در گیاهان بکارگیری خارجی سالیسیلیک اسید یا مشتقاتش، فرآیندهای گیاهی مثل ترموژنز (Raskin et al.,1987)، جوانه زنی (Rajou et al.,2006)، ایجاد دانه رست رشد سلولی، تنفس، پاسخ های روزنه ای ، پیری و تحمل گرما را تحت تأثیر قرار داده است(Ganesan and Tomas,2001).
مطالعه موتانت ها نشان داده است که سالیسیلیک اسید در تنظیم رشد سلولی، نمو برگ و پیری برگ دخالت دارد. با این وجود اثرش روی بعضی ازاین فرآیندها می تواند غیر مستقیم باشد، زیرا سالیسیلیک اسید شدیدأ با دیگر هومون های گیاهی بر هم کنش دارد(Pieterse et al.,2009) . سالیسیلک اسید می تواند با اکسین بر همکنش دهد (Wang et al., 2006). از طرفی سالیسیلیک اسید از اکسیداسیون اکسین جلوگیری می کند(Fariduddin.,Hayat.,Ahmad.,2003).
سالیسیلیک اسید به شدت تشکیل گره و نمو بعدی گره را، که منجر به کاهش گره بندی، تثبیت نیتروژن و رشد گیاه می شود را تحت تأثیر قرار می دهد. در ماش(nigra subsp Vicia sativa) و نخود فرنگی( Pisum sativum) ، همچنین یونجه موتانت فوق گره ساز(sativa Medicago) و شبدر سفید (Trifolium repens ) ممانعت بعمل می آورد(Raskin et al.,1992). سالیسیلیک اسید همچنین نقش فعالی در کنترل تعرق، بسته شدن روزنه ها، جوانه زدن بذرها، عملکرد میوه، گلیکولیز، گلدهی، تولید گرما و تحمل گرما بازی می کند (Raskin et al.,1992). افزایش در پارامترهای رشد با تیمار سالیسیلیک اسید درگیاهان ریحان، مرزنجوش و فلفل گزارش شده است .(Fatma,2007)
گزارشاتی مبنی بر اثر سالیسیلیک اسید در افزایش عملکرد در برخی از گیاهان نظیر سویا(Kumar , 1999)ولوبیای چشم بلبلی(Singh,1980) ونخود فرنگی(Kumar,1997) منتشر شده است.همچنین این ماده می تواند نقش محوری در مقاومت گیاهان نسبت به بیماری،مخصوصأ طی مقاومت همه گیر شده Systemic Acquired Resistance (SAR) داشته باشد(Amborabe,2002).
نتایج گزارشهای Singh در سال ۱۹۸۰در افزایش محصول لوبیای چشم بلبلی (Singh,1980) ونیز گزارش کومار Kumar,1999)) در مورد افزایش شاخص برداشت سویا تحت تأثیر اسید سالیسیلیک وجود دارد(Sabaghpoure.,and Hamdolahzade.,2002).
تیمار گیاه گندم با سالیسیلیک اسید، میزان تقسیم سلولی مریستم رأسی ریشه های اولیه که منجر به افزایش رشد طولی می شود را زیاد می کند(Shakirova.,Shabutdinova., 2003).
سالیسیلیک اسید بازدارنده فعالیت آنزیم کاتالاز که یک آنزیم پاکسازی کننده پراکسید هیدروژن است بوده ودر نتیجه با کاهش فعالیت این آنزیم سبب افزایش این ماده در گیاه می شود(Janda.,Szalai.,Horvath , 2002).
مطالعات متعددی نقش اسید سالیسیلیک را به عنوان یک مولکول پیام رسان مهم در پاسخ های گیاه به تنش های زنده و غیر زنده تأیید کرده استEl-tayeb,2005)). همچنین اسید سالیسیلیک نقش مهمی در ایجاد مقاومت به تنشهای محیطی بر عهده دارد(Raskin.,1992).
گزارشاتی مبنی بر تغییر در الگوی فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در شرایط تنش عناصر سنگین ودیگر تنشهای غیر زنده،تحت تیمارهای سالیسیلیک اسید وبدون سالیسیلیک اسید داده شده است(Matewally., Finkemeir.,Geori.,Diet ,2003).که نشان می دهد سالیسیلیک اسید با باند شدن به آنزیم کاتالاز ،سبب کاهش فعالیت در توتون وچندین گونه دیگر گیاهی می شود(Sanchez, Casas.,Klessig.,1994).
سالیسیلیک اسید با افزایش دادن مقاومت گیاهچه ها به شوری از طریق افزایش فعالیت آنزیم ها برای مقابله با تنش عمل می کند.تأثیر سالیسیلیک اسید در تعدیل پاسخ گیاه وکاهش فعالیت آنزیمها در محدوده وسیعی از تنشهای اکسیداتیو گزارش شده است.در ذرت پیش تیمار بذر با سالیسیلیک اسید سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی شده است ( Janda et al .,۱۹۹۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۴-۱-پیشرفت های اخیر در مطالعه ی بیوسنتز(تولید زیستی)اسید سالیسیلیک
اسید سالیسیلیک، تنظیم کننده ی مهمی در ایجاد مقاومت گیاه به عوامل بیماری زا است. بنابراین بیوسنتز(ساخت زیستی)و تنظیم آن مورد توجه بسیار قرار گرفته است.اسید سالیسیلیک می تواند با کاربرد اسید سینامیک و بنزوئیک، از فنیل آلانین ساخته شود. اخیراً مطالعات ژنتیکی بر روی گیاه آرابیدوپسیس نشان داده است که اسید سالیسیلیک در کلروپلاست،در مسیر Isochorismate ، مسیری که در پروکاریوتها فعال است،ساخته می شود(Sticher,1997).
اسید سالیسیلیک در سلسله ی گیاهان شناخته شده می باشد و از آن به عنوان تنظیم کننده ی فرآیندی فیزیولوژیکی مانند گرمازایی یا دفاع گیاه در برابر میکرو ارگانیسم های زیانبار یاد می شود. تشخیص عامل بیماری زا با بهره گرفتن از مواد آزاد شده در محل آلودگی، بلافاصله با تغییر جریان یونی و تولید انواع فعال کننده های اکسیژن دنبال می شود که به نوبه ی خود یک جریان پیام رسانی را برای فعال سازی عوامل رونویسی موجود در فعال سازی ژن های دفاعی آغاز می کند. این ژن ها در تولید تنظیم کننده هایی مانند اسید سالیسیلیک یا اتیلن، تقویت دیواره سلولی، تولید متابولیت های آنتی بیوتیکی(ضد زیستی)ویا در پیشرفت یک واکنش بسیار حساس عمل می کند. این فرایند به ایجاد مقاومت اکتسابی محلی(LAR) در سلولهای آلوده ومجاور آنها می انجامد. همچنین واکنشهای تدافعی در فواصل دیگر ازمحل آلودگی اولیه به وجود می آید که به مقاومت اکتسابی سیستمیک (SAR)منجرمی شود(Sticher et al,1997).
گیاهان جهش یافته یا ترا ریخته ای که در تجمع اسید سالیسیلیک دچار نقص اند، نمی توانند پس از آلودگی در برابر عوامل بیماریزا به طور مؤثری واکنش تدافعی نشان دهند که این امر اهمیت اسید سالیسیلیک را در SAR و LAR نشان می دهد(Sticher,1997). مقدارسالیسیلیک اسید بعد از آلوده شدن گیاه به عامل بیماریزا، در توتون(Malamy.,1990) وکدو(Rasmussen., 1990) تا چند برابرافزایش می یابد که این افزایش مرتبط با SAR می باشد (Amborabe , 2002). Murphyدر سال ۲۰۰۰ با پژوهش خود، تأخیر در بروز بیماری،توسط اسید سالیسیلیک در گیاه توتون آلوده به قارچ Botrytis Cinerea را گزارش نمود(Murphy,2000). بر اساس گزارش Amborabeدر سال ۲۰۰۲ این اسید توانسته است که رشد میسیلیوم قارچ Eutypa lata را در شرایط کشت درون شیشه ای مهار کند(Amborabe , 2002). اهمیت اسید سالیسیلیک به عنوان پیامی برای مقاومت به بیماری،توجهات قابل ملاحظه ای را به سوی بیوسنتز آن جلب کرده است. در گیاهان عالی تر، به خوبی مشخص شده است که اسید سالسیلیک از مسیر بیوشیمیایی شیکیمات- فنول پرویانوید به دست می آید (Sticher et al.,1997).
۱-۴-۲-تأثیر اسید سالیسیلیک بر تنشهای غیر زیستی
اثر مثبت سالیسیلیک اسید در گیاهان مختلف تحت شرایط تنش غیر زیستی گزارش شده است که به نقش سالیسیلیک اسید در جذب عناصرغذایی، توانایی فتوسنتزورشد نسبت داده شده است
( Arfan et al., 2007; Popova et al., 2009; Khan et al.,2003). نقش اصلی اسید سالیسیلیک در گیاهان، تنظیم واکنش ها به تنش های زیستی می باشد، در حالیکه گروه بزرگی از نوشته های کنونی معتقدند که اسید سالیسیلیک همچنین در پاسخ به تنش های غیر زیستی مانند نور ماوراء بنفش، خشکی، شوری، سرما و گرما درگیر است. تجمع اسید سالیسیلیک زمانیکه گیاهان در معرض ازن یا نور ماوراء بنفش قرار می گیرند اتفاق می افتد. پیش تیمار گیاهان با سالیسیلیک اسید تحمل به خشکی را در لوبیا و گوجه فرنگی نشان داد. همچنین سالیسیلیک اسید نقش مهمی در واکنش های گیاهان به دیگر تنشهای غیر زیستی مانند تنشهای شوری و اسمزی بازی می کند. تیمار با اسید سالیسیلیک سیستم حفاظتی آنتی اکسیدانی را افزایش می دهد که به این ترتیب باعث ارتقاء تحمل به تنشها در گیاهان می شود(Wang et al., 2009). اگرچه سالیسیلیک اسید در نمو و پیشرفت علایم تنش شرکت می کند، این هورمون با فرایند سازش و القای تحمل به تنش نیز مورد نیازاست.اکثرتنشهای زیستی غلظت سالیسیلیک اسید گیاه را افزایش می دهند که به نقش آن در پیام رسانی تنش اشاره دارد (Popova et al., 2008., Krantev et al., 2008). اثرسالیسیلیک اسید بستگی به مدت زمان تیمار دارد(Krantev et al., 2008).
مطالعات متعددی نقش اسید سالیسیلیک را به عنوان یک مولکول پیام رسان مهم در پاسخ های گیاه به تنش های زنده و غیر زنده تأکید کرده است (El-tayeb,2005).
۱-۵-اسید آسکوربیک
آسکوربیک اسید با فرمول مولکولی C6H8O6))یک مولکول فراگیر در یوکاریوتها می باشد که در انواع سلولهای گیاهی به جز دانه های خشک یافت می شود. انتقال این اسید در گیاهان از طریق گزیلم است.زیرا آسکوربات واشکال اکسید شده آن در PH بالای فلوئم،ناپایدار است.آسکوربات در سیتوزول وبیشتر اندامکهای سلولی مانند دیواره سلولی،کلروپلاست ها،واکوئل ها،میتوکندری وپراکسی زوم ها دیده می شود. در ترکیبا ت آلی طبیعی با خواص آنتی اکسیدانی وجود دارد . حلال در آب می باشد(Arrigoni,2000).
اسید آسکوربیک به عنوان ویتامین ث یک ویتامین ضروری برای رشد نرمال،توسعه وبهبود بافتهای آسیب دیده شناخته شده است.اسید آسکوربیک دارای خاصیت آنتی اکسیدان می باشد.کاربرد اسید آسکوربیک در صنایع غذایی به عنوان طعم دهنده و نگهدارنده غذایی که مانع فساد پذیری مواد غذایی می شود استفاده می شود(Smirnoff,2000). از آسکوربیک اسید به عنوان محلول حفاظت کننده گلهای شاخه بریده استفاده می شود. زیرا آسکوربیک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان باعث خنثی کردن گونه های فعال اکسیژن می شود(Noctor and Foyer,1998). سوجاتا و همکاران گزارش نمودند که تیمار آسکوربیک اسید در افزایش ماندگاری گل بریده ژربرا مؤثر بوده است(Sujata et al,2003). همچنین آسکوربیک اسید به عنوان کوگرمایه در آنزیم آسکوربات پراکسیداز نقش مهم سم زدایی گونه های فعال اکسیژن را دارد(Barth et al,2006). اسیدآسکوربیک جامد ، سفید رنگ ، محلول در آب و غیر سمی است که دارای یک استر حلقوی است و در محیط آبی آبکافت می‌شود و اسید می‌سازد؛ به این دلیل به آن اسید آسکوربیک می گویند(Smirnoff,2000).
۱-۵-۱-نقش آسکوربیک اسید در گیاه
آسکورباتها در گیاه نقش های چند گانه ای ایفا می کند. وظایف واعمال آن درگیاهان را می توان چنین برشمرد:
نقش در تقسیم سلولی: هر جا که فعالیت میتوزی وجود دارد، مقدار آسکوربات اسید زیاد است وحضور آن برای عبور از مرحله G1به Sدر چرخه سلولی ضروری است(Arrigoni,2000).
نقش آنتی اکسیدانی: آسکوربات اسید به عنوان احیاء کننده، به سرعت با اشکال واکنش پذیر اکسیژن مانند پراکسیدهیدروژن واکنش داده واز تخریب های اکسیداتیو جلوگیری می کند.همچنین آسکوربات دیواره سلولی، اولین خط دفاعی در برابر ازن محسوب می شود(Arrigoni,2000).
نقش کوفاکتور آنزیمی: آسکوربات، کوفاکتور طیف وسیعی از هیدروکسیلازها مانند پرولین هیدروکسیلاز است.این آنزیم در سنتز هیدروکسی پرولین در گیر است.همچنین آسکوربات کوفاکتور آنزیم ویولاگزانتین داپواکسیداز است که به تشکیل زآگزانتین منجر شده واز اینجا به چرخه حفاظت نوری گزانتوفیل متصل می گردد(Arrigoni.,2000).
نقش در گسترش دیواره سلولی: آسکوربیک اسید از یک طرف مانع اتصال عرضی پروتئین های ساختاری دیواره می شود که این امر افزایش قابلیت گسترش دیواره را در پی دارد واز طرف دیگر از پلیمریزه شدن مونومرهای چوب(مانند الکل کونیفریل)جلوگیری کرده وشدت چوبی شدن دیواره را کنترل می کند( Smirnoff & Wheeler, 2000).
نقش در فتوسنتز: آسکوربیک اسید به عنوان دهنده در انتقال الکترون شناخته شده است.غلظت زیاد آن در کلروپلاست که به حدود ۲۰میلی مولار می رسد، مؤید نقش فتوسنتزی آن است(Smirnoff,2000).
این ویتامین با تأثیر بر تقسیم سلولی وکوتاه کردن طول چرخه سلولی، موجب می شود که گیاه زودتر به گل نشسته ودر هر بوته تعداد بیشتری گل پدیدار شود که این امردر نهایت به افزایش مقدار محصول می انجامد. بنابراین با کاربرد ویتامین C، گیاهان شاداب تر وبا محصول بیشتر خواهیم داشت(Amin et al.,2008). اسید آسکوربیک یک متابولیت فراوان است که نقش مهمی را در رشد و نمو گیاه به عهده دارد. این ویتامین به عنوان یک فاکتور تنظیم کننده رشد معرفی می شود که تأثیر زیادی در فرآیندهای بیولوژیک دارد(Hendawy., El-Din.,2010). اسید آسکوربیک تقسیم سلولی و رشد سلول را در گیاهان تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین در فعالیت سیکل تغذیه ای گیاهان عالی مؤثر است و یک نقش مهم را در سیستم انتقال الکترون دارد(Amin et al.,2008).
بر اساس تحقیقات انجام شده کاربرد اسید آسکوربیک باعث افزایش قابل توجه رشد رویشی و ترکیبات شیمیایی در گلایول، سیب زمینی (EL-Banna., Ashour.,Abd-El-salam.,2006) بادمجان و سرو شیراز (Fatma et al.,2007) شده است. نشان داده شده است که اسید آسکوربیک باعث بالا بردن مقاومت گیاهان در برابر سرمازدگی و تنش شوری می شود و از طریق ارتباط با سلولها وچربی های غشایی درگیاهان، نقش به سزایی در افزایش مقاومت گیاهان دربرابرازدست دادن آب وتنش کم آبی دارد. تنش شوری می تواند برفرآیندهای فیزیولوژیکی، از جوانه زنی تا تکوین گیاه مؤثر باشد. تنش شوری باعث تجمع انواع اکسیژن فعال در سلول وآسیب رساندن به لیپیدهای غشاء، پروتئینها واسیدهای نوکلئیک می شود(Noctor and Foyer ,1998). مواد آنتی اکسیدان موجود در گیاهان سبب خنثی سازی این رادیکالهای آزاد می گردند که از مهمترین آنها می توان به آسکوربیک اسید، توکوفرول وگلوتاتیون اشاره کرد(Zhang,2007).
طی گزارش های زیادی ثابت شده است که وقتی گیاهان در شرایط رشد نامطلوب و تنش های محیطی قرار می گیرند تغییرات ساختاری و فیزیولوژیکی متفاوتی را خود نشان می دهند. برخی از این تغییرات شامل تغییردرمیزان نشت یونی دربافت گیاهی ویا تغییر در ویژگی های روزنه در گیاه است(Noctor and Foyer,1998). در این پژوهش فرض بر این است که اسپری برگی سالیسیلیک اسید وآسکوربیک اسید در شرایط عادی رشد گیاه(غیر تنش) نیز برخصوصیات گیاه همانند تعداد و طول برگ ،سطح برگ، ارتفاع گیاه، میزان رنگیزه های فتوسنتزی، وزن ترووزن خشک تأثیر بگذارد.
۱-۵-۲-تأثیر اسید آسکوربیک بر تنش های غیر زیستی
اسید آسکوربیک باعث بالا بردن مقاومت گیاهان در برابر سرمازدگی و تنش شوری می شود و از طریق ارتباط با سلول و چربی های غشایی در گیاهان ، نقش به سزایی در افزایش مقاومت گیاهان دربرابرازدست دادن آب و تنش کم آبی دارد(Noctor and foyer,1998).
این اسید باعث تقویت سیستم ایمنى و افزایش سرعت بهبود آسیب های بافتی می‌شود.نوعی آنتی اکسیدان قوى و عامل احیاءکننده مؤثر درفعا لیتهای آنزیمی سلول و فرآیندهاى نقل و انتقال الکترون است(Arrigoni,2000).
عملکرد آسکوربیک اسید به عنوان احیا کننده رادیکال‌های آزاد موجب کاهش آسیب‌های ناشی از تنش اکسیداتیو می‌شود. آسکوربیک اسید در سنتز ترکیبات مختلف از قبیل ژیبرلین‌ها، آنتوسیانین‌ها و هیدروکسی پرولین دخالت دارد (Arrigoni, 2000,1994). برخی از آنزیم‌ها به این اسید به عنوان کوفاکتور آنزیم نیاز دارند. از آنزیم‌هایی که به آسکوربیک اسید به عنوان کوفاکتور نیاز دارند می‌توان به آنزیم‌های مسیر بیوسنتز آلکالوئیدها و فلاونوئیدها اشاره کرد. نقش آسکوربیک اسید در تقسیم سلولی درسلول‌های گیاهی وجانوری به اثبات رسیده است. (Smirnoff & Wheeler, 2000; Innocenti et al., 2000; Citterio et al., 1994) .
۱-۶-روی(zn)
روی عنصری مهم که در گیاهان به صورت Zn+2 وجود دارد. روی ﻋﻨـــﺼﺮ ﻛـــﻢ ﻣـــﺼﺮف ﺑـــﺴﻴﺎر ﻣﻬﻤـــی اﺳـــﺖ ﻛـــﻪ وﺟـــﻮد آن ﺑـــﺮای ﻓﻌﺎﻟﻴـــﺖﻫـــﺎی ﻣﺘـــــﺎﺑﻮﻟﻴکی در ﮔﻴﺎﻫـــــﺎنﺿـــــﺮوری اﺳـــــﺖ (Hassegawa et al., 2008).
فائو در گزارشی جامع از٣٠ کشور جهان (Sillanpaa,1982) اعلام نمود که بیش از٣٠ درصد خاکهای این مناطق دچار کمبود روی هستند. درایران نیز براساس بررسیهای انجام شده ۴٠ درصد از اراضی تحت کشت، دچارکمبود شدید روی می باشند (Asher,1987).بخش عمده ای از گاز کربنیک حاصل تجزیه مواد آلی در واکنشهای شمیایی خاک اثر کرده وموجب کاهش pHخاک وحلالیت بیشتر عناصر غذایی از جمله روی می شود.همچنین مصرف بیش از حد کودهای فسفاته به علت وجود بر هم کنش های منفی بین فسفر و روی در خاک، موجب کاهش جذب روی توسط گیاه می شود(Singh et al.,1986).در قسمتهای جنوبی ایران، بخش اعظم خاکهای زیر کشت، آهکی بوده وکمبود روی در چنین خاکهایی گزارش شده است(Darjeh et al.,1999).
روی عنصر ضروری ومهمی برای انسان، دام وگیاه است وبا توجه به نقش مهم روی در تغذیه انسان،غنی سازی محصولات کشاورزی می تواند نقش حیاتی در سلامت انسان ایفا کند(ملکوتی ولطف اللهی،۱۳۸۱). دربسیاری از سیستم های آنزیمی گیاه نقش کاتالیزوری فعال کننده ویا ساختمانی دارد. براثر کمبود روی گیاهان از نظر فاکتورهای تنظیم کننده رشد از جمله هورمون گیاهی اکسین دچار اختلال می شوند. گیاهان در مواقع کمبود، تولید فیتوسیدروفور می کنند و از طریق ریشه دفع می نمایند و روی غیرقابل جذب را به قابل جذب تبدیلی می کنند. این مواد اثر کلاتی دارند . گیاهان در شرایط کمبود روی درخاک از روی غیرقابل جذب نیز استفاده می کنند. کمبود روی علاوه بر کاهش عملکرد و درصد پرو تئین دانه، موجب افت ارزش تغذیه ای محصولات تولیدی شده و غلظت کم روی درگندم و نان تولیدی سبب بروز کمبود روی درانسان می شود(ملکوتی ولطف اللهی،۱۳۷۸).
جذب روی در گیاهان با دو مکانیسم فعال وغیر فعال صورت می گیرد.جذب غیر فعال آن از طریق جذب الکترواستاتیکی یونهای روی در دیواره سلولی ساولهای ریشه صورت می گیرد وجذب قعال روی بیشتر تحت تآثیر دما وتهویه محیط ریشه می باشد وبه نظر می رسد مکانیزم جذب فعال روی تآمین کننده بخش عمده روی مورد احتاج گیاه باشد(ملکوتی وطهرانی،۱۳۷۸).از طرف دیگر به علت جذب کند روی وسایر عناصر مشابه توسط ریشه بهتر است این عناصراز طریق اندامهای هوایی در اختیار گیاه قرارداده شود(ملکوتی وطباطبایی،۱۳۷۶).
علائم کمبود روی ۲تا۳هفته پس از کشت گیاهان با کلروزه شدن رگبرگ اصلی در قسمت پایه برگهای در حال رشد همراه با لکه های قهوه ای ظاهر می شود. کمبود روی در اکثر گلها به صورت کوچک وباریک شدن برگهای جوان وکاهش طول وساقه دهی گیاه دیده می شود(ملکوتی ولطف اللهی۱۳۷۸).
به دلایل متعدد در ایران، از جمله آهکی بودن خاک، بی کربناته بودن آب آبیاری، phبالا(قلیایی)، کمبود مواد آلی، درجه حرارت بالا، مصرف بالای فسفر و… خاکهای کشور عمدتاِّ دارای کمبود روی می باشدوبا توجه به نقش گسترده آن مصرف صحیح این عنص، در کشاورزی وگلکاریها باید مورد توجه قرار گیرد(ملکوتی ولطف اللهی،۱۳۷۸). یکی از راه های تامین روی درموارد کمبود، محلول پاشی سولفات روی(ZNSO4) می باشد(ملکوتی ولطف اللهی۱۳۷۸). معمولأ مصرف دو تا سه کیلو گرم در هکتار سولفات روی میتواند کمبود این عنصر را برای گیاهان رفع نماید(Lioyd and howe,2001).
ﺑـﺎ ﻛﺎرﺑﺮد روی ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ ﻋﻤﻠﻜﺮد، ﻏﻠﻈـﺖ ﭘﺮوﺗﺌﻴﻦ درداﻧـﻪ و اﻧـﺪام ﻫـﻮایی اﻓـﺰاﻳﺶ یا ﻓﺘــﻪ و ﺑﺎﻋــﺚ ﻛﻴﻔﻴــﺖ ﺑﻬﺘــﺮ ﻣﺤــﺼﻮل ﻣــیﺷــﻮد (Bayvordi, 2006).
مصرف کود روی از طریق افزایش قدرت ریشه زایی،افزایش تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه، میزان کربوهیدرات، نشاسته، پروتئین وایندول استیک اسید (IAA) وبه تأخیر انداختن پیری موجب افزایش عملکرد غلات می شود بطوریکه یلماز و همکاران ( ١٩٩٧ ) نشان دادند که مصرف روی موجب افزایش معنی داری درعملکرد دانه واجزاء عملکرد (تعداد سنبله درمتر مربع ، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه ) شد(Yilmaz et al.,1977).
نقش روی درافزایش میزان پروتئین دانه توسط محققین متعددی گزارش شده است(ملکوتی ولطف اللهی،۱۳۷۸). بطورکلی درشرایط کمبود روی فعالیت آنزیم RNA پلیمراز وانتقال اسیدهای آمینه به دانه کاهش یافته وفعالیت آنزیم RNA آز وتجزیه وتخریب RNA افزایش یافته، درنتیجه سنتز پروتئین شدیدا کاهش می یابد . همچنین روی از اجزاء ضروری ساختمانی ریبوزو م ها می باشد (Marschner,1995). نقش این عنصردر بهبود عملکرد بسیاری از گیاهان از جمله گلرنگ ( Lewis.,Mc Farlane,1986) ؛(Rajput et al.,1995)، گندم(Berinan,2001) ،کتان(Shurma et al,1995) ،نخود فرنگی(Khurana and Chatterjee,2001) گزارش شده است.
در گیاهان مبتلا به کمبود روی غلظت پروتئین کاهش می یابد که این کاهش ساخت به علت کاهش RNA پلیمراز می باشد. ﻛﺎﻫﺶ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ آﻧﺰﻳﻢ ﻛﺮﺑﻨﻴﻚ آنهیداز ﺑــــــﻪ دﻟﻴــــــﻞ ﻛﻤﺒــــــﻮد روی ﻣــــــیﺗﻮاﻧــــــﺪ ﻣﻨﺠــﺮ ﺑــﻪ ﻛــﺎﻫﺶ ﻣﻴــﺰان ﻓﺘﻮﺳــﻨﺘﺰ ﺧــﺎﻟﺺ ﺷــﻮد(Welch, 1995).
در اثر محلولپاشی روی قدرت ریشه زایی، رشد بهتر و بیشتر برگها (مؤثر در بهبود فعالیت فتوسنتز)،افزایش وزن هزار دانه ( در غلات)، بزرگتر شدن گره های ریزوبیوم( تثبیت کننده ازت در حبوبات)، افزایش عیار قند و مقدار قند قابل استحصال (در چغندرقند) و افزایش عملکرد محسوس در محصولات مختلف قابل مشاهده است.این عنصرﻧﻘﺶ ﻣﻬمی در ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻣﻴـﺰان ﺑـﺎز ﺑـﻮدن روزﻧـﻪ ﻫـﺎ دارد، ﺑﻪ اﻳﻦ دﻟﻴـﻞ ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﻋﻨـﺼﺮ در ﻧﮕﻬـﺪاری ﻋﻨﺼﺮ ﭘﺘﺎﺳﻴﻢ در ﺳﻠﻮلﻫﺎی ﻣﺤـﺎﻓﻆ روزﻧـﻪ ﻧﻘـﺶ دارد(ملکوتی ولطف اللهی،۱۳۷۸).
روی علاوه بر تنظیم مقادیر هورمون های گیاهی (GA,IAA)،در فعال سازی تعداد زیادی آنزیم گیاهی دخیل است که یا مستقیماً در ساختمان آنها شرکت دارد یا در فعال سازی آنها ضروری است (از جمله : کربنیک آنهیداز، کربوکسی پپتیداز،RNA پلیمراز، الکل دی هیدروژنازو…)(Salardini &Mojtahedi, 1978).
اﻳـــﻦ ﻋﻨـــﺼﺮ در ﺑﻴﻮﺳـــﻨﺘﺰ ﻛﻠﺮوﻓﻴﻞ ﻧﻴﺰ ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز اﺳﺖ و درﺳﻨﺘﺰ ﺗﺮﻳﭙﺘﻮﻓـﺎن ﻛﻪ ﻳﻚ ﭘﻴﺶ ﻣﺎده ﺳﻨﺘﺰ اﻛﺴﻴﻦ اﺳـﺖ ﻧﻘـﺶ دارد (Salardini and Mojtahedi, 1978).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...