومها در شرایط کم آبی کاهش یافته و میزان آن بسته به گونه های مختلف گیاهی و نیز اندامهای گوناگون در یک گیاه واحد، متفاوت میباشد. در این رابطه مطالعات انجام گرفته در ذرت دلالت بر این دارد که افزایش سطح تنش خشکی موجب کاهش در سطح پلیریبوزومها شده و در نتیجه گونه های گیاهی که توانسته اند تحت این شرایط ادامه بقا یابند، ظرفیت و توانایی بیشتری در جهت تولید پلیریبوزومها در بافتهای خود نشان دادهاند (Scott et al., 1979). همزمان با کاهش کل پروتئینها، مقدار آمینو اسیدهای آزاد افزایش مییابد. تجمع بیشتر آمینو اسیدها مربوط به کاهش سنتز پروتئین است اما در بعضی موارد بیوسنتز بعضی آمینو اسیدهای غیرپروتئینی خاص مثل بتائین و پرولین تحریک می شود (Nilsen & Orcutt, 1996). محققین (Bewley & Larsen, 1982) در نتایج آزمایشهای خود بر روی برخی از گیاهان زراعی اعلام داشته اند که افزایش تنش خشکی از حالت خفیف به طرف متوسط، بازده ساخت پروتئین در گیاهان را کاهش داد، اما این گیاهان بعد از رفع تنش، دوباره به حالت اول برگشته و ساخت پروتئین در آنها شکل طبیعی به خود گرفت و مشابه گیاهانی شد که دوباره آبیاری شدند. بر اساس نتایج تحقیق حاضر نیز با افزایش سطوح تنش شوری، شاهد کاهش درصد پروتئین گیاهچهها و در نتیجه کاهش شاخصهای جوانهزنی هستیم. در بذر ذرت، بر اثر پرایمینگ مقدار پروتئین، فعالیت آلدولاز، ایزوسیترات لیاز و گلوکز - ۶- فسفات دهیدروژناز افزایش و مقدار و فعالیت الکل دهیدروژناز کاهش یافت. آن ها نتیجه گرفتند که پرایمینگ اجازه بسیاری از اتفاقات معمولی جوانهزنی را میدهد (Smith & Cobb, 1992). در آزمایش دیگری نیز اسموپرایمینگ بذرهای بادامزمینی باعث افزایش فعالیت آنزیم ایزوسیترات لیپاز که مسئول حرکت منابع چربی به دنبال جوانهزنی است، شد (Fu et al., ۱۹۸۸). در بذرهای ذرت، اسموپرایمینگ و پرایمینگ ماتریکسی (پرایمینگ در ماده زمینهای جامد)، فعالیت α و βآمیلاز را افزایش داد (Sung & Cheng, 1993). همچنین اسموپرایمینگ باعث افزایش سنتز پروتئین در بذرهای گندم شد (Black & Bewley, 2000). در تحقیق حاضر سالیسیلیک اسید با افزایش فعالیت هورمون جیبرلین، آنزیم آلفا آمیلاز و درصد پروتئین در شرایط عدم تنش شوری و تنش شوری باعث افزایش شاخص های جوانهزنی بذور ماریتیغال شده است که نشاندهنده اثرات مثبت سالیسیلیک اسید بر روی شاخص های بیوشیمیایی و در نتیجه شاخص های جوانهزنی بذور ماریتیغال است. اما نیترات پتاسیم با کاهش فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز، هورمون جیبرلین و درصد پروتئین گیاهچه باعث کاهش شاخص های جوانهزنی بذور ماریتیغال شد. اثرات بازدارنده نیترات پتاسیم در نحقیق فوق را میتوان بهعلت استفاده بیش از اندازه های استاندارد توصیه شده (۱/۰ تا ۲/۰ درصد) توسط انجمن بین المللی آزمونهای بذر (ISTA) و انجمن متخصصان رسمی بذر (AOSA) و در نتیجه کاهش پتانسیل اسمزی محیط جوانهزنی بذر مربوط دانست. ۵-۳- نتیجهگیری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
- گروههای متمرکز ساختارمند و مکانی که مفاهیمی چون کیفیت، ارزش و ارائه خدمات شاکله اصلی مباحث را تشکیل میدهد.
-
-
- کارگاههای آموزشی، با ویژگیهای آموزشی، و ایفای نقش برای دیدن سازمان از دیدگاههای متفاوت و تکنیکهای ارائه نظرات ساختارمند (برای تعیین اهداف و شاخصهای عملکرد) موردنظر است.
-
- اطلاعات، بازخورد، جلسات مباحثه، برای کسب عکس العمل شهروندان نسبت به فرایند بهبود، و شبیه سازی یک نوع «مباحثه درونی» و بهبود و ایجاد توافق عمومی بین شهروندان و مدیران
-
- نشستهای دستیابی، که برای اطمینان از حضور گستردهتر شهروندان است و کسانی که وقت بیشتری برای مشارکت در نشستهای ارزیابی عملکرد میخواهند. نشستهای مشارکت در کیوانیس کلاب[۲۱۳]، کمیسیون حقوق مدنی[۲۱۴]، انجمن تنتانت لندلورد[۲۱۵]، و لیگ زنان رای دهنده[۲۱۶] و شنیدن آنکه چه باید در مورد عملکرد دولت بیان کنند.
پروژه سنجش عملکرد مشتریمدار[۲۱۷] در لوا[۲۱۸]، که توسط بنیان آلفرد اسلون[۲۱۹] سرمایهگذاری شد، نشستهایی را برای مشارکت گسترده شهروندان ترتیب داد. از شهروندان خواسته شد در طی جلسه اول ویژگیهای خدمات عمومی که برایشان بااهمیت است را مشخص کنند. حرفهایگرایی، تناسب زمانی، کیفیت، قابلیت ارزیابی و امنیت از جمله مواردی بود که با اکثریت آراء تعیین شد و متعاقباً پایه معیارهای عملکرد را شکل داد (هو[۲۲۰] و کوتس[۲۲۱], ۲۰۰۲). در فرایند ایجاد معیارهای عملکردی که مرتبط با شهروندان و مدیران دولتی است، تیم لوا از برگههایی که شامل موارد زیر است استفاده کرد: آیا معیارها به شهروندان جهت ارزیابی عملکرد در زمینه خدمات کمک میکند؟ آیا یک شهروند عادی معیارها را میفهمند؟ در اینصورت که خدمت یا کالایی از اهداف استراتژیک و عملیاتی که توسط شورای شهر یا کمیته شهروندی دیگری ایجاد شده برخوردار است آنگاه معیارها را چگونه میتوان به آن ارتباط داد؟ اگر معیارها از استانداردهای قانونی و حرفهای پیروی کنند، آیا شهروندان به اتخاذ آنها رغبت دارند؟ آیا معیارها تایید صلاحیت شدهاند؟ آیا معیارها با شفافیت بیان شدهاند؟ آیا معیارها قادر به آن هستند که نشان دهند برای ارزیابی ایجاد شدهاند؟ آیا عوامل دخیل زیادی وجود دارد که اعتبار معیارها برای انعکاس عملکرد وقت را به چالش میکشد؟ اگر آری، آیا این معیارها برای کنترل بعضی از این عوامل دخیل قابل بیان است؟ آیا این عوامل دخیل نیز باید ارزیابی و گزارش شود؟ آیا اطلاعات در دسترس است؟ آیا جمع آوری اطلاعات وقتگیر و هزینهبردار است؟ تحقیقاتی بر روی شهروندان برای آگاهی از رضایت یا عدم رضایت آنها از خدمات دولتی و برای اولویتبندی نیازها برای جامعه انجام میشود. شهروندانی که دریافت کننده خدمات دولتی هستند، بهترین گزینه برای ارزیابی اینکه چه بخشهایی از دولت عملکرد مناسب دارد و چه بخشهایی نیاز به بهبود دارد، هستند. از آنها میتوان برای تشخیص بهترین شیوه جهت بهبود کیفیت و کارآمدی استفاده کرد و به این دلیل، این نوع تحقیقات اگر به درستی اجرا شود میتواند ابزاری ارزشمند برای تصمیمگیران جهت تجزیه و تحلیل, و تصمیمگیری باشد. یک تحقیق رضایتمندی شهروندی از او میخواهد تا خدماتی خاص را در طبقات ۵ درجهای لیکرت[۲۲۲] دستهبندی کند. اطلاعاتی که از تحقیق اول به دست آمده در تصمیمگیری میتواند به عنوان یک نقطه اتکا باشد و در طی زمان میتوان مقایساتی را انجام داد. مقایسه آنها در طی زمان با جوامع و مجموعههای همجوار و حتی بین دپارتمانهای یک مجموعه سبب ترغیب رقابت و در نهایت وجود عملکرد میشود. افراد و واحدها به دنبال سبقت گرفتن از یکدیگر و نرخ رضایت سال آخری بهتری هستند. تحقیقات میتواند اطلاعات زیادی را در مورد ادراک شهروندان از رضایت و کیفیت کمی زندگی فراهم کند؛ همچون هر مطالعه دیگری البته محدودیتهایی نیز وجود دارد. اعتبار تحقیق به طرح مناسب سؤالات است و اگر درست طراحی نشده باشد, سبب ایجاد نتایج مغرضانه خواهد شد. سؤالات هدایت کننده و یا سؤالات با طرح نامناسب سبب ایجاد جوابهایی غیر از واقع میشود. اگر نمونه تحقیق یا اعضای تحقیق بیانگر یک جامعه نباشد، اعتبار تحقیق را زیر سؤال خواهد برد. برای مثال، یک خانواده فقیر و با درآمد کم به پدیده پلیس به گونهای متفاوت از یک خانواده بالاتر و در طبقه متوسط مینگرد. ادراکات متفاوت نه تنها وابسته به خطوط اقتصادی و نژادی است بلکه گروههای متفاوت سنی، بچهدار بودن خانواده یا بچهدار نبودن نگرشهای متفاوتی را در مورد کیفیت و نیاز به خدمات دولتی ایجاد خواهد کرد. تحقیقات زمانی در تصمیمگیری ارزشمند است که بین ارائه خدمات دو منطقه تفاوت وجود داشته باشد اما در عین حال نیز پاسخهایی که ایجاد میکند نیز باید قابل مقایسه باشد. بسیاری از مجموعهها, کمیتههای مشاوره شهروندی برای بسیاری از مسائل همچون بودجهریزی، زیباسازی شهر و پارکها و رفاهیات دارند. اگرچه کمیتههای مشاوره شهروندی متعدد هستند، تعداد کمی از آنها با شفافیت به ارزیابی عملکرد میپردازند. یکی از این استثنائات کمیته بازبینی کارایی شهروندی کارولینای شمالی[۲۲۳] است. (کرک) شهر وینستن سالم, کمیتهای شهروندی را برای بازبینی کارایی و اثربخشی همه خدمات شهری ایجاد کرد. فرایند بازبینی همچنین موفقیتهایی برای کارکنان شهر جهت یادگیری نظرات جدید شهروندان ایجاد کرد، همچنین فرصتهایی برای یادگیری بیشتر در مورد دولتهایشان. تیم بازبینی شهروندی، که توسط نمایندگان جوامع دانشگاهی و کسب و کار هدایت میشود، خدمات شهری را از طریق ارزیابی اطلاعات، تحقیقات بر روی کارمند و شهروند، اطلاعات بهترین فعالیتها، دادههای مالی، مصاحبه با کارکنان، بازدید از مکانهای کاری، نظرات مهم ارائه شده شهروندان و کارکنان، ارزیابی کرد. آنها طبق برنامهای منظم با یکدیگر و با تیمهای مدیریت جهت پیشنهاد راهکارهایی برای پیشرفت، دیدار میکردند. جهت ارائه این راهکارها، کرک تکیه زیادی بر دادههای جمع آوری شده توسط شهرداری کرد. اعضای کرک دادههایی کمی را از عملکرد یافتند که مفید واقع شد؛ و دیگر دادهها بیاستفاده بود. برای مثال، هنگام تلاش برای تعیین اینکه آیا شهر باید خدمات حمل و نقل اتوبوس خود را تعیین کند، هزینه هر مایل و تغییرات حاشیهای در هزینه به کمیته در ایجاد تصمیمات موفق کمک نخواهد کرد. درخواست مداوم کرک برای اطلاعاتی جهت تکیه بر آن برای ارائه پیشنهاداتی برای ترغیب شهر وینستن سالم برای بهبود سیستم ارزیابی عملکردش و تحقیق منظم از شهروندانش جهت اطمینان از معیارهای منعکس شده از جانب آنهاست (دازنبری[۲۲۴], ۱۹۹۹). کمیته مشاوره شهروندی احتمالاً سادهترین و بهینهترین روش برای درگیر کردن شهروندان است، اما این مدل مشارکت محدودیتهایی دارد. به طور خاص، کمیته مشاوره به دلیل آنکه اعضا از میان جامعه و نمایندگان آنها نیستند همچون مقامهای مسئول که منتخب مردم هستند و بنابراین برنامههای کاری خود را دارند، مورد انتقاد قرار گرفته است. اعضای منتخب کمیته به عنوان اعضای داخلی محسوب میشوند و متوسط شهروندان احساس حضور در آن را ندارند. علیرغم این محدودیتها، تصمیمگیران دولتی باید به دنبال بهبود فرایند، افزایش هویت نماینده بودن این کمیتهها و همانندسازی آن در جوامع دیگر و افزایش مدل, جهت بهبود اثربخشی، نمایندگی و نقش شهروندان باشند. بسیاری از جوامع گروههای شهروندی منطبق با مکانهای جغرافیایی هستند که حامی نیازهای مناطق جغرافیایی خاص در جوامع بزرگتر هستند. گروههای اولویت در داتین اوهایو احتمالاً شناخته شدهترین نمونه از این نوع مشارکت شهروندی باشد. شهروندان برای خدمت در گروههای اولویت ۷ منطقه که دربردارنده هفت منطقه مشخص درون شهر دایتون هستند، انتخاب میشوند. اعضای گروههای اولویت آنگونه که از نامشان پیداست، اولویتهای مناطق را تعیین میکنند و اطمینان حاصل میکنند که هیئت اجرایی دایتون از نیازهای هر منطقه آگاهی کافی داشته باشد. مناطق نیازهایی دارند و درخواستهای بهبود قبل از آنکه دپارتمانها پیشبینی بودجه سالانه خود را آماده کنند به فرایند بودجه شهر فاکتوربندی میشود. از سال ۱۹۹۷، دایتون درگیر پروژهای است که توسط بنیان آلفرد اسلون سرمایهگذاری شد. برای بهبود شاخصهای کیفیت زندگی و معیارهای عملکردی که نشان از چگونگی رضایت شهروندان و کیفیت زندگی در دایتون دارد. این معیارها به برنامه استراتژیک شهر در تلاش برای اطمینان از اینکه دغدغههای شهروندان مدنظر است، ارتباط داده خواهد شد. شیوه دیگر برای درگیر کردن شهروندان در جمع آوری داده داشتن عملکردی بهتر از طریق آموزش شهروندان است. در این شیوه، شهروندان آموزش میبینند تا بتوان شرایط جامعه را با بهره گرفتن از درجات نرخگذاری ثابت ارزیابی کرد. بنابراین به جای آنکه کارکنان شهری وظیفه نرخگذاری شرایط پارک یا خیابان را داشته باشند, شهروندان آموزش دیده هستند که نرخگذاری را انجام میدهند. بعضی از این شهروندان آموزش دیده از دیگر افراد علمیتر هستند. برای مثال، سرمایهگذاری شهر نیویورک، که باز توسط بنیان اسلون سرمایهگذاری شده است، از شهروندان داوطلب و کامپیوترهای دستی برای مستندسازی از شرایط محیطی در سطح خیابان همچون چالهها، وسایل نقلیه رها شده، شیرهای آتشنشانی بیهوده استفاده میکند. علاوه بر کامپیوترهای دستی، داوطلبان مجهز به دوربینهای دیجیتال هستند که قادر به عکسبرداری از تخلفات میشوند. در این شیوه شهروندان آموزش دیده میتوانند از طریق کامپیوتر مکان دقیق تخلف را مشخص کنند,و چاله های موجود در تقاطع خیابان پارک[۲۲۵] یا خیابان ۷۹ ام را همراه با عکسهایی از آن در کامپیوتر وارد کنند. عکسها را میتوان به عنوان ابزاری موثق برای ارزیابی عملکرد به کار برد. در دو برنامه سرمایهگذاری شده دیگر اسلون، شهروندان مانتکلر، نیوجرسی و هارتفورد، و کانکتیکات از عکسها برای مطلعساختن از شرایط استفاده میکنند. در مانتکلر، شهروندی که از شرایط کثیف مناطق پارک شهری ناراضی بود، عکسهایی که حاکی از کثیفی در ۵ نقطه متفاوت داشت تهیه کرد. او عکسها را به روزنامه محلی سپرد و عکسهای منتشر شده بحثهای زیادی بین شهروندان ایجاد کرد, همچنین بین مدیران دولتی و مقامهای مسئول. در نتیجه نگهداری و حفاظت از پارکها بهبود یافت. در هارتفورد، دانشآموزان دبیرستانی برای ارزیابی شرایط پارکهای محلی آموزش دیدند. علاوه بر تکمیل فرم نرخگذاری که نشان میداد اگر وسایل تفریحی شکسته باشد یا اگر میله بسکتبال خراب است، دانشآموزان با دوربینهای دیجیتالی که در اختیار دارند از آنها عکس بگیرند و گزارش دهند. عکسها بار دیگر دادههای جمع آوری شده را غنیتر کرد. دانشآموزان در نشستهای شورا شرکت میکنند و به مقامهای مسئول در مورد یافتههای خود گزارشاتی را ارائه میدهند. پس نه تنها مقامهای مسئول با دادههای واقعی موثقی روبرو میشوند که وضعیت پارکها را نشان میدهد بلکه عکسهایی وجود دارد که دیگر آنها قادر به انکار آن نخواهند بود. اگرچه این پیشنهادات به نظر منطقی میآید، تحقیق اخیر در مورد ارزیابی عملکرد دولت شهری نشان داد کمتر از ۳% از مجموع ۶۷۴ جامعه آزمون شده، شهروندان را در بهبود معیارهای ارزیابی مشارکت میدادهاند؛ علیرغم اینکه تقاضاها, شهرداریها را به شروع ارزیابی مجدد عملکرد ترغیب میکرد. (یوسیترو استریپ, ۱۹۹۹). شهروندان و مدیران دولتی باید این برنامهها را مدنظر داشته باشند و شهروندان را به طور کامل از طریق بهبود شیوههای متعدد مشارکت دهند. شیوههای متعددی وجود دارد که میتوان از آنها برای مشارکت دادن شهروندان در ارزیابی عملکرد استفاده کرد، که در بخش پیشین ذکر شد. مشارکت معنادار شهروندان در شرایط متفاوت شیوههای متفاوتی را میطلبد و میبایست شیوهای صحیح برای هر مکان را یافت. یک شیوه ناقص و یک ایده ضعیف, بدبینی شهروندان را نسبت به دولت خواهد افزود. شهروندان و مدیران دولتی در قبال جامعه خود مسئولاند و باید بهترین شیوههای مشارکت شهروندی را در این فرایند مشخص و تعیین کنند. یک شیوه همهجانبه شاید بهترین شیوه و مناسبترین راه برای ایجاد مشارکت باشد. شیوههایی که نشستهای عمومی و کارگاههای آموزشی را شامل میشود و مباحثات گروهی، تحقیقات شهروندی، کمیتههای مشاوره شهروندی را دربرمیگیرد. فرصتهای بیشماری را جهت مشارکت شهروندان فراهم میکند. در این شیوه یک گروه متنوعتر و بزرگتر از شهروندان در انجام یک شیوه نو مشارکت میکند که آن حاوی فوایدی خواهد بود. ث) نتایج مؤثر همچون استفاده از عکس که مطلعکنندهای واقعی از شرایط است، شیوههای دیگر نیز باید به همین اندازه از قدرت کافی برای اطلاع از شرایط را داشته باشد. ما بسیار از گزارشهای یکنواخت و بیهوده زیاندیده ایم، صفحاتی با جداول و گرافهای بسیار کم که حاکی از عدم موفق بودن آن دارد. گزارشهای اینچنینی توجه کمی را به خود جلب میکند و دغدغههای کمی ایجاد میکند. هنگامی که نتایج مؤثر، گزارشات، وبسایتها و خبرگذاریها خبری را منعکس میکنند به دنبال آن هستند که بدون صرف هزینه و تلاش زیاد بر مخاطب، توجه او را با فراهم آوردن اطلاعات زیاد جلب کنند. گرافهایی که با دقت کیفیت و کمیت نتایج را بیان میکنند, باید در مواقع مناسب مورد استفاده قرار گیرد. اطلاعات باید شامل جزئیات باشد و در عین حال ساده و قابل فهم. اطمینان حاصل کنید که متوسط شهروندانی که گزارش را میخوانند آن را میفهمند. احتمالاً بهترین نمونه از ارتباط اثربخش کمپین استرا فانجو است که در سال ۱۹۷۹ توسط گروه تحقیق علایق عمومی نیویورک ایجاد شد (NYPIRG) و بعد از آن تاریخ ابزاری برای حدوداً ۷ میلیون فردی که از وسیله نقلیه زیرگذر استفاده میکنند، برای ابراز عقایدشان بوده است. بر طبق دادههای مسئول حمل و نقل شهری و دادههای جمع آوری از این افراد در تحقیقات و مشاهدات، کمپین استرا فانجو عملکرد ۱۹ خط زیرگذر را با هم در طی زمان مقایسه کرد. درجهبندی کلی خدمات سایت آنها در قالب فرمهای ارزش دلار و کارت مترو برای رانندگان منعکس شده است. برای مثال فردی که از وسیله نقلیه زیرگذر در سال ۲۰۰۱ در نیویورک استفاده میکرده است حدوداً ۵۰/۱ دلار هزینه میکرده است. اگر از خط Q استفاده کنید که پر استفادهترین خط در سال است، ارزش دلار پرداختی شما در کارت مترو برابر ۲۵/۱ دلار خواهد بود. اگر از خط C استفاده کنید که بدترین عملکرد را در بین خطوط دارد هزینه پرداختی در کارت مترو ۶۵/۰ دلار خواهد بود. این گزارش شامل گرافهایی است و پیام های مستدل و قابل قبولی را به افراد میدهد و به MTA. ارزش کمی عملکرد در یک فرمول وزن داده شده در وبسایت استرافانبر آمده است. بنابراین، تنها به جای مطلع ساختن افراد از درصد وجود قطارهای به موقع، یا درصد مسافرینی که در زمان شلوغی جای نشستن دارند, افراد از ارزش پولی که برای کرایه پرداخت میکنند مطلع میشوند. افراد همچنین از قیمت کرایه در سال گذشته مطلع هستند بنابراین معیاری جهت اطلاع از بهبود خدمات کنونی در دست دارند. نتیجهگیری مشارکت دادن شهروندان در ارزیابی عملکرد دولت وقتگیر و هزینهبر خواهد بود. اگرچه که این کار سیستم ارزیابی عملکرد را بسیار با مفهوم و پرفایده خواهد کرد. دادههایی جمع آوری شده بر تعیین برنامهها و سیاستها تأثیرگذار است. سیستم ارزیابی عملکرد به جای تمرکز بر عملیات مدیریتی و دستیافتهای مدیریت بر کیفیت زندگی و اهداف و آمالهای جامعه تمرکز خواهند داشت. دولت ارزیابی میشود تا به نیازهای شهروندانی که در قبال آنها مسئول هستند، پاسخگو باشند نه اینکه بودجه مصرفی و مسائل دیگر کنترل شود. و مهمتر از همه، اگر ارزیابی عملکرد مشکلات را حل و فصل کند و شرایط مورد نظر شهروندان را بهبود بخشد، آنگاه شهروندان انگیزه بیشتری برای حمایت از دولت و مشارکت در مسائل جامعه خواهند داشت بخش ششم:
۲-۶-۱ ارائه مدلی برای ارزیابی وضعیت عملکرد ستاد تعزیرات گندم، آرد و نان در استانهای کشور
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پیچیدگی
* حداقل تقسیم کار و حداقل سلسله مراتب اداری * حداقل تنوع و تعدد مشاغل * حداقل تنوع و تعدد سطوح مدیریت
منبع: (سالاریان زاده، ۱۳۸۰) مرور پیشینه برخی از تحقیقات و مطالعات انجام شده تاکنون محققان زیادی به مطالعه و تحقیق در مورد موضوعات کارآفرینی، نوآوری و جهت گیری کارآفرینانه مشتمل بر ریسک پذیری، نوآوری مداری و فوق فعال بودن[۱۲۴] و ارتباط آنها با جنبههای گوناگون ساختار سازمانی مانند عوامل تعیین کننده ساختار (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) و عوامل تاثیرگذار بر ساختار (محیط، استراتژی، فرهنگ، اندازه و سن سازمانی، فناوری و…) پرداخته اند و برخی از محققین نیز ارتباط میان فرمهای گوناگون ساختاری سازمان (از مکانیکی تا ارگانیکی) را با این موضوعات مورد بررسی و مطالعه قرار داده اند. به هرحال در این قسمت تلاش میشود به برخی از مطالعات و تحقیقات انجام شده که دارای ارتباط نزدیکتری با موضوع تحقیق میباشند به طور خلاصه اشاره شود: در پی تحقیقی که کوین و اسلوین[۱۲۵]در سال ۱۹۸۸ در ارتباط با بررسی تناسب بین ساختارسازمانی و کارآفرینی در موسسات کوچک انجام دادند، این نتیجه حاصل شد که تناسب بین ساختارسازمانی و کارآفرینی نقش بسزایی در ارتقاء عملکرد سازمانی داشته و به وجود رابطه مثبت معنی دار بین متغیرهای ساختارسازمانی و کارآفرینی و عملکرد سازمانی پی بردند.کوین و اسلوین اذعان داشته اند که بکارگیری یک ساختار سازمانی مناسب به عنوان یک پیش نیاز اساسی برای تمام فعالیتهای کارآفرینی (مشتمل بر کشف فرصتهای جدید و تبدیل ایدههای کسب و کار به واقعیت) محسوب میشود. کوین و اسلوین ساختار سازمانی را بعنوان شیوه ترتیب جریانات کاری، ارتباطات، و اختیارات در یک سازمان تعریف نموده اند و بیان میدارند که هر کدام از این عناصر تاُثیر مهمی بر فعالیتهای کارآفرینانه سازمان دارند. به گفته این دو محقق سازمانها برای اینکه قادر باشند به طرز مناسبی در برابر تغییرات محیطهای پویا واکنش نشان دهند نیازمند اقتباس ویژگیهای ساختاری خاصی (مشتمل بر غیرمتمرکز نمودن اختیارات تصمیم گیریها، سطوح سلسله مراتبی و لایههای ساختاری کم، و کانالهای ارتباطی باز و آزاد ) هستند که به آنها انعطاف لازم و سرعت مناسب را در پاسخگویی به تغییرات میدهد و موجب افزایش عملکرد سازمان در کشف فرصتهای جدید میشود. آنها همچنین میگویند سازمان هایی که دارای ساختارهای ارگانیک میباشند از قابلیت سازگاری بیشتر، ارتباطات بازتر، رضایتمندی بیشتر و کنترلهای کمتری برخوردارند. ساختارهای ارگانیک از طریق انگیزش و تسهیلات به فرایند کشف سیستماتیک فرصتهای نوآور و پرورش فرصت ها، کمک مینمایند. به عقیده آنها رفتارهای کارآفرینانه میتوانند در ساختارهای ارگانیک ارتقا یابند. ساختارهایی که از جریان کارآفرینی حمایت میکنند در واقع یک فرهنگ و جو سازمانی باز و درست را درون سازمان پرورش میدهند و تمایل به حداقل نمودن بوروکراسی و حداکثر نمودن ادهوکراسی در سازمان دارند
موریس و تروتر[۱۲۶]معتقدند که بررسیهای رسمی، کنترلها و ساختارهای سخت به عنوان مانعی در برابر رفتار کارآفرینانه در سازمان محسوب میشود که به موجب آن عملکرد افراد نیز محدود میشودهمچنین رول و ایروین[۱۲۷] نیز بیان میکنند چنین شیوه مدیریتی که دارای روندهای متمرکز در سطوح تصمیم گیری است باعث جلوگیری از بروز راه حلهای ابتکاری جهت حل مسائل و مقابله با نیازهای یک محیط خلاق و آفریننده میشود. سایکس و بلاک[۱۲۸] اذعان میدارند که تاُکید و اجرای رویههای استاندارد برای جلوگیری از بروز اشتباهات باعث ممانعت از کشف راه حلهای نوآورانه میشود و.همچنین اجتناب از فرایند ریسک پذیری در سازمان باعث حذف فرصتها و عدم تشخیص گامهای جدید در رویههای عملکردی قبلی میشود که این امر به نوبه خود منجر به ایجاد تصمیمات غلط در مورد رقابت و بازار میشود. زهرا[۱۲۹] نیز با اخذ چنین دیدگاهی متذکر میشود که بایستی میان مدیران عالی و زیردستان آنها ارتباطات وافر و گسترده ای وجود داشته باشد و کنترلهای بیش از حد موجب جلوگیری از توسعه روحیه کارآفرینانه در سازمان میشود. به عقیده کریر[۱۳۰] ساختارهای سازمانی غیر متمرکز باعث تسهیل در جریان وافر ارتباطات افقی و عمودی در سازمان میشوند که این امر منجر به افزایش تعاملات میان سطوح بالای مدیریتی و کارمندان آنها میشود. چنین ساختار مدیریتی باعث ارتقای فرایند کارآفرینی در سازمان و توانمند نمودن کارکنان جهت تایید و بیان عقاید و ایده هایشان، بدون داشتن هیچگونه مانعی از نظر سطوح سلسله مراتب سازمانی، میشود. بعلاوه چنین ساختاری میتواند نهایتاً به عنوان ابزاری برای ایجاد تعاملات غیررسمی میان مدیریت عالی سازمان و کارمندان، و سرعت بخشیدن به شناخت ایدههای عملی، محسوب شود. کارونا و همکارانش[۱۳۱] با انجام تحقیقی در ارتباط با تاثیر متغیرهای محیطی مشخص و تمرکزگرایی بر کارآفرینی و نهایتاً عملکرد سازمانی، در موسسات بخش عمومی، به این نتیجه رسدند که آن دسته از موسسات بخش عمومی که به دنبال توزیع بهتر عملکرد میباشند بایستی به ساختار سازمانی خود توجه نموده و از سیستمهای متمرکز (مشتمل بر سطوح بالای رسمیت) به سمت سیستمهای غیرمتمرکز که سطوح بالاتر نظرات و آرا را تسهیل میکند روی آورند. در تحقیقی که توسط دامنپور و گوپالاک ریشنان[۱۳۲] در ارتباط با ابعاد مختلف ساختار سازمانی (پیچیدگی سازمانی مشتمل بر تخصص گرائی، تفکیک وظیفه ای و حرفه ای گرائی؛ و کنترل بوروکراتیک مشتمل بر رسمیت، تمرکز و تفکیک عمودی) و جنبههای گوناگون نوآوری (نوآوری اداری در مقابل نوآوری فنی، نوآوری تدریجی در مقابل نوآوری بنیادی) و همچنین روش کاربرد نوآوری در سازمان (ایجاد نوآوری، بکارگیری نوآوری) انجام دادند به این نتیجه رسیدند که افزایش میزان پیچیدگی و کنترل بورکراتیک سازمانی موجب افزایش میزان نوآوریهای فنی و بنیادی، کاهش نوآوریهای اداری و تدریجی، افزایش ایجاد نوآوری در مقابل بکارگیری نوآوری در سازمان میشود. از سوی دیگر کاهش میزان پیچیدگی و کنترل بوروکراتیک سازمانی موجب کاهش میزان نوآوریهای فنی و بنیادی، افزایش نوآوریهای اداری و تدریجی، و کاهش ایجاد نوآوری در مقابل بکارگیری نوآوری در سازمان میشود. بنابراین با توجه به نوع نوآوری درون سازمان و نحوه نوآوری در سازمان و رابطه میان هر کدام از ابعاد سه گانه ساختار سازمانی و نوآوری در سازمان میتوان نتایج کلی مطالعه آنها را در جدول ذیل مشاهده نمود. جدول ۲‑۴ رابطه میان ابعاد سه گانه ساختار سازمانی و نوآوری( دامنپور و گوپالاک ریشنان، ۱۹۹۸)
متغیرهای ساختاری
تغییر در ابعاد
نوآوری اداری
نوآوری فنی
نوآوری تدریجی
نوآوری بنیادی
ایجاد نوآوری
بکارگیری نوآوری
پیچیدگی سازمانی
تخصص گرائی
+
کم
زیاد
کم
زیاد
زیاد
کم
تفکیک وظیفه ای
+
کم
زیاد
کم
زیاد
زیاد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|